Dictiornary-Farsi | کارمند تحت ازمایش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
probationer	کارمند تحت ازمایش
probationers	کارمند تحت ازمایش


Other Matches

staff	با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffed	با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
staffs	با کارمند مجهز کردن با کارمند مجهز شدن
use testing	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
tube tester	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
employee	کارمند
members	کارمند
member	کارمند
white collar employee	کارمند
member of staff	کارمند
jobholder	کارمند
understaffed	کم کارمند
inquisitionist	کارمند
official	کارمند
staffers	کارمند اداره
recruiting	کارمند تازه
clerks	دفتردار کارمند
insider	کارمند داخلی
office-holders	کارمند دولت
contact field technician	کارمند فنی
insiders	کارمند داخلی
white-collar	کارمند دفتری
personnel selection	کارمند گزینی
clerk	دفتردار کارمند
incorporator	کارمند اتحادیه
employee	مستخدم زن کارمند
recruit	کارمند تازه
recruited	کارمند تازه
staffer	کارمند اداره
recruits	کارمند تازه
white collar	کارمند دفتری
employe	مستخدم زن کارمند
office-holder	کارمند دولت
probationer	کارمند استاژ
officer	کارمند دولت
official	کارمند دولت
public officer [American E]	کارمند دولت
civil servant [British E]	کارمند دولت
probationers	کارمند استاژ
rtegistrar	کارمند اداره ثبت
timekeeper	کارمند ثبت اوقات
timekeepers	کارمند ثبت اوقات
town clerk	کارمند شهرداری یافرمانداری
salaried	کارمند حقوق بگیر
officers	مامور کارمند اداری
officer	مامور کارمند اداری
understaffed	دچار کمبود کارمند
gasman	کارمند ادارهی گاز
gasmen	کارمند ادارهی گاز
civil servants	مستخدم یا کارمند دولت
civil servant	مستخدم یا کارمند دولت
clerk	کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks	کارمند دفتری فروشنده مغازه
registrars	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
registrar	کارمند اداره ثبت مدیر دروس
pooled	عده کارمند اماده برای انجام امری
pools	عده کارمند اماده برای انجام امری
pool	عده کارمند اماده برای انجام امری
golden handshakes	پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshake	پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
Boxing Day	اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
yamen	اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
tested	ازمایش
shyer	ازمایش
shies	ازمایش
shied	ازمایش
g	ازمایش
shyest	ازمایش
shying	ازمایش
checking	ازمایش
vetting	ازمایش
assays	ازمایش
assay	ازمایش
trials	ازمایش
experimentation	ازمایش
tests	ازمایش
experimented	ازمایش
examen	ازمایش
experiment	ازمایش
experimenting	ازمایش
experiments	ازمایش
testing	ازمایش
shy	ازمایش
screening	ازمایش
trial	ازمایش
material testing	ازمایش مصالح
final test	ازمایش نهائی
factorial design	ازمایش فاکتوریل
lucas test	ازمایش لوکاس
load test	ازمایش بار
flattening test	ازمایش توزیعی
drop test	ازمایش ضربهای
fatigue test	ازمایش خستگی
random test	ازمایش پیشامدی
random test	ازمایش نامنظم
psychometry	ازمایش هوش
probational	ازمایش امتحان
program testing	ازمایش برنامه
explosion proof	ازمایش- انفجار
preliminary test	ازمایش مقدماتی
rattler test	ازمایش تورق
doubling test	ازمایش تا شویی
line tester	ازمایش کننده خط
hammer test	ازمایش سقوطی
hanging test	ازمایش کشش
examination of the soil	ازمایش خاک
tension test	ازمایش کشش
hardness test	ازمایش سختی
testing stand	میز ازمایش
impact test	ازمایش ضربه
experimentalist	اهل ازمایش
inspection test	ازمایش کار
evaluation score	نمره ازمایش
drift test	ازمایش رانش
experimental design	طرح ازمایش
drop test	ازمایش سقوطی
izod test	ازمایش ایزود
intelligence test	ازمایش هوش
insulation voltage	فشار ازمایش
probationership	ازمایش کاری
gage	ازمایش کردن
image test	ازمایش تصویر
rattler test	ازمایش تردی
weathring test	ازمایش فرسایش
testing of materials	ازمایش مصالح
testing load	بار ازمایش
tester	دستگاه ازمایش
tester	ازمایش کننده
test specimen	نمونه ی ازمایش
test specimen	نمونه ازمایش
test set	دستگاه ازمایش
test series	سری ازمایش
test room	اطاق ازمایش
test plan	طرح ازمایش
testing of materials	ازمایش مواد
testing stand	سکوی ازمایش
testing time	زمان ازمایش
two stage experiment	ازمایش دو مرحلهای
turing's test	ازمایش تورینگ
triaxial test	ازمایش سه بعدی
triaxial shear test	ازمایش سه محوری
trial and error	ازمایش ولغزش
trial and error	ازمایش و خطا
trial and erroe	ازمایش و خطا
triable	ازمایش کردنی
torsion test	ازمایش پیچش
to bring to the proof	ازمایش کردن
test piece	نمونه ازمایش
test model	نمونه ی ازمایش
teasthole	گمانه ازمایش
tally plate	برچسب ازمایش
system testing	ازمایش سیستم
stripping test	ازمایش زدودگی
stripping test	ازمایش زدودن
spot test	ازمایش فوری
shop test	ازمایش کارگاهی
shear test	ازمایش برشی
self test	ازمایش خودکار
sedimentation test	ازمایش تهنشینی
saturation testing	ازمایش اشباعی
tensile test	ازمایش کششی
tensile test	ازمایش کشش
test announcement	نتیجه ازمایش
test hole	چاه ازمایش
test equipment	وسایل ازمایش
test element	وسیله ازمایش
test course	مسافت ازمایش
test clip	گیره ازمایش
test bed	صفحه ازمایش
test bed	میز ازمایش
test bay	میدان ازمایش
test bay	حوزه ازمایش
test bar	میله ازمایش
regression testing	ازمایش رگرسیون
chalktest	ازمایش اب ناپذیری با گچ
test cases	قضیه در ازمایش
automatic check	ازمایش خودکار
test tube	لوله ازمایش
beta test	ازمایش بتا
test tubes	لوله ازمایش
experimentally	از راه ازمایش
automatic testing	ازمایش خودکار
beta testing	ازمایش بتا
test case	قضیه در ازمایش
trier	ازمایش کننده
cadmium test	ازمایش با کادمیم