English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
half cloverload junction چهارراه نیمه شبدری
Other Matches
cloverleaf چهارسوی شبدری چهار راه برگ شبدری
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
shamrocks رنگ سبز شبدری
shamrock رنگ سبز شبدری
cloverleaf چهار راه شبدری
seahorse رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semipublic نیمه عمومی نیمه دولتی
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
imbricate نیمه نیمه روی هم گذاشتن
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
road junction چهارراه
junction چهارراه
junctions چهارراه
intersections چهارراه
cross way=cross road چهارراه
street crossing چهارراه
cross road چهارراه
intersection چهارراه
net lock قفل چهارراه
trumpet junction چهارراه شیپوری
roundabouts چهارراه فلکهای
roundabout چهارراه فلکهای
trumpet interchange چهارراه شیپوری
staggered junction چهارراه سر نیزهای چهارراه نیزهای
plots سنگ وسط چهارراه
plot نشانه میان چهارراه
plot سنگ وسط چهارراه
plots نشانه میان چهارراه
junction محل الحاق چهارراه
plotted نشانه میان چهارراه
junctions محل الحاق چهارراه
Go to the second crossroad. به دومین چهارراه بروید.
Go to the first crossroad. به اولین چهارراه بروید.
scissor junction چهارراه کج همبر اریب
multilevel junction چهارراه چند طبقه
net lock سیم بند چهارراه
plotted سنگ وسط چهارراه
cross road محل تقاطع دو جاده چهارراه
junction پیوندگاه [جای انشعاب چهارراه ]
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
cross roads تقاطع با زاویه قایم چهارراه راست
flyover junction تقاطع دو راه ناهمکف چهارراه دو تراز
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
semis نیمه
part way نیمه
moiety نیمه
half deck نیمه پل
stiffish نیمه شق
semi نیمه
midnight نیمه شب
division line خط نیمه
in noon of night در نیمه شب
mid- نیمه
mid نیمه
semiarboreal نیمه درختی
semiarid نیمه خشک
semimobile نیمه متحرک
semilate نیمه دیررس
semiliquid نیمه مایع
semilog نیمه لگاریتمی
semi literate نیمه نویسا
semi trailer نیمه یدک
left heart نیمه چپ قلب
semilustrous نیمه درخشنده
semiaquatic نیمه ابزی
semilogarithmic نیمه لگاریتمی
semipermanent نیمه جاودان
semiopaque نیمه شفاف
partially hearing نیمه شنوا
half time نیمه بازی
half mast high نیمه افراشته
half loaded سلاح نیمه پر
semiprivate نیمه خصوصی
half faced نیمه کاره
semipermeable نیمه تراوا
semi conductor نیمه هادی
half tracked نیمه شنی
semiopaque نیمه کدر
semiparasitic نیمه انگلی
semiautomatic نیمه خودکار
semicinductor نیمه هادی
halvers نیمه مشترک
half way نیمه راه
semicinductor نیمه رسانا
semicivilized نیمه متمدن
semipro نیمه حرفهای
semi skilled نیمه ماهر
semiconscious نیمه هوشیار
semidome نیمه گنبد
semidomesticated نیمه اهلی
semierect نیمه ایستاده
semierect نیمه قائم
semiactive نیمه فعال
semifinal نیمه نهایی
quasi public نیمه عمومی
nocturn عبادت نیمه شب
semidivine نیمه خدا
quasi public نیمه دولتی
quasi private نیمه خصوصی
semiconscious نیمه اگاه
semiconscious نیمه بیهوش
semicrystalline نیمه متبلور
semicrystalline نیمه بلورین
semidetached نیمه مجزا
partially sighted نیمه بینا
semidivine نیمه الهی
partial fixing نیمه گیرداری
semi independent نیمه مستقل
quasi commercial نیمه بازرگانی
semiofficial نیمه رسمی
midyear نیمه سال
midwatch پاس نیمه شب
semigloss نیمه درخشان
semigloss نیمه شفاف
semihard نیمه سخت
megrim درد نیمه سر
semi official نیمه رسمی
semi mechanization نیمه مکانیزه
semiformal نیمه رسمی
preconscious نیمه هشیار
quasi concave نیمه مقعر
quasi convex نیمه محدب
semifixed نیمه ثابت
semicolonialism نیمه مستعمراتی
semicolonial نیمه مستعمره
semicolonial نیمه ازاد
second half نیمه دوم
semifluid نیمه ابکی
middle watch نگهبانی نیمه شب
semihard نیمه محکم
subovate نیمه بیضی
semi-conscious در حال نیمه غش
midsummer نیمه تابستان
semi-final نیمه نهایی
semi-precious نیمه بهادار
semi-precious نیمه گرانبها
sub-tropical نیمه حاره
inchoate نیمه تمام
underemployed نیمه کار
semi-conscious نیمه بیهوش
semi-conscious نیمه هشیار
subsaline نیمه شور
half-timbered نیمه چوبی
half-mast نیمه افراشتن
half-mast نیمه افراشتگی
parboils نیمه پختن
parboiling نیمه پختن
parboiled نیمه پختن
parboil نیمه پختن
partial نیمه کامل
subconsciously نیمه اگاه
aileron نیمه لچکی
dwarf wall دیوار نیمه
half-bat آجر نیمه
part-time نیمه وقت
part time نیمه وقت
half-time نیمه نخست
first half نیمه نخست
translucent نیمه شفاف
draft نیمه نهایی
drafted نیمه نهایی
subconsciously نیمه هشیار
subconscious نیمه اگاه
subconscious نیمه هشیار
aileron نیمه سنتوری
drafts نیمه نهایی
half-column نیمه ستون
semi نیمه تاحدی
semisolid نیمه جامد
semipublic نیمه همگانی
solid state نیمه هادی
before mid night قبل از نیمه شب
foreconscious نیمه هشیاری
semireligious نیمه مذهبی
semirigid نیمه سخت
semiskilled نیمه ماهر
semivitrified نیمه شیشهای
semitropic نیمه گرمسیری
semitransparent نیمه شفاف
brow ague درد نیمه سر
semitranslucent نیمه شفاف
semiterrestrial نیمه خاکی
demigod نیمه خدا
semisynthetic نیمه ترکیبی
semisynthetic نیمه مصنوعی
backcourt نیمه دفاعی
halfway نیمه راه
semi finals نیمه نهایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com