English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
staddle چوب دستی تکیه گاه
Other Matches
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
manual دستور رزمی دستی سیستم دستی
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
emphasis تکیه
unaccented بی تکیه
accenting تکیه
reliance تکیه
leanings تکیه
leaning تکیه
lolls لم تکیه
lolling لم تکیه
lolled لم تکیه
loll لم تکیه
accents تکیه
accented تکیه
accent تکیه
recumbency تکیه
atonic بی تکیه
enclitic بی تکیه
accumbency تکیه
arm rest تکیه گاه
heel rest تکیه گاه
accentual تکیه دار
insist تکیه کردن بر
insisted تکیه کردن بر
insisting تکیه کردن بر
insists تکیه کردن بر
maulstick تکیه دست
slump over تکیه زدن
anchorage تکیه گاه
stand تکیه گاه
counterfort دیوار تکیه
bridge seat تکیه گاه
boilerplate تکیه کلام
backrest تکیه گاه
saddle bearer تکیه گاه
mahlstick تکیه دست
recline تکیه کردن
reclined تکیه کردن
reclines تکیه کردن
support roller تکیه گاه
support bearing تکیه گاه
leaned تکیه زدن
prop تکیه گاه
propped تکیه گاه
propping تکیه گاه
lean تکیه زدن
lean تکیه کردن
point of support تکیه گاه
to base one self تکیه کردن
leaned تکیه کردن
leans تکیه زدن
catch-phrases تکیه کلام
catch-phrase تکیه کلام
leans تکیه کردن
to throw oneself on تکیه کردن بر
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
anchorages تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
anchor تکیه گاه
rest تکیه گاه
rest تکیه دادن
stayed تکیه مهار
bolster تکیه دادن
bolstered تکیه دادن
bolsters تکیه دادن
stay تکیه مهار
fulcrum تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
anchors تکیه گاه
rests تکیه دادن
support تکیه گاه
relies تکیه کردن
rely تکیه کردن
relying تکیه کردن
bearing تکیه گاه
rests تکیه گاه
relied تکیه کردن
leaned تکیه دادن بطرف
bench wall دیوار تکیه گاه
support pression فشار تکیه گاه
rests تکیه گاه استراحت
bow hand دسته تکیه گاه
support conditions شرایط تکیه گاهی
accentually مطابق تکیه صدا
movable support تکیه گاه متحرک
to lean against something تکیه زدن به چیزی
leans تکیه دادن بطرف
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
bearing width عرض تکیه گاه
prop تیر شمع تکیه
settlement of abutments نشست تکیه گاه
accumbent تکیه دار خوابیده
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
anchoring effect اثر تکیه گاهی
seat bars میلههای تکیه گاه
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
bearing plate صفحه تکیه گاه
restraining support تکیه گاه گیردار
accumbent تکیه کننده سرغذا
abutment تکیه گاه نیمپایه
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
propped تیر شمع تکیه
bearing stress تنش تکیه گاهی
propping تیر شمع تکیه
journal تکیه گاه اصلی
journals تکیه گاه اصلی
solid support تکیه گاه جامد
simple support تکیه گاه ساده
lean تکیه دادن بطرف
bearing pressure فشار تکیه گاهی
rest تکیه گاه استراحت
slogan تکیه کلام شعار
armpit تکیه گاه ارنج
core print تکیه گاه ماهیچه
hinged support تکیه گاه مفصلی
armpits تکیه گاه ارنج
arch abutment تکیه گاه قوس
slogans تکیه کلام شعار
accentuate با تکیه تلفظ کردن
accentuating با تکیه تلفظ کردن
fixed support تکیه گاه گیردار
accentuated با تکیه تلفظ کردن
indirect support تکیه گاه بی واسطه
lateral support تکیه گاه جانبی
lateral support تکیه گاه کناری
support تکیه گاه پایه
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
accentuates با تکیه تلفظ کردن
direct support تکیه گاه بی واسطه
free support تکیه گاه ازاد
bolsters تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
bolstered تکیه گاه حافظ دهانه پل
bearing pressure on foundation فشار تکیه گاهی شالوده
bossing تکیه گاه یاتاقان شفت ها
reaction of support عکس العمل تکیه گاه
accentually بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
bosses تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossed تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss تکیه گاه یاتاقان شفت ها
movable support تکیه گاه قابل انتقال
accubation تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
support تکیه گاه تصدیق کردن
bearing pile تکیه گاه پایه کوب
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
spanned فاصله دو تکیه گاه تیر
support resistance واکنش یا مقاومت تکیه گاه
accentuating تکیه دادن تاکید کردن
catchword تکیه سخن مفتاح کلام
stretcher تکیه گاه پای پاروزن
stretchers تکیه گاه پای پاروزن
span فاصله دو تکیه گاه تیر
stiffened at the supports تقویت شده در تکیه گاهها
accentuates تکیه دادن تاکید کردن
bearing support تکیه گاه متحمل بار
spanning فاصله دو تکیه گاه تیر
back پشتی کنندگان تکیه گاه
support movement تغییر مکان تکیه گاه
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
accentuate تکیه دادن تاکید کردن
spans فاصله دو تکیه گاه تیر
accentuated تکیه دادن تاکید کردن
accentuation بکار بردن ایین تکیه صدا
support تکیه بدن ژیمناست روی دستها
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slug گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slab for bearing سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
barytone کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
postposition لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
benchrest سکو برای تکیه دادن تیرانداز
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
slugs گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slugged گلوله تکیه گاه فنر تنبل
Do not lean out! به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
hand made دستی
left handedness چپ دستی
hand held دستی
levorotation چپ دستی
manual دستی
portable دستی
three handed سه دستی
handy دستی
handiest دستی
handier دستی
palmar کف دستی
ready use دم دستی
handmade دستی
single-handed یک دستی
bellows دم دستی
fulcrum تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com