Dictiornary-Farsi | چون به قورى چشم دوزى هرگز بجوش نیاید . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 62 (1 milliseconds)

English	Persian
A watched pot never boils. <proverb>	چون به قورى چشم دوزى هرگز بجوش نیاید .


Other Matches

Not a peep out of you !	نفست در نیاید !
one cannot put back the time <proverb>	زمان گذشته نیاید به بر
If you dont mind my saying.	اگر از حرفم بدتان نیاید
simmers	بجوش امدن
simmering	بجوش امدن
simmered	بجوش امدن
simmer	بجوش امدن
on the simmer	نزدیک بجوش
letting	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
lets	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
let	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
boil	جوشاندن بجوش امدن
simmer	بجوش وخروش امدن
simmered	بجوش وخروش امدن
simmering	بجوش وخروش امدن
simmers	بجوش وخروش امدن
to overheat oneself	برافروختن بجوش امدن
boils	جوشاندن بجوش امدن
boiled	جوشاندن بجوش امدن
misifit	جامه یا چیز دیگری که باندازه کسی در نیاید
stir	بجوش اوردن تحریک کردن یا شدن
stirs	بجوش اوردن تحریک کردن یا شدن
stirred	بجوش اوردن تحریک کردن یا شدن
stirrings	بجوش اوردن تحریک کردن یا شدن
Thank goodness!	خدا را شکر! [گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
Thank God!	خدا را شکر! [گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
pile helmet	کلاهکی که سر شمعها را می پوشاند تا در موقع چکش کاری صدمهای وارد نیاید
not for an instant	هرگز
over one's dead body <idiom>	هرگز
when hell freezes over <idiom>	هرگز
neer	هرگز
never	هرگز
never more	هرگز دیگر
Eternal (everlasting)life.	ابدا" (هرگز ) !
ever	هرگز هیچ
ever-	هرگز هیچ
nulipara	زن هرگز نزاییده
nevermore	هرگز دیگر
the jealouse never had tranquillity. <proverb>	یسود هرگز نیاسود .
nonwinner	هرگز برنده نشده
he never saw a lion	او هرگز شیر ندیده است
i had never seen such a book	من هرگز چنین کتابی ندیده ام
he has never seen a lion	او هرگز شیر ندیده است
Better late then never. <proverb>	تاخیر بهتر از هرگز است .
I could never make her understand .	هرگز موفق نشدم به او بفهمانم
that will be the day <idiom>	چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
I never saw anything like it.	من تا اکنون هرگز چنین چیزی را ندیده ام.
an impersonal deity	خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
Not on your life !	هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
Better late than never. <proverb>	دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
Better late than never! <proverb>	دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
A tale never loses in the telling . <proverb>	یک یکایت هرگز با نقل گشتن کاسته نگردد.
Never look a gift horse in the mouth. <proverb>	دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
THe flesh will never be separated from the finger . <proverb>	گوشت هرگز از ناخن جدا نمى شود .
Borrowed garments never fit well . <proverb>	لباس عاریه هرگز به خوبى اندازه نمى شود.
Time and tide wait for no man . <proverb>	زمان و جریان آب هرگز منتظر کسى نمى مانند.
maiden race	مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
Two cas and a mouse , two wives in one house , two. <proverb>	دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
Never put off till tomorrow what maybe done today. <proverb>	آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
Never spend money before you have earned it.	هرگز قبل از پول درآوردن، پول خرج نکنید.
Safavid period	دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]