Dictiornary-Farsi | چهاربازیکن خط دفاع که در پشت خط حمله اند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
backfield	چهاربازیکن خط دفاع که در پشت خط حمله اند


Other Matches

velimirovic attack	حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
two-way	موفق در حمله و دفاع
sozin attack	حمله سوزین در دفاع سیسیلی
geong gyuk	نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
anderssen attack	حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
one two	تظاهر شمشیربازبه دفاع و حمله در همان مسیر
alekhine chatard attack	حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
max lange attack	حمله ماکس لانگه در دفاع دواسب یا در جوئوکوپیانوشطرنج
richter rauzer attack	حمله ریشتر- راوزر در دفاع سیسیلی شطرنج
yogoslav attack	حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
makgi boowi	نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
hysterics	حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte	حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
vortex breakdown/brust	جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
rio treaty	اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysterogenic	حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid	حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot	بیک حمله دریک حمله
defense	دفاع وزارت دفاع
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
front line	خط حمله خط حمله یادفاع
target date	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
post attack	بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
advocacy	دفاع
defenses	دفاع
defend	دفاع
tae	دفاع با پا
uncovered	بی دفاع
parried	دفاع
parries	دفاع
defending	دفاع
parry	دفاع
parrying	دفاع
vindication	دفاع
defends	دفاع
defence	دفاع
defended	دفاع
answers	دفاع
czech defence	دفاع چک
blocks	دفاع
answering	دفاع
munition	دفاع
one man block	تک دفاع
answer	دفاع
answered	دفاع
defense	دفاع
advocation	دفاع
blocked	دفاع
apologia	دفاع
fencing	دفاع
apologias	دفاع
pleading	دفاع
block	دفاع
perceptual defense	دفاع ادراکی
fend	دفاع کردن
parry of debate	دفاع درمنافره
penetrate	نفوذ در دفاع
morote uke	دفاع با دست
advocates	دفاع کردن
philidor's defence	دفاع فیلیدور
offensive block	دفاع تهاجمی
makki	دفاع کردن
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
defend	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
penetrated	نفوذ در دفاع
daylight	نفوذ در دفاع
meran defence	دفاع مران
morote uke	دفاع دوتایی
defends	دفاع کردن
defends	دفاع کردن از
national defense	دفاع ملی
national defence	دفاع ملی
nagashi uke	دفاع پرسی
defending	دفاع کردن
defending	دفاع کردن از
penetrates	نفوذ در دفاع
defendants	دفاع کننده
classical variation	دفاع ارتدوکس
closed variation	دفاع تاراش
composite defense	دفاع مرکب
d. armour	اسلحه دفاع
damiano's defence	دفاع دامیانو
defendant	دفاع کننده
asserts	دفاع کردن از
asserting	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
assert	دفاع کردن از
defense in depth	دفاع در عمق
defense in place	دفاع در محل
defensive board	دفاع سبد
deliberate defense	دفاع بافرصت
plead	دفاع کردن
pleaded	دفاع کردن
indefensible	غیرقابل دفاع
defensive	منطقه دفاع
achi komi	دفاع فشاری
active defense	دفاع عامل
age ake	دفاع بالارونده
alekhine's defence	دفاع الخین
dogs	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
dog	دفاع بسته
backfield	دفاع نفوذی
ball hawking	دفاع خوب
buckler	دفاع کردن
catenaccio	دفاع بتونی
pleads	دفاع کردن
department of defense	وزارت دفاع
deraign	دفاع کردن
hasty defense	دفاع تعجیلی
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
implead	دفاع کردن
in self defence	برای دفاع
indefensibility	دفاع ناپذیری
internal defense	دفاع داخلی
janisch defence	دفاع یانیش
janisch defence	دفاع شلیمان
stand	دفاع مداوم
coverage	دفاع پوششی
juji uke	دفاع ضربدری
kake uke	دفاع قلابی
kwon	دفاع با دست
untenable	غیرقابل دفاع
fullback	دفاع پوششی
fencible	قابل دفاع
dory defence	دفاع دوری
double guard	دفاع با دو دست
dutch attack	دفاع برد
ego defence	دفاع خود
advocating	دفاع کردن
advocated	دفاع کردن
advocate	دفاع کردن
opens	بی دفاع واریز نش
opens	خط بازبی دفاع
opened	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
open	بی دفاع واریز نش
open	خط بازبی دفاع
extended defense	دفاع گسترده
legitimate defence	دفاع مشروع
right of self defence	حق دفاع مشروع
zones	دفاع منطقهای
zone	دفاع منطقهای
secretary of defense	وزیر دفاع
self protection	دفاع از نفس
openings	شکافتن دفاع
answering	دفاع کردن
semi circular parry	دفاع نیمدایره
sham plea	دفاع ناموجه
sham plea	دفاع پوچ
secretary of state for defence	وزیر دفاع
secretary of defence	وزیر دفاع
self-defence	دفاع از خود
answer	دفاع کردن
vindicative	دفاع کننده
right of self preservation	حق دفاع از خود
robatsch defence	دفاع روباتش
russian defence	دفاع روسی
answered	دفاع کردن
say a good word for	دفاع کردن
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
the right of self-defence	حق دفاع از خود
answers	دفاع کردن
simple parry	دفاع ساده
to make a d.	دفاع کردن
to stick up for	دفاع کردن از
two knights' defence	دفاع دو اسب
two man block	دفاع دونفره
uchi uke	دفاع از داخل
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence	دفاع پیرک
soto uke	دفاع از خارج
special plea	دفاع خاص
summetrical defence	دفاع متقارن
benoni defence	دفاع بنونی
tenability	دفاع پذیری
three man block	دفاع سه نفره
zone defence	دفاع منطقهای
propugn	دفاع کردن از
position defense	دفاع یا پدافندثابت
opening	شکافتن دفاع
defensible	دفاع پذیر
plea of accused	دفاع متهم
self defence	دفاع مشروع
to defend [from]	دفاع کردن [از]
defensible	دفاع کردنی
polish defence	دفاع لهستانی
pirc defence	دفاع پیرک
replication	رونوشت دفاع
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
position defense	دفاع موضعی