Dictiornary-Farsi | چکهای بسته ونبسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
crossed and uncreate cheques	چکهای بسته ونبسته


Other Matches

trickle file	فایل چکهای
clearinghouse	سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
Can you change these traveller's cheques?	آیا میتوانید این چکهای مسافرتی را به پول نقد تبدیل کنید؟
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
mist lubrication	روغنکاری پاششی روغنکاری چکانشی روغنکاری چکهای
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
jellied	بسته
bunged up	بسته
clotted	بسته
strikebound	بسته
fronted	صف بسته
solids	بسته
solid	بسته
imperforate	بسته
corked	بسته
bagful	یک بسته
fardel	بسته
shut	بسته
shuts	بسته
shutting	بسته
pinioned	کت بسته
closed	بسته
packed	بسته ای
grumous	بسته
ice bound	یخ بسته
uncrossed	بسته
trusser	بسته
packaged	بسته
barred	بسته
package	بسته
interdependent	به هم بسته
shook	بسته
pent	بسته
connected	بسته
packages	بسته
packet	بسته
kits	بسته
kit	بسته
packets	بسته
parcels	بسته
parcel	بسته
pack box	بسته
datagram	یچ بسته
curdy	بسته
clotty	بسته
stacks	بسته
stacked	بسته
pack	بسته
crossed chaque	چک بسته
packs	بسته
logical	یچ بسته
bundles	بسته
bundling	بسته
crossed cheque	چک بسته
stack	بسته
bundle	بسته
packages	بسته بندی
lappermilk	شیر بسته
ironbound	با اهن بسته
closed routine	روال بسته
kit	بسته لوازم
closed society	جامعه بسته
closed system	سیستم بسته
investment foundry	ریخته گی بسته
closed subroutine	زیرروال بسته
closed system	نظام بسته
lamblkin	زبان بسته
it is a question of money	موضوع بسته به
kits	بسته لوازم
packaged	بسته بندی
coil of rope	بسته طناب
on the rope	بهم بسته
congealable	بسته شدنی
dumbest	زبان بسته
dumber	زبان بسته
dumb	زبان بسته
iron bound	با اهن بسته
coagulum	خون بسته
occlusion	بسته شدگی
large n	سر بسته همینطوری
closed system	سازگان بسته
closed traverse	پیمایش بسته
closed variation	واریاسیون بسته
closed universe	جهان بسته
finite universe	جهان بسته
package	بسته بندی
lockfast	محکم بسته
mare clausum	دریای بسته
shook	بسته کردن
disk pack	گرده بسته
packing	بسته بندی
closed network	شبکه بسته
bound electron	الکترون بسته
van	کامیون سر بسته
case numbers	شماره بسته ها
icebound	یخ بند یخ بسته
assumed	بخود بسته
grume	خون بسته
homogamy	زناشویی بسته
close column	ستون بسته
closed area	منطقه بسته
internal drainage	ابریز بسته
investment castings	ریخته گی بسته
vans	کامیون سر بسته
gelidity	بسته شدگی
food packet	بسته غذایی
bound charge	بار بسته
blocked opening	درگاه بسته
blind fold	با چشم بسته
dunnage	بسته بندی
box trail	سهم بسته
disk pack	گروه بسته
disk pack	بسته دیسک
as the case may be	بسته بمورد
application package	بسته کاربردی
flat pack	بسته مسطح
aleatory	بسته به بخت
closed economy	اقتصاد بسته
tongue-tied	زبان بسته
closed circuit	مدار بسته
closed file	فایل بسته
closed fist	مشت بسته
closed game	بازی بسته
closed group	گروه بسته
closed loop	حلقه بسته
dogs	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
cruor	خون بسته
dog	دفاع بسته
closed circuits	مدار بسته
closed shop	سیستم بسته
blindfolds	چشم بسته
blindfolding	چشم بسته
closed file	ستون بسته
blindfolded	چشم بسته
blindfold	چشم بسته
closed shops	سیستم بسته
closed mind	ذهن بسته
draft	بسته کالا
to shut down	بسته شدن
drafted	بسته کالا
tongue tied	زبان بسته
drafts	بسته کالا
post	بسته پستی
survival pack	بسته نجات
packets	بسته کوچک
set in	بسته شدن
packaging	بسته بندی
shut down	بسته شدن
cover	بسته بندی
shutt down	بسته شدن
coverings	بسته بندی
covers	بسته بندی
post-	بسته پستی
packet	بسته کوچک
posted	بسته پستی
closed	محرمانه بسته
closures	بسته شدن
clogging	بسته شدن
package tour	گشت بسته ای
package holiday	گشت بسته ای
armful	یک بغل یک بسته
armfuls	یک بغل یک بسته
shutting	بسته شدن
posts	بسته پستی
young ice	یخ تازه بسته
close-fisted <adj.>	دست بسته
tied up <adj.>	دست بسته
unopened	بسته - بازنشده
manacled <adj.>	دست بسته
shut	بسته شدن
shuts	بسته شدن
all-expense tour	گشت بسته ای
packers	بسته بند
barred <adj.> <past-p.>	بسته شده
program package	بسته برنامه
locked <adj.> <past-p.>	بسته شده
closure	بسته شدن
right round bracket	پرانتز بسته
pre assembled	پیش بسته
right parenthesis )	پرانتز بسته
shut in personality	شخصیت بسته
pack	بسته کردن
parcel post	بسته پستی
packs	بسته کردن
disabled <adj.> <past-p.>	بسته شده
packer	بسته بند
closed <adj.> <past-p.>	بسته شده
blocked <adj.> <past-p.>	بسته شده
barricaded <adj.> <past-p.>	بسته شده
closed-circuit camera	دوربین مدار بسته
package tour	مسافرت بسته بندی
packs	بسته بندی کردن
gelid	کاملاسرد و بسته شده
air entrained concrete	بتن باهوای بسته