Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (4 milliseconds)
English
Persian
member
کارمند
members
کارمند
employee
کارمند
official
کارمند
inquisitionist
کارمند
jobholder
کارمند
member of staff
کارمند
white collar employee
کارمند
Other Matches
staff
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffs
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffed
با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
understaffed
کم کارمند
employe
مستخدم زن کارمند
incorporator
کارمند اتحادیه
office-holder
کارمند دولت
office-holders
کارمند دولت
personnel selection
کارمند گزینی
official
کارمند دولت
officer
کارمند دولت
public officer
[American E]
کارمند دولت
civil servant
[British E]
کارمند دولت
contact field technician
کارمند فنی
insiders
کارمند داخلی
staffers
کارمند اداره
staffer
کارمند اداره
white-collar
کارمند دفتری
white collar
کارمند دفتری
recruit
کارمند تازه
recruits
کارمند تازه
recruiting
کارمند تازه
insider
کارمند داخلی
recruited
کارمند تازه
clerk
دفتردار کارمند
employee
مستخدم زن کارمند
probationer
کارمند استاژ
probationers
کارمند استاژ
clerks
دفتردار کارمند
civil servant
مستخدم یا کارمند دولت
civil servants
مستخدم یا کارمند دولت
rtegistrar
کارمند اداره ثبت
timekeepers
کارمند ثبت اوقات
timekeeper
کارمند ثبت اوقات
probationer
کارمند تحت ازمایش
probationers
کارمند تحت ازمایش
town clerk
کارمند شهرداری یافرمانداری
officer
مامور کارمند اداری
gasman
کارمند ادارهی گاز
gasmen
کارمند ادارهی گاز
officers
مامور کارمند اداری
understaffed
دچار کمبود کارمند
salaried
کارمند حقوق بگیر
clerks
کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk
کارمند دفتری فروشنده مغازه
registrar
کارمند اداره ثبت مدیر دروس
registrars
کارمند اداره ثبت مدیر دروس
pool
عده کارمند اماده برای انجام امری
pooled
عده کارمند اماده برای انجام امری
pools
عده کارمند اماده برای انجام امری
golden handshake
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshakes
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
Boxing Day
اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
yamen
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
Being a junior clerk is a far cry from being a manager .
کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com