English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
branch کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branches کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
Other Matches
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
flexed سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
main cable کابل اصلی
T junction اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان
fails سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
kabuli کابلی
cable railway ترن کابلی
slack line اسکریپر کابلی
chebulic myrobalan هلیله کابلی
cable railways ترن کابلی
cable control system سیستم کنترل کابلی
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
fan کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
hoist line کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
null مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
coaxing کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
modem مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
extension کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extensions کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
cabled کابل
cable کابل
Kabul کابل
cable head سر کابل
cable clip پل کابل
cable assembly کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
cabling کابل
clippings مفصل کابل
duplex wire کابل دو سیمه
extension کابل خرطومی
three core cable کابل سه رشتهای
telephone cable کابل تلفن
telegraph cable buoy بویه کابل
telegraph cable کابل تلگراف
duplex cable کابل دو سیمه
coaxes کابل هم محور
dead end eye قلاب کابل
coaxed کابل هم محور
coax کابل هم محور
control cable کابل کنترل
trunk cable کابل ترانک
connection cable کابل اتصال
trunk cable کابل ارتباطی
connecting cable کابل رابط
coaxing کابل هم محور
flat cable کابل تخت
hoisting cable کابل بالاکش
hook cable کابل قلاب
ignition cable کابل احتراق
clips مفصل کابل
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
junction cable کابل اتصال
tag line کابل اتصالی
light weight cable کابل سبک
grid lead کابل شبکه
greenfield conductor کابل گرینفیلد
flat cable کابل پهن
flexible cable کابل خم پذیر
four core cable کابل چهاررشتهای
tape cable کابل نواری
gas cable کابل گازی
gas filled cable کابل گاز
gas impregnated cable کابل گازی
gas impregnated cable کابل گازدار
concentric cable کابل هم مرکز
communication cable کابل ارتباطی
coaxial line کابل هم محور
cable accessory قطعات کابل
cable accessory وسایل کابل
cable block مجموعه کابل
cable block قسمت کابل
cable box اتاقک کابل
cable clamp بست کابل
cable cleat بست کابل
cable support بست کابل
bunched cable کابل چندلایی
bowden control cable کابل کنترل
anchor line cable کابل لنگر
anti induction cable کابل ضد القا
armored cable کابل مسلح
b.x. conductor کابل ب ایکس
cords کابل واکسیل
cord کابل واکسیل
battery charging cable کابل باتری پر کن
binding screw کلم کابل
come along clamp بست کابل
welding lead کابل جوش
caoxial cable کابل کواکسیال
twin cable کابل دو قلویی
trunk line cable کابل ارتباط
coaxial cable کابل هم محور
coaxial cable کابل هم مرکز
cablet کابل کوچک
cable way مسیر کابل
cable connector دو شاخه کابل
cable core سیم کابل
cable distribution head مقسم سر کابل
underground cable کابل زیرزمینی
cable grip چنگال کابل
cable guard نگهدارنده کابل
cable shield لوله کابل
anchor cable کابل لنگر
clip مفصل کابل
extensions کابل خرطومی
power cable کابل قدرت
suspension cable کابل اویزان
microphone cable کابل میکروفن
measuring cable کابل سنجش
starter cable کابل استارتر
stranded wire کابل تک لایی
stranded conductor کابل تک لایی
supply cable کابل تغذیه
subscriber's cable کابل اتصال
clipped مفصل کابل
sheave ریل و کابل
single conductor cable کابل تک لایی
sheating of cable پوشش کابل
sockets کفش کابل
subscriber's cable کابل مشترک
low loss cable کابل با تلفات کم
single core cable کابل یک رشتهای
wiring کابل کشی
suspension cable کابل معلق
multicore cable کابل افشان
lead کابل هادی
quadoed cable کابل چهارسیمه
long distance cable کابل ارتباطی
multi conductor cable کابل افشان
telecommunication cable کابل ارتباطی
ribbon cable کابل نواری
single core کابل یک رشتهای
mains cable کابل شبکه
leads کابل هادی
outgoing cable کابل خروجی
single core cable کابل یک سیمه
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
sheathed cable کابل زرهی
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
multiple cable کابل چند رشتهای
oil filled cable کابل روغنی الکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com