English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English Persian
controller card کارت کنترل کننده
Search result with all words
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
Other Matches
control card کارت کنترل
punched card control کنترل کارت پانچ
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
sounds کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounded کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
soundest کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sound کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card loader بار کننده کارت
card aligner هم تراز کننده کارت
MCI دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای را میدهد مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
media دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
controller کنترل کننده
controllers کنترل کننده
disk controller کنترل کننده گرده
control member عضو کنترل کننده
controller نافر کنترل کننده
disk controller کنترل کننده دیسک
controllers نافر کنترل کننده
drum controller کنترل کننده درام
micro controller ریز کنترل کننده
communications controller کنترل کننده ارتباطات
print controller کنترل کننده چاپ
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
peripheral controller کنترل کننده جانبی
cluster controller کنترل کننده گروهی
aircontroller کنترل کننده هوایی
peripheral controller کنترل کننده جنبی
vasomotor کنترل کننده رگها
channel controller کنترل کننده مجرا
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
spelling checker کنترل کننده حروف لغات
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
tidal sluice مجرای کنترل کننده جزر و مد
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
silicon controlled restifier یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
herwitz bishops فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
administrators شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrator شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
air raid reporting control ship گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
basics بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
cards کارت تبریک کارت عضویت
card کارت تبریک کارت عضویت
name tag کارت معرفی کارت اسم
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
control buoy بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
auto lean مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
Hayes Corporation تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
auto rich مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
card code کد کارت
card کارت
cards کارت
stub card ته کارت
paste board کارت
job card کارت برنامه
interface card کارت رابط
coulmn card کارت 69 ستونه
green card کارت سبز
smart card کارت هوشمند
green cards کارت سبز
comment card کارت توضیحی
ledger card کارت معین
picture postcard کارت پستال
job card کارت کار
credit card کارت اعتباری
calling card کارت ویزیت
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
range card کارت برد
post card کارت پستال
yello card کارت زرد
punched card کارت منگنه
punch card کارت منگنه
tape to card از نوار به کارت
credit cards کارت اعتباری
circuit card کارت مدار
account card کارت حساب
red card کارت قرمز
card stacker کارت پشته کن
card row سطر کارت
continuation card کارت ادامه
card rack طاقچه کارت
card rack جای کارت
card reader کارت خوان
badge کارت شناسایی
ID card کارت شناسایی
identification document کارت شناسایی
postcard کارت پستال
card stacker مخزن کارت
visting card کارت ویزیت
binary card کارت دودویی
hollerith card کارت هالریت
cartle blanche کارت بلانش
carte کارت ویزیت
magnetic card کارت مغناطیسی
paper card کارت کاغذی
summary card کارت خلاصه
postcards کارت پستال
card column ستون کارت
card verification بازبینی کارت
visiting card کارت ویزیت
card verifier بازبین کارت
identification card کارت شناسایی
ibm card کارت 08 ستونی
debit card کارت بدهی
card deck دسته کارت
card field میدان کارت
get a long with you بروپی کارت
card feed خورد کارت
card face رویه کارت
cards یک کارت پانچ
card deck دستینه کارت
magnacard کارت مغناطیسی
card code رمز کارت
card cage محفظه کارت
input card کارت ورودی
card field فیلد کارت
card format قالب کارت
card loader کارت بارکن
card image تصویر کارت
carte blanche کارت سفید
card hopper ناودان کارت
card punch کارت منگنه کن
card guide راهنمای کارت
logic card کارت منطقی
card یک کارت پانچ
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
card punch دستگاه کارت منگنه
network interface card کارت میانجی شبکه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com