Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
pole
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
poles
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
Other Matches
single pole
چوبدستی تکی اسکی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
intertie
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
grasses
چمن مسیر اسبدوانی
grass
چمن مسیر اسبدوانی
posted
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
posts
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
training track
مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
stretch
قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretched
قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretches
قسمت اخر مسیر اسبدوانی
post
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
flat race
مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
patrol judge
داور برج طول مسیر اسبدوانی
bindings
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
binding
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
stick
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
trail
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
ski run
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
trailed
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trails
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
surfboards
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboard
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
telemark
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
skied
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
ski
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
skis
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
diagonal
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
lap
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped
یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
walking stick
چوبدستی
hand staff
چوبدستی
walking sticks
چوبدستی
rattan
چوبدستی
bludgeons
چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
bludgeon
چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
bludgeoned
چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
bludgeoning
چوبدستی سرکلفت باچماق زدن
poles
نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
pole
نیزه پرش با نیزه
billy
چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
billies
چوبدستی باطوم یاچوب قانون پاسبان یار
sectarian
تیرهای
denominational
تیرهای
gentilitial
تیرهای
semaphores
تیرهای راهنما
spandrel beams
تیرهای محیطی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
concrete joist shaker
ویبراتور تیرهای بتنی
carpenter's Gothic
[تیرهای چوبی سقف]
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
outside
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
number of rounds
تعداد تیرهای شلیک شده
column caelata
[ستون با تیرهای مزین شده]
nimbostratus
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
trabeation
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
popinjay shooting
کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
grillage
شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
circuit
پیست اسبدوانی
circuits
پیست اسبدوانی
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
religioner
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
aileron station
فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
hematin
ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
sighting shot
تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
paulian
عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
boy
سوارکار مسابقه اسبدوانی
turf
پیست چمن اسبدوانی
boys
سوارکار مسابقه اسبدوانی
post time
زمان شروع اسبدوانی
conditions
مقررات و شرایط اسبدوانی
lake0dwelling
که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
early foot
سرعت بیش از حد در آغاز اسبدوانی
highweight handicap
مسابقه اسبدوانی با امتیازمتفاوت وزن
free legged
بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
grillage
شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
karaite
عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
palafitte
خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
turfman
صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
barrier
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barriers
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
clubhouse turn
انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
handride
اسبدوانی بدون کمک مهمیز یاشلاق
condition book
کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
steeplechases
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
steeplechase
اسب دوانی باپرش از مانع اسبدوانی صحرایی
speeds
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
columnar and trabeated
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
calf's tongue
[برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
break
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
group
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
universal roll
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
shafts
نیزه
javelin
نیزه
lancing
نیزه
shaft
نیزه
darting
نیزه
butt shaft
نیزه
dart
نیزه
darted
نیزه
lances
نیزه
gavelock
نیزه
lance
نیزه
spears
نیزه
lancer
نیزه زن
spearing
نیزه
speared
نیزه
spear
نیزه
harpoons
نیزه
halbert
نیزه
halberd
نیزه
pic
نیزه
harpoon
نیزه
lanced
نیزه
styliform
نیزه مانند
pole vaulter
پرنده با نیزه
pole vaulting
پرش با نیزه
javelin throw
پرتاب نیزه
jaculator
نیزه دار
spearer
نیزه دار
jaculator
نیزه انداز
spearing
نیزه دار
spears
نیزه دار
spear
نیزه دار
quarter staff
نیزه چوبی
spearfisher
ماهیگیر با نیزه
spear fisherman
ماهیگیر با نیزه
lances
ضربت نیزه
pikestaff
چوب نیزه
lanced
ضربت نیزه
lancelet
نیزه ماهی
speared
نیزه دار
javelineer
نیزه دار
styloid
شبیه نیزه
javelin thrower
پرتابگر نیزه
throwing the javelin
پرتاب نیزه
spontoon
نیزه کوتاه
spiculum
نیزه کوچک
pike
نیزه زدن
spiculum
نوک نیزه
spearheads
نوک نیزه
spearheading
نوک نیزه
spearheaded
نوک نیزه
gad
نیزه سنان
spearman
نیزه دار
sword bayonet
سر نیزه دم دار
sarissa
نیزه مقدونی
lancing
ضربت نیزه
jobs
سوخمه سر نیزه
lance
ضربت نیزه
gar
نیزه ماهی
lancethrust
زخم نیزه
fix bayonets
به نیزه فنگ نیزه فنگ
needle fish
نیزه ماهی
spearhead
نوک نیزه
gaff
نیزه چنگک
barracuda
نیزه ماهی
barracudas
نیزه ماهی
marlin
نیزه ماهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com