Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
green
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
Other Matches
aprons
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
field archery
تیراندازی صحرایی
albanega
[دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
maidens
اسبی که هنوز برنده نشده
maiden
اسبی که هنوز برنده نشده
field round
یک دور تیراندازی صحرایی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
hunter's round
نوعی مسابقه صحرایی
the butts
میدان تیراندازی
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
range firing
تیراندازی در میدان تیر
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
equestrian events
مسابقه کنترل اسب و پرش درمسافت صحرایی
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
field roving course
مسابقه تیراندازی جنگلی
lady paramount
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
centred
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
target archery
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
hereford round
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
center
سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
freestyle
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
time fire
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
unprotected field
میدان حفافت نشده
waste of manor
اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
unabridged
کوتاه نشده
race course
میدان مسابقه
scurry
مسابقه کوتاه
scurries
مسابقه کوتاه
scurrying
مسابقه کوتاه
scurried
مسابقه کوتاه
high hurdles
مسابقه کوتاه دو بامانع
chippie
ضربه کوتاه هوایی که به سوراخ میافتد
maiden race
مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
western round
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
fita round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
bleacher
صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
york round
مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
Chad
نوار پانچ شده که در آن سوراخ ها کاملاگ پانچ نشده باشند
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
national round
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
windsor round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
practicals
ازموده
practical
ازموده
tried
ازموده
landsman
ملوان نا ازموده
he knows the world
ازموده است
an old salt
شخص ازموده
tried
ازموده شده
fledgeling
ادم نا ازموده
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
to suck eggs
اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
school miss
دخترکم رو یانا ازموده
phonoscope
التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
horsey
اسبی
equine
اسبی
kelpie
جن اسبی
kelpy
جن اسبی
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
horse car
واگن اسبی
horsecar
واگن اسبی
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
to ride on a horse
روی اسبی سوارشدن
dragons
گردان سوار اسبی
dragon
گردان سوار اسبی
horsehead nebula
ابری کله اسبی
horseshoe magnet
اهنربای نعل اسبی
ponytail
ارایش دم اسبی گیسو
horseshoe shaped section
مقطع نعل اسبی
prancer
اسبی که روی دو پا بلندمیشود
horse
اسبی وابسته به اسب
ponytails
ارایش دم اسبی گیسو
to ride on a horse
اسبی را سوار شدن
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
to put money on a horse
روی اسبی گرو بستن
highweight
اسبی که زیادترین وزن راگرفته
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
unsought
جستجو نشده کشف نشده
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta
انجام نشده جبران نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
daisy cutter
اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
tramway
واگن راه اهن برقی یا اسبی
to p a vehicle or horse
جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
to chant a horse
بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
stealer
اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
limulus
خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
also eligible
اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
sleepers
میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleeper
میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
incomplete
انجام نشده پر نشده
course
میدان تیر میدان
coursed
میدان تیر میدان
courses
میدان تیر میدان
campestral
صحرایی
outdoor
صحرایی
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
outsentry
پاسدار صحرایی
call box
تلفن صحرایی
orienteering
مسابقهی دو صحرایی
prison camp
زندان صحرایی
rat
موش صحرایی
mentha piperita
نعناع صحرایی
prison camps
زندان صحرایی
oat
جو صحرایی یولاف
fieldmice
موش صحرایی
ratton
موش صحرایی
field hospital
بیمارستان صحرایی
scabiosa
مامیثای صحرایی
fieldmouse
موش صحرایی
field hospitals
بیمارستان صحرایی
out guard
گشتی صحرایی
call boxes
تلفن صحرایی
landrail
ابچلیک صحرایی
corn parsley
جعفری صحرایی
can
مستراح صحرایی
pavilion
چادر صحرایی
pavilions
چادر صحرایی
field exercise
خدمات صحرایی
drumhead court martial
محاکمه صحرایی
field glass
دوربین صحرایی
field gun
توپ صحرایی
field kitchen
اشپزخانه صحرایی
field laboratory
ازمایشگاه صحرایی
field maintenance
نگهداری صحرایی
canning
مستراح صحرایی
cans
مستراح صحرایی
field work
کار صحرایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com