Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
coulmn card
کارت 69 ستونه
Other Matches
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
monostyle
یک ستونه
enneastyle
نه ستونه
dodecastyle
دوازده ستونه
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards
کارت تبریک کارت عضویت
name tag
کارت معرفی کارت اسم
card
کارت تبریک کارت عضویت
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
cards
کارت
card code
کد کارت
paste board
کارت
stub card
ته کارت
card
کارت
carte blanche
کارت سفید
red card
کارت قرمز
card stacker
مخزن کارت
account card
کارت حساب
card deck
دستینه کارت
card column
ستون کارت
get a long with you
بروپی کارت
card stacker
کارت پشته کن
calling card
کارت ویزیت
card code
رمز کارت
hollerith card
کارت هالریت
binary card
کارت دودویی
range card
کارت برد
card face
رویه کارت
credit cards
کارت اعتباری
punched card
کارت منگنه
green cards
کارت سبز
green card
کارت سبز
credit card
کارت اعتباری
yello card
کارت زرد
visting card
کارت ویزیت
cartle blanche
کارت بلانش
postcard
کارت پستال
carte
کارت ویزیت
postcards
کارت پستال
card verifier
بازبین کارت
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
circuit card
کارت مدار
debit card
کارت بدهی
smart card
کارت هوشمند
control card
کارت کنترل
job card
کارت کار
summary card
کارت خلاصه
tape to card
از نوار به کارت
continuation card
کارت ادامه
comment card
کارت توضیحی
visiting card
کارت ویزیت
card verification
بازبینی کارت
paper card
کارت کاغذی
card cage
محفظه کارت
card rack
طاقچه کارت
card loader
کارت بارکن
cards
یک کارت پانچ
card image
تصویر کارت
card punch
کارت منگنه کن
card hopper
ناودان کارت
card guide
راهنمای کارت
card format
قالب کارت
card reader
کارت خوان
badge
کارت شناسایی
ID card
کارت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
card row
سطر کارت
card
یک کارت پانچ
card field
فیلد کارت
post card
کارت پستال
magnacard
کارت مغناطیسی
card deck
دسته کارت
punch card
کارت منگنه
logic card
کارت منطقی
ledger card
کارت معین
card feed
خورد کارت
job card
کارت برنامه
interface card
کارت رابط
card rack
جای کارت
card field
میدان کارت
ibm card
کارت 08 ستونی
picture postcard
کارت پستال
identification card
کارت شناسایی
magnetic card
کارت مغناطیسی
input card
کارت ورودی
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
card aligner
هم تراز کننده کارت
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
card hopper
قسمت جهنده کارت
billet slip
کارت محلهای افراد
card jam
گیر کردن کارت
card loader
بار کننده کارت
safety card
کارت تامین اتشبار
card punch
دستگاه کارت منگنه
trailer card
کارت پشت بند
punched card control
کنترل کارت پانچ
row binary card
کارت دودویی سطری
visiting card
کارت اسم درفرانسه
card sorter
دستگاه کارت جورکن
object deck
دسته کارت مقصود
end of job card
کارت انتهای کار
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
key card
کارت کلید کامپیوتر
edge punched card
کارت لب منگنه شده
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
network interface card
کارت میانجی شبکه
card
کارت ویزیت بلیط
cards
کارت ویزیت بلیط
punch card machine
ماشین کارت منگنه
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
punched card
کارت پانچ شده
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
controller card
کارت کنترل کننده
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
index card
کارتشاخص - کارت Index
punched card
کارت منگنه شده
data card
کارت ثبت اطلاعات
card-carrying
دارای کارت عضویت
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
y punch
سوراخ کارت ستونی .
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
picture postcard
کارت پستال عکس دار
safety card
کارت تامین جنگ افزار
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
direct objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
punches
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
object
پانج کارت که حاوی برنامه است
objected
پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting
پانج کارت که حاوی برنامه است
objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
punched
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to clock in
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch in
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
card
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to clock off
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock out
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
cards
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch out
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
card
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
parity
بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
fields
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
cards
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
field
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
X distance
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
identification tag
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
fielded
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
slotting
اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
key
ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
mark
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
I fiddled afew invitation cards.
باهر کلکی بود چند تا کارت دعوت گیر آوردم
marks
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
tabulating
پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
adapter
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
expansion
اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
slots
اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slot
اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
columns
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
header
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com