Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 69 (7 milliseconds)
English	Persian
ounce	چیز اندک
ounces	چیز اندک
Search result with all words
scarce	اندک
scarcer	اندک
scarcest	اندک
paucity	اندک
nibble	گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbled	گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbles	گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbling	گاز زدن اندک اندک خوردن
few	اندک
fewer	اندک
fewest	اندک
niggling	اندک
little	اندک
modicum	اندک
whit	ابدا اندک
skimpy	اندک نحیف
camber	قوزیا خمیدگی اندک
cambers	قوزیا خمیدگی اندک
margin	اندک حاشیه دار کردن
margins	اندک حاشیه دار کردن
scrimp	اندک
slight	اندک
slighted	اندک
slighter	اندک
slightest	اندک
slighting	اندک
slights	اندک
glimmer	درک اندک
glimmered	درک اندک
glimmers	درک اندک
skim	تماس اندک
skimmed	تماس اندک
skims	تماس اندک
low	کم اندک
scant	اندک
scantier	اندک قلیل
scantiest	اندک قلیل
scanty	اندک قلیل
lean	نحیف اندک
leaned	نحیف اندک
leans	نحیف اندک
frugal	با صرفه اندک
pinch	اندک جانشین
pinches	اندک جانشین
adumbrative	اندک نمایش دهنده
cast of melancholy	اندک مالیخولیا
d. likeness	شباهت اندک
darksome	اندک ی تیره
drib	اندک
etna	فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
flea bite	اندک ناراحتی
fud	شخص اندک بین
half cap	سلام با اندک تکانی درکلاه
in a short time	در اندک زمانی
low frequency	امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
low test	اندک
paul	اندک
pin prick	چیزی که مایه اندک انگیختگی گرد د
priggism	اندک بینی
scantling	اندک
scruple	اندک
stenotopic	دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
thrum	اندک
sprinkling	شمار اندک
sprinkling	میزان اندک
by the skin of one's teeth <idiom>	باسود بسیار اندک
(not) move a muscle <idiom>	حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
Partial phrase not found.

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com