English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
trave چهارچوب اسب بندی
Other Matches
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
frame work چهارچوب
cradling چهارچوب
framework چهارچوب
yokes چهارچوب
frame چهارچوب
doorjamb چهارچوب
frameworks چهارچوب
frames of reference چهارچوب داوری
door lintel کلاه چهارچوب
bedstead چهارچوب تختخواب
sliding چهارچوب متحرک
cratch اغل چهارچوب
frame چهارچوب تنه
bedstand چهارچوب تختخواب
paneling قاب چهارچوب
hurdles چهارچوب جگنی
hurdle چهارچوب جگنی
frame of reference چهارچوب داوری
bedsteads چهارچوب تختخواب
format ابعاد و چهارچوب فرش
spinning frame چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
base frame چهارچوب زیر دستگاهها
basic agreement چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement چهارچوب توافق [حقوق]
master agreement چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement چهارچوب توافق [حقوق]
slide صفحه لغزنده چهارچوب
structure چهارچوب دار [قالی]
outline agreement چهارچوب توافق [حقوق]
slides صفحه لغزنده چهارچوب
tenter چهارچوب پارچه خشک کنی
tenterhook گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
stiles باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile باهو چوب عمودی چهارچوب درب
outside art [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
knife rest نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
taping ته بندی
snacks ته بندی
snack ته بندی
hermetic sealing اب بندی
queing صف بندی
humidity insulation اب بندی
laced بندی
trimerous سه بندی
commisural بندی
vanation رگ بندی
striation خط بندی
neuration رگ بندی
nailed up سر هم بندی
mud sill ته بندی
articular بندی
commissural بندی
humidity insulation نم بندی
seal اب بندی
queuing صف بندی
lapping اب بندی
sealing off اب بندی
patching سر هم بندی
waterproofing اب بندی
alignments صف بندی
alignment صف بندی
seals اب بندی
funiculars بندی
funicular بندی
wagering شرط بندی
coring مغزه بندی
couponing جیره بندی
couponing کوپن بندی
formulation صورت بندی
sealing wax موم اب بندی
columniation ستون بندی
betting شرط بندی
juggles چشم بندی
juggled چشم بندی
botchery سرهم بندی
calibration درجه بندی
juggle چشم بندی
calibration زینه بندی
tabulates جدول بندی
cerebral localization منطقه بندی مخ
cingulate کمر بندی
tabulated جدول بندی
tabulate جدول بندی
classification chart نموداررده بندی
taxonomy طبقه بندی
fixing rates نرخ بندی
packaged بسته بندی
tariffication نرخ بندی
packaged عدل بندی
flood control سیل بندی
package بسته بندی
form work قالب بندی
formatting قالب بندی
package عدل بندی
paging صفحه بندی
grades درجه بندی
grade درجه بندی
formwork قالب بندی
gemmulation جرثومه بندی
fenestration پنجره بندی
fasciate کمر بندی
dentition دندان بندی
dimensioning کادر بندی
taxonomies طبقه بندی
ranks رتبه بندی
syllabicity هجا بندی
dunnage بسته بندی
spacing فاصله بندی
ranked رتبه بندی
earing خوشه بندی
rank رتبه بندی
packages بسته بندی
eaves flashing اب بندی لب بند
electrical insulation برق بندی
packages عدل بندی
factorization عامل بندی
caulk اب بندی کردن
assortments دسته بندی
junta دسته بندی
juntas دسته بندی
graduation درجه بندی
linkage اهرم بندی
wrappings کاغذبسته بندی
linkages اهرم بندی
putty بتونه اب بندی
quota سهمیه بندی
quotas سهمیه بندی
wrapping کاغذبسته بندی
planking تخته بندی
justification صفحه بندی
justifications صفحه بندی
pagination صفحه بندی
make-up صفحه بندی
assortments طبقه بندی
categorization رسته بندی
categorization رده بندی
grouping گروه بندی
groupings گروه بندی
assortment طبقه بندی
assortment دسته بندی
tabulating جدول بندی
bedding لایه بندی
scaffold تخته بندی
scaffolds تخته بندی
factions دسته بندی
stockade حصار بندی
grading درجه بندی
clustering دسته بندی
division طبقه بندی
ranking رتبه بندی
skeletons استخوان بندی
divisions طبقه بندی
skeleton استخوان بندی
scheduling زمان بندی
arrangement for payment by instalment قسط بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com