Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
battery charging cable
کابل باتری پر کن
Search result with all words
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
Other Matches
NiCad
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
time
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
b battery
باتری ب
h.t. battery
باتری ب
storage cell
باتری
heater battery
باتری ا
batteries
باتری
battery charger
باتری پر کن
battery charging rectifier
باتری پر کن
charger
باتری پر کن
battery
باتری
battery copper
مس باتری
h.b. battery
باتری ا
filament battery
باتری ا
battery water
اب باتری
c battey
باتری سی
chargers
باتری پر کن
battery charging rheostat
رئوستای باتری پر کن
battery box
جعبه باتری
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
secondary cell
پیل باتری
battery case
جعبه باتری
battery cell
پیل باتری
battery carrier
شاسی باتری
battery carbon
زغال باتری
battery capacity
فرفیت باتری
alkaline battery
باتری قلیایی
air cell a battery
باتری رادیو
nickel iron battery
باتری ادیسن
automobile battery
باتری اتومبیل
rechargeable battery
باتری بارشدنی
b. eliminator
جانشین باتری ب
acummulator battery
باتری بارشدنی
battery acid
اسید باتری
battery ammeter
امپرسنج باتری
pillar post of battery
ستون باتری
plante cell
باتری پلانته
secondary battery
باتری بارشدنی
batterty cover
سرپوش باتری
dry storage battery
باتری ژلاتینی
burning rack
قاب باتری
battery voltage
ولتاژ باتری
battery vise
گیره باتری
battery turntable
میز باتری
battery terminal
قطب باتری
battery solution
محلول باتری
battery receiver
رادیو باتری
battery polarization
قطبش باتری
lighting battery
باتری روشنایی
impurities in battery
ناخالصیهای باتری
ignition battery
باتری استارت
edison
باتری ادیسن
floating battery
باتری ذخیره
gelatine battery
باتری ژلاتینی
gelatine battery
باتری خشک
cell cover
درپوش باتری
gravity battery
باتری وزنی
dry battery
باتری خشک
grid of a battery
شبکه باتری
battery plate
صفحه باتری
battery paint
رنگ باتری
battery syringe
سرنگ باتری
battery filler
سرنگ باتری
solution of battery
الکترولیت باتری
battery electrolyte
الکترولیت باتری
battery electrode
الکترود باتری
discharger for battery
باتری خالی کن
battery discharger
باتری خالی کن
battery current
برق باتری
battery hold down
میانگیردار باتری
hold down for batteryseparator
میانگیردار باتری
battery insulator
عایق باتری
battery oven
کوره باتری
battery mounting
پایه باتری
battery liquid
الکترولیت باتری
battery liquid
مایع باتری
battery jar
فرف باتری
isolator for battery plate
لایی باتری
battery isolator
لایی باتری
battery insulator
میانگیر باتری
battery cradle
کلاف باتری
standby battery
باتری اضطراری
voltaic battery
باتری ولتایی
sediment
درد باتری
polarization
پلاریزاسیون باتری
stand by battery
باتری یدکی
secondary battery
پیل باتری
sediments
درد باتری
starting battery
باتری استارت
storage battery
باتری انبارهای
storage battery
باتری بارشدنی
storage cell
پیل باتری
battery connector
رابط پیل باتری
cementation
سیمانی شدن باتری
cell connector
رابط پیل باتری
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
to charge the battery
باتری را بار کردن
back
که یک باتری پشتیبان دارد
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
battery hydrometer
چگالی سنج باتری
thin plate battery
باتری صفحه نازک
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
cell tester
ولت سنج باتری
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
local action
تخلیه موضعی باتری
heater battery
باتری گرم کننده
hardened battery plate
صفحه باتری سخت
discharge
خالی کردن باتری
battery still
دیگ تقطیر باتری
battery steamer
کوره باتری بخاری
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
group of battery plates
دسته صفحات باتری
universal receiver
رادیو برق و باتری
twenty four hour charge rate
امپر مجاز باتری
carbon battery plate
صفحه باتری کربنی
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
battery jar spacer
لایی فرف باتری
lead acid battery
باتری سرب- اسید
faure plate
صفحه باتری خمیری
cutout relay
رله باتری پرکن
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery
سرشار کردن باتری
plate press
پرس صفحه باتری
pasted plate
صفحه باتری خمیری
porosity of battery plate
تخلخل صفحه باتری
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
plante battery plate
صفحه باتری پلانته
plunge battery
باتری با الکترد شناور
separator
میان گیر باتری
nickel iron battery
باتری نیکل-اهن
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
dry storage battery
باتری انبارهای خشک
reversed battery plate
صفحه باتری معکوس
plate puller
انبر صفحه باتری
area of battery plate
سطح صفحه باتری
shedding of battery plate
ریزش صفحه باتری
replenishing
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
total discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
The battery is dead.
باتری خالی شده است.
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
replenishes
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
The battery is dead.
باتری تمام شده است.
low tension battery
باتری فشار ضعیف رادیو
glass separator
میان گیر شیشهای باتری
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
forming of battery plates
اماده سازی صفحات باتری
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
replenish
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
The battery is discharged (emptied).
باتری خالی شده است.
The engine runs by a battery.
این موتور با باتری کار می کند.
cathode
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cable clip
پل کابل
Kabul
کابل
cable head
سر کابل
cabled
کابل
cable assembly
کابل
own ship's course bus
کابل او اس سی
cable
کابل
cabling
کابل
batteries
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
flexible cable
کابل خم پذیر
flat cable
کابل پهن
four core cable
کابل چهاررشتهای
ignition cable
کابل احتراق
grid lead
کابل شبکه
gas cable
کابل گازی
gas filled cable
کابل گاز
gas impregnated cable
کابل گازی
gas impregnated cable
کابل گازدار
duplex wire
کابل دو سیمه
hook cable
کابل قلاب
hoisting cable
کابل بالاکش
greenfield conductor
کابل گرینفیلد
duplex cable
کابل دو سیمه
flat cable
کابل تخت
power cable
کابل قدرت
subscriber's cable
کابل مشترک
multicore cable
کابل افشان
multi conductor cable
کابل افشان
microphone cable
کابل میکروفن
measuring cable
کابل سنجش
subscriber's cable
کابل اتصال
supply cable
کابل تغذیه
suspension cable
کابل اویزان
suspension cable
کابل معلق
stranded wire
کابل تک لایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com