Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
English
Persian
to check out something
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
Other Matches
try (something) out
<idiom>
امتحان کردن(چیزی)
to try something completely new
<idiom>
چیزی
[روشی ]
کاملا متفاوت امتحان کردن
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
to have
[take]
a closer look at something
چیزی را با دقت بررسی کردن
controlling
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controls
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
To weight the pros and cons of something.
خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
controls
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to try something on
چیزی را برای امتحان پوشیدن
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
checks
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
checked
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
to watch something
مراقب
[چیزی]
بودن
[توجه کردن به چیزی]
[چیزی را ملاحظه کردن]
tests
امتحان کردن
to bring to the proof
امتحان کردن
examine
امتحان کردن
to give an examination
امتحان کردن
test
امتحان کردن
try
امتحان کردن
examined
امتحان کردن
examining
امتحان کردن
trial
امتحان کردن
tries
امتحان کردن
examines
امتحان کردن
put to test
امتحان کردن
trials
امتحان کردن
to make a trial of
امتحان کردن
tested
امتحان کردن
to plagiarize
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to crib
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
try on
<idiom>
امتحان کردن لباس
checks
امتحان کردن بازرسی
check
امتحان کردن بازرسی
tests
ازمایش کردن امتحان
reexamine
دوباره امتحان کردن
test
ازمایش کردن امتحان
invigilating
در امتحان نظارت کردن
checked
امتحان کردن بازرسی
invigilates
در امتحان نظارت کردن
tested
ازمایش کردن امتحان
invigilate
در امتحان نظارت کردن
invigilated
در امتحان نظارت کردن
to stop somebody or something
کسی را یا چیزی را نگاه داشتن
[متوقف کردن]
[مانع کسی یا چیزی شدن]
[جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
palpate
لمس کردن امتحان نمودن
to put to proof
امتحان کردن محک زدن
crammed
خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming
خودرا برای امتحان اماده کردن
crams
خودرا برای امتحان اماده کردن
cram
خودرا برای امتحان اماده کردن
examinations
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
extensions
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
scored
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
score
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatic
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
to portray somebody
[something]
نمایش دادن کسی یا چیزی
[رل کسی یا چیزی را بازی کردن]
[کسی یا چیزی را مجسم کردن]
verify
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
enquired
تحقیق کردن امتحان کردن
inquired
تحقیق کردن امتحان کردن
enquires
تحقیق کردن امتحان کردن
inquire
تحقیق کردن امتحان کردن
inquires
تحقیق کردن امتحان کردن
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
to see something as something
[ to construe something to be something]
چیزی را بعنوان چیزی تفسیر کردن
[تعبیر کردن]
to regard something as something
چیزی را بعنوان چیزی تفسیر کردن
[تعبیر کردن]
lay hands upon something
جای چیزی را معلوم کردن چیزی را پیدا کردن
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
to depict somebody or something
[as something]
کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن
[وصف کردن]
[شرح دادن ]
[نمایش دادن]
to appreciate something
قدر چیزی را دانستن
[سپاسگذار بودن]
[قدردانی کردن برای چیزی]
modify
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifying
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
covet
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covets
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
think nothing of something
<idiom>
فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
To weight up the pros and cons of something .
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
study
بررسی کردن
dissect
[analyse]
بررسی کردن
checked
بررسی کردن
probes
بررسی کردن
studies
بررسی کردن
explore
بررسی کردن
indagate
بررسی کردن
surveys
بررسی کردن
probed
بررسی کردن
probe
بررسی کردن
look into
بررسی کردن
investigate
بررسی کردن
inspect
بررسی کردن
perusing
بررسی کردن
peruses
بررسی کردن
examine
بررسی کردن
enquire into
بررسی کردن
determine
بررسی کردن
check
بررسی کردن
perused
بررسی کردن
bolt
[examine]
بررسی کردن
peruse
بررسی کردن
scrutinize
بررسی کردن
survey
بررسی کردن
studying
بررسی کردن
assay
بررسی کردن
analyze
[American]
بررسی کردن
evaluate
بررسی کردن
check
بررسی کردن
surveyed
بررسی کردن
study
بررسی کردن
survey
بررسی کردن
checks
بررسی کردن
analyse
[British]
بررسی کردن
reconcider
بررسی کردن
rectify
درست کردن چیزی یاصحیح کردن چیزی
rectified
درست کردن چیزی یاصحیح کردن چیزی
sleep on it
<idiom>
به چیزی فکر کردن ،به چیزی رسیدگی کردن
rectifies
درست کردن چیزی یاصحیح کردن چیزی
reviewing
بررسی کردن مرور
reviewed
بررسی کردن مرور
reviews
بررسی کردن مرور
surveillance
تجسس بررسی کردن
review
بررسی کردن مرور
scrutinizes
بدقت بررسی کردن
scrutinized
بدقت بررسی کردن
scrutinize
بدقت بررسی کردن
check
مقابله کردن بررسی
scrutinising
بدقت بررسی کردن
scrutinises
بدقت بررسی کردن
survey
بررسی کردن بازدید
checks
مقابله کردن بررسی
scrutinised
بدقت بررسی کردن
scrutinizing
بدقت بررسی کردن
surveyed
بررسی کردن بازدید
surveys
بررسی کردن بازدید
checked
مقابله کردن بررسی
to give up
[to waste]
something
ول کردن چیزی
[کنترل یا هدایت چیزی]
see about (something)
<idiom>
دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
inspected
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting
جستجو کردن بررسی کردن کنترل
scanned
بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scans
بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scan
بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
x ray
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
to cross-check the result with a calculator
حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
to browse
بررسی عمومی کردن
[علوم کامپیوتر]
senses
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
summation check
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sensed
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
to mind somebody
[something]
اعتنا کردن به کسی
[چیزی]
[فکر کسی یا چیزی را کردن]
fix
می کردن چیزی یا متصل کردن چیزی
fixes
می کردن چیزی یا متصل کردن چیزی
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
caveatemptor
اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
walkthrough
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
examinations
امتحان ها
tests
امتحان ها
quizzes
امتحان
trials
امتحان ها
tentatively
من باب امتحان
quiz
امتحان
trials
امتحان
trial
امتحان
test
امتحان
quiz
[American]
امتحان
trial
امتحان
examination
امتحان
inspection
امتحان
assay
امتحان
assays
امتحان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com