Dictiornary-Farsi | چهار قطبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (10 milliseconds)

English	Persian
four pole	چهار قطبی


Search result with all words

four terminal network	شبکه چهار قطبی
gas tetrode	لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
magnetic quadrupole	چهار قطبی مغناطیسی
passive four terminal network	شبکه چهار قطبی بی اثر
tetrode	لامپ چهار قطبی
y parameter	پارامتر چهار قطبی ایگرگ
Other Matches

polar regions	مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
cross-in-square	[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster	تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium	چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
polar plot	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
quatrefoil	چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
quadrumana	چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetrahedron	جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetragonal	دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumvir	انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetrapterous	دارای چهار بال چهار جناحی
dipole dipole bond	پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
quadrangles	چهار گوش چهار دیواری
quadrangle	چهار گوش چهار دیواری
quatrefoil	چهار ترک چهار گوشه
qyaternary	چهار واحدی چهار عضوی
circumpolar constellation	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
polar stereographic	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
bipolar	دو قطبی
arctic	قطبی
diode	دو قطبی
double pole	دو قطبی
polar	قطبی
dipole	دو قطبی
unipolar	تک قطبی
homopolar	هم قطبی
unipolar	یک قطبی
polarization current	جریان قطبی
polar solvent	حلال قطبی
pole armature	ارمیچر قطبی
polar angle	زاویه قطبی
polarize	قطبی کردن
polestar	ستاره قطبی
aurora	شفق قطبی
arctic regions	نواحی قطبی
polarising	قطبی کردن
arctic basin	حوضچه قطبی
polar relay	رله قطبی
diode	لامپ دو قطبی
polarised	قطبی کردن
polarized relay	رله قطبی
polar variable	متغیر قطبی
polarises	قطبی کردن
arctic regions	مناطق قطبی
crystal rectifier	دو قطبی بلورین
polarizes	قطبی کردن
polar vector	بردار قطبی
Pole Star	ستاره قطبی
polarizing filter	صافی قطبی
polar vortex	ورتکس قطبی
polar diagram	نقشه قطبی
bipolar cells	یاختههای دو قطبی
polaris	ستاره قطبی
polar distance	فاصله قطبی
polar bond	پیوند قطبی
polarizing	قطبی کردن
polar compound	ترکیب قطبی
polar coordinate	مختصات قطبی
terminal voltage	ولتاژ قطبی
polar transmission	مخابره قطبی
polar coordinates	مختصات قطبی
single contact switch	کلید یک قطبی
polar molecule	مولکول قطبی
polar winds	بادهای قطبی
dipolar ion	یون دو قطبی
lodestar	ستاره قطبی
lodestaror load	ستاره قطبی
unipolarity	حالت یک قطبی
unipolar armature	ارمیچر تک قطبی
magnetic doublet	دو قطبی مغناطیسی
two terminal network	شبکه دو قطبی
two electrode valve	لامپ دو قطبی
moment of a dipole	گشتاور دو قطبی
polarization	قطبی شدگی
loadstar	ستاره قطبی
polarized	قطبی شده
polarities	تمایل قطبی
polarities	ویژگی قطبی
polarity	تمایل قطبی
polarity	ویژگی قطبی
hexod	لامپ شش قطبی
hexode	لامپ شش قطبی
polarization	قطبی سازی
zwitterion	یون دو قطبی
foumart	گربه قطبی
dipole moment	گشتاور دو قطبی
fitchet	گربه قطبی
north star	ستاره قطبی
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
one pole switch	کلید یک قطبی
dipole interaction	بر هم کنش دو قطبی
multipole	چند قطبی
triode	لامپ سه قطبی
multi contact	چند قطبی
multipolar	چند قطبی
dipole antenna	انتن دو قطبی
molecular dipole moment	گشتاور دو قطبی مولکولی
heptode	لامپ هفت قطبی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
multipole moment	گشتاور چند قطبی
pentode	لامپ پنج قطبی
dipole dipole forces	نیروهای دو قطبی- دوقطبی
homopolar bond	پیوند جور قطبی
duopoly	انحصار دو قطبی فروش
circumpolar stars	ستارگان دور قطبی
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
circumpolar stars	ستارگان پیرا قطبی
bipolar affective disorder	اختلال عاطفی دو قطبی
folded dipole	انتن دو قطبی دولا
polar diagram	نمودار با مختصات قطبی
magnetic dipole moment	گشتاور دو قطبی مغناطیسی
polar duplex telegraphy	تلگراف دو جهتی قطبی
octode	لامپ هشت قطبی
polar chart	نمودار با مختصات قطبی
isolation diode	لامپ دو قطبی خودکار
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
polar coordinates	دستگاه مختصات قطبی
semiconductor diode	دو قطبی نیم رسانا
arctic	مربوطه به نواحی قطبی
unipolar psychosis	روان پریشی یک قطبی
unipolar	سلولهای عصبی یک قطبی
semipolar molecule	مولکول نیم قطبی
polarised	قطبی کردن یا شدن
triode amplifier	فزون ساز سه قطبی
the north star	ستاره قطبی یا شمالی
polarizing	قطبی کردن یا شدن
polarizes	قطبی کردن یا شدن
polarises	قطبی کردن یا شدن
polar coordinates	مختصات قطبی [ریاضی]
multi electrode valve	لامپ چند قطبی
polarising	قطبی کردن یا شدن
polarize	قطبی کردن یا شدن
output pentode	لامپ پنج قطبی خروجی
equivalent diode of a triode	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
equivalent diode voltage	ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
fisch	پوست راسو یا گربه قطبی
fitchew	پوست راسو یا گربه قطبی
equivalent diode of a multielectrode val	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
gas triode	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
hot cathode gas triode	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
half wave dipole	انتن دو قطبی نیم موج
polar coordinate system	دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
tzigane	کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
gated beam tube	لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
perveance of a multi electrode valve(tub	پروه انس لامپ چند قطبی
anorak	نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra	دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anoraks	نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundras	دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
longspur	انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
quadruple	چهار لا
quadruped	چهار پا
tetragon	چهار بر
quadrupeds	چهار پا
quadrupled	چهار لا
quadrupling	چهار لا
quatre	چهار
quartile	چهار یک
four	چهار
quadrilateral	چهار بر
quadruples	چهار لا
quadrilaterals	چهار بر
tetrad	چهار
quarter	چهار یک
quadrate	چهار یک
polar motion	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
quadrifid	چهار شکافی
quadric	چهار تایی
quadrate	چهار گوش
long legged	چهار پایه
tetrasyllabic	چهار هجائی
quadrivalent	چهار بنیانی
quadraple	چهار برابر
quadrant	چهار یک دایره
quadrisyllabic	چهار هجائی
close	چهار گوشه
quadrangular	چهار گوشه
quadrant	چهار گوش
all eyes	چهار چشمی
twice is	دو دو تا چهار تا میشود
creep	چهار دست و پا
quadrivalent	چهار ارزشی
tetraphyllous	چهار برگه
tetrasporic	چهار هاگی
tetrapod	پروانه چهار پا
tetrameter	چهار وزنی
point four	اصل چهار
tetradactylous	چهار پنجهای
tetrahedron	چهار وجهی
tetrahedral	چهار وجهی
tetrahedral	چهار ضلعی
tetragon	چهار ضلعی
tetrad	چهار عنصری
tetrasporous	چهار هاگی
tetrastich	چهار بیتی
the four seasons	چهار فصل
the cardinal humours	چهار ابگونه