English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
lead covered cable کابل با غلاف سربی
Other Matches
sheathed cable کابل غلاف دار
came میله سربی بتونه سربی
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
plumbeous سربی
plumbic سربی
leaden سربی
plumbous سربی
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
lividity رنگ سربی
buckshot گلوله سربی
leadpencil مداد سربی
lead sheath روکش سربی
lead seal مهر سربی
lead glass شیشه سربی
leaden سربی رنگ
quads قطعه سربی
quad قطعه سربی
livid سربی رنگ
grebe رنگ سربی
plumb گلوله سربی
ounce of lead گلوله سربی
ledger وزنه سربی
leads رنگ سربی
lead accumulator اکولاموتور سربی
plummet گلوله سربی
plummeted گلوله سربی
plummeting گلوله سربی
plummets گلوله سربی
saturnine دلتنگ سربی
ledgers وزنه سربی
came بتونه سربی
lead رنگ سربی
plumb bob وزنه سربی
lead chamber process فرایند اتاق سربی
lead coat روکش کردن سربی
bulla مهر سربی پاپ
lead blast furnace کوره بلند سربی
plombe مهر سربی شده
sinker وزنه سربی ماهیگیری
sinkers وزنه سربی ماهیگیری
shot پرتاب وزنه گلوله سربی
shots پرتاب وزنه گلوله سربی
quadrangle قطعه سربی چهار گوشه
quadrangles قطعه سربی چهار گوشه
lead seal مهر و موم یا پلمپ سربی
leadsman کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
sheath غلاف
cots غلاف
cot غلاف
bushing غلاف
sheaths غلاف
case غلاف
sheathes غلاف
sheathed غلاف
booster غلاف
boosters غلاف
barrels غلاف
barrel غلاف
scabbard غلاف
sheathe غلاف
scabbards غلاف
cases غلاف
sheathing غلاف
bushes غلاف
legumen غلاف
shield غلاف
pods غلاف
glume غلاف
pericarp غلاف
seedvessel غلاف
sleeves غلاف
sleeve غلاف
theca غلاف
shields غلاف
chape ته غلاف
calyx غلاف گل
case ment غلاف
casings غلاف
bush غلاف
casing غلاف
pod غلاف
podded غلاف دار
thecal غلاف دار
sheathes غلاف کردن
thecate غلاف دار
sheathed غلاف کردن
unsheathe از غلاف در اوردن
vagina غلاف مهبلی
sheathe غلاف کردن
aiming post sleeve غلاف شاخص
peasecod غلاف نخود
scabbards غلاف سرنیزه
armoring غلاف دار
flower cup غلاف کاسه گل
bean pod غلاف باقلا
glumaceous غلاف دار
scabbard غلاف شمشیر
glumiferous غلاف اور
ensheathe غلاف کردن
copper sheath غلاف مسی
coleoptera غلاف پران
internal shield غلاف داخلی
invaginate غلاف کردن
invagination غلاف شدگی
scabbard غلاف سرنیزه
myelin sheath غلاف میلین
scabbards غلاف شمشیر
husks غلاف یا کاسه گل
cases مورد غلاف
case غلاف پرچم
cases غلاف پرچم
vaginas غلاف مهبلی
case مورد غلاف
leads غلاف هادی
sheaths غلاف کردن
sheath غلاف کردن
husk غلاف یا کاسه گل
slides غلاف متحرک
lead غلاف هادی
slide غلاف متحرک
shielded wire سیم غلاف دار
myelin پیه غلاف عصب
sheath knives چاقوی غلاف دار
guides راهنمایی کردن غلاف
cod چنته غلاف سبوس
adapter booster غلاف تطبیق دهنده
sheath knife چاقوی غلاف دار
scabbards حفاظ غلاف کردن
shield grid thyratron تیراترون غلاف دار
stabilizing sleeve غلاف متعادل کننده
scabbard حفاظ غلاف کردن
phimosis تنگی غلاف حشفه
shield grid شبکه غلاف دار
jackets غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
guide راهنمایی کردن غلاف
guided راهنمایی کردن غلاف
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
stabilizing sleeve غلاف تثبیت کننده
jacket غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
medullated دارای غلاف مخ دار
bushing عایق غلاف حیله گردان
sheathing مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
mesocarp قشر میانی غلاف میوه
parang یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
Kabul کابل
cable کابل
cabling کابل
cable clip پل کابل
cable assembly کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
cable head سر کابل
cabled کابل
connection cable کابل اتصال
ribbon cable کابل نواری
sheathed cable کابل زرهی
control cable کابل کنترل
quadoed cable کابل چهارسیمه
coaxial line کابل هم محور
duplex cable کابل دو سیمه
concentric cable کابل هم مرکز
duplex wire کابل دو سیمه
power cable کابل قدرت
communication cable کابل ارتباطی
ignition cable کابل احتراق
connecting cable کابل رابط
sheating of cable پوشش کابل
coaxial cable کابل هم مرکز
dead end eye قلاب کابل
lead کابل هادی
wiring کابل کشی
long distance cable کابل ارتباطی
multicore cable کابل افشان
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
multi conductor cable کابل افشان
main cable کابل اصلی
junction cable کابل اتصال
microphone cable کابل میکروفن
measuring cable کابل سنجش
mains cable کابل شبکه
low loss cable کابل با تلفات کم
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
telecommunication cable کابل ارتباطی
hook cable کابل قلاب
hoisting cable کابل بالاکش
flat cable کابل تخت
flat cable کابل پهن
flexible cable کابل خم پذیر
four core cable کابل چهاررشتهای
gas cable کابل گازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com