Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
printworks	کارخانه چیت بافی
Other Matches
knitting pin	میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
chain stitch	گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
plaiting	کج بافی
plaiting	اریب بافی
confabulation	افسانه بافی
drapery	پارچه بافی
binding	شیرازه بافی
fabulation	افسانه بافی
mythomania	افسانه بافی
turn arounds	شیرازه بافی
abstractionism	خیال بافی
weft wrapping	شیرازه بافی
knitting machines	ماشین کش بافی
knitting machine	ماشین کش بافی
knitting needle	میل کش بافی
hosiery	جوراب بافی
draperies	پارچه بافی
matting	حصیر بافی
gnosticize	بافی کردن
meshwork	توری بافی
philosophism	فلسفه بافی
ropery	طناب بافی
fabrication	افسانه بافی
negativism	منفی بافی
nattered	چرند بافی کردن
strander	ماشین طناب بافی
osier	بیدمخصوص سبد بافی
knitting needle	میل جوراب بافی
envisions	خیال بافی کردن
envisioning	خیال بافی کردن
envisioned	خیال بافی کردن
envision	خیال بافی کردن
politick	سیاست بافی کردن
natter	چرند بافی کردن
macrame knot	گره توری بافی
natters	چرند بافی کردن
nattering	چرند بافی کردن
yarn dye	نخ پارچه بافی را رنگ کردن
interlocking	گلیم بافی ابتداء فرش
matting	بوریا بافی پوشش حصیری
picot	حلقه زینتی توری بافی
politicises	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicised	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicising	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizing	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicize	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicized	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicization	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizes	سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
production	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
twill weave	بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
overcasting	شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
Elibilinde	[طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
edge finish	شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
house work	کارخانه
workplace	کارخانه
manufactory	کارخانه
workplaces	کارخانه
coopery	کارخانه
factory-spun	نخ کارخانه ای
workhouse	کارخانه
works	کارخانه
shops	کارخانه
shopped	کارخانه
workhouses	کارخانه
worked	کارخانه
work	کارخانه
shop	کارخانه
factory	کارخانه
plants	کارخانه
factories	کارخانه
plant	کارخانه
jute	کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
webbing end	[قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
gas works	کارخانه گاز
cut back	تعطیل کارخانه
ice plant	کارخانه یخ ساز
He is running ( runs ) the factory .	او کارخانه را می گرداند
studio	کارگاه کارخانه
gasworks	کارخانه گاز
electric plant	کارخانه برق
ex factory	تحویل در کارخانه
ex mill	تحویل در کارخانه
generating station	کارخانه برق
generating plant	کارخانه برق
factory chimney	دودکش کارخانه
packingplant	کارخانه کنسروسازی
mill	کارخانه نورد
pilot plant	کارخانه نمونه
plant construction	ساختمان کارخانه
plant mixing	اختلاط در کارخانه
plant mixing	امیختن در کارخانه
works inspector	بازرس کارخانه
power house	کارخانه برق
smelting plant	کارخانه ذوب
packinghouse	کارخانه کنسروسازی
works superintendent	مدیر کارخانه
lock out	تعطیل کارخانه
manufactoring plant	کارخانه تولیدی
manufaturer	صاحب کارخانه
installations	کارخانه نصب
installation	کارخانه نصب
fulling mill	کارخانه قصاری
mills	کارخانه نورد
smeltery	کارخانه گدازگری
studios	کارگاه کارخانه
plants	نبات کارخانه
plant	نبات کارخانه
spinning	کارخانه نخریسی
out <adv.>	بیرون از کارخانه
brewery	کارخانه ابجوسازی
power station	کارخانه برق
power stations	کارخانه برق
sirens	سوت کارخانه
siren	سوت کارخانه
shedding	کارخانه سرپوشیده
breweries	کارخانه ابجوسازی
shed	کارخانه سرپوشیده
manufacturing	کارخانه دار
industrialists	کارخانه دار
chimney stalk	دودکش کارخانه
industrialist	کارخانه دار
copper smelting plant	کارخانه ذوب مس
cotton factory	کارخانه نخ ریسی
spinning factory	کارخانه نخ ریسی
cotton mill	کارخانه نخ ریسی
sirenic	سوت کارخانه
sheds	کارخانه سرپوشیده
manufacturers	صاحب کارخانه
manufacturer	صاحب کارخانه
bookbindery	کارخانه صحافی
car factory	کارخانه خودروسازی
cast steel plant	کارخانه فولادریزی
cement plant	کارخانه سیمان
Jangle Arjuk	طرح جنگلی ارجوک [این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
over stretched wrap	نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
ship yard	کارخانه کشتی سازی
smeltery	کارخانه ذوب فلزات
tin smelting plant	کارخانه ذوب قلع
cotton-mills	کارخانه ریسندگی پنبه ای
tinwork	کارخانه قلع کاری
wirework	کارخانه سیم سازی
saw mill	کارخانه اره کشی
computer integrated manufactureing	کارخانه کاملا" اتوماتیک
stonework	کارخانه سنگ بری
dockyards	کارخانه کشتی سازی
ashery	کارخانه نمک قلیاسازی
dockyard	کارخانه کشتی سازی
engineering works	کارخانه ماشین سازی
plants	محل کارخانه یا کارگاه
energy plant	کارخانه تولید نیرو
plants	ماشین الات کارخانه
gas works	کارخانه تولید گاز
gas works tar	قطران کارخانه گاز
plant	محل کارخانه یا کارگاه
plant	ماشین الات کارخانه
foundries	کارخانه گداز فلز
foundries	کارخانه ذوب فلز
concrete plant	کارخانه بتن سازی
concreting plant	کارخانه بتن سازی
contractor plant	کارخانه پیمان کار
coking plant	کارخانه ذغال سازی
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
creamery	کارخانه کره گیری
shops	کارخانه خرید کردن
shopped	کارخانه خرید کردن
dye works	کارخانه رنگ سازی
shop	کارخانه خرید کردن
foundry	کارخانه ذوب فلز
foundry	کارخانه گداز فلز
shipyards	کارخانه کشتی سازی
glassworks	کارخانه شیشه گری
iron foundry	کارخانه ذوب اهن
lead works	کارخانه سرب گدازی
lock out	بسته شدن کارخانه
metallurgical plant	کارخانه ذوب اهن
firmest	کارخانه موسسه بازرگانی
firmer	کارخانه موسسه بازرگانی
pottery factory	کارخانه چینی سازی
firm	کارخانه موسسه بازرگانی
powder mill	کارخانه باروت سازی
mill	کارخانه اسیاب کردن
mills	کارخانه اسیاب کردن
fields	خارج اداره یا کارخانه
field	خارج اداره یا کارخانه
shipyard	کارخانه کشتی سازی
ropewalk	کارخانه طناب سازی
nailery	کارخانه میخ سازی
fielded	خارج اداره یا کارخانه
salt works	کارخانه نمک سازی
firms	کارخانه موسسه بازرگانی
sheet roller	کارخانه نورد ورق فلزی
distillery	کارخانه یا محل تقطیر رسومات
dairy farm	مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
grindery	کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
computer aided factory management	مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
factory team	تیم کارخانه اتومبیل سازی
saltern	کارخانه یا معدن استخراج نمک
distilleries	کارخانه یا محل تقطیر رسومات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com