English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
dramatics کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
Other Matches
professors معلم دبیرستان یا دانشکده
professor معلم دبیرستان یا دانشکده
principals رئیس دانشکده یا دبیرستان
principal رئیس دانشکده یا دبیرستان
prom مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
proms مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
juniors دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
junior دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
bureaus ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
blazonry نمایش و جلوه هنری پرشکوه
backgrounds سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
in and out داخل وخارج
see out <idiom> تمام کردن وخارج شدن
plank قسمتی ازبرنامه
kinescope ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن
bobber کسی یا چیزی که متصل بالاوپایین رود یا داخل وخارج شود
returning دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returns دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
return دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
deffered entry ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
fine art آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
focusses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
middle schools دبیرستان
secondery school دبیرستان
secondary school دبیرستان
haute ecole دبیرستان
secondary schools دبیرستان
middle school دبیرستان
high school دبیرستان
schools دبیرستان
high schools دبیرستان
school دبیرستان
gym زورخانه دبیرستان
junior high school دبیرستان مقدماتی
gymnasium زورخانه دبیرستان
gymnasiums زورخانه دبیرستان
lycee دبیرستان فرانسوی
technical school هنرستان دبیرستان فنی
lycee l دبیرستان دولتی درفرانسه
high schools مدرسه متوسطه دبیرستان
junior schools دوره اول دبیرستان
junior school دوره اول دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
prep schools دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
upper classes وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
artlessness بی هنری
henry هنری
artistical هنری
school دانشکده
schools دانشکده
O levels آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
non matriculated دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
upperclassman کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
They dont recognize your high-school diploma here. دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
millihenry میلی هنری
mh میلی هنری
studio کارگاه هنری
henry the f. هنری یکم
henry the f. هنری اول
studios کارگاه هنری
inartistic غیر هنری
artistic sense ذوق هنری
mongram امضای هنری
chujjah معماری هنری
chujjah به سبک هنری
chiyjah معماری هنری
chiyjah به سبک هنری
objet d'art چیز هنری
objets d'art چیز هنری
connoisseur منتقد هنری
atelier کارگاه هنری
composition ترکیب هنری
artist's workshop studio کارگاه هنری
artistic aptitude استعداد هنری
athenaeum مدرسهء هنری
work of art کار هنری
atheneum مدرسهء هنری
works of art کار هنری
compositions ترکیب هنری
work اثارادبی یا هنری
worked اثارادبی یا هنری
bursars گنجور دانشکده
military college دانشکده افسری
technical college دانشکده فنی
medical college دانشکده پزشکی
polytechnical دانشکده صنعتی
school of law دانشکده حقوق
technical colleges دانشکده فنی
polytechnic دانشکده صنعتی
faculty of law دانشکده حقوق
law faculty دانشکده حقوق
bursar گنجور دانشکده
intercollegiate بین دانشکده ها
collegian عضو دانشکده
provosts نافم دانشکده
collegial مربوط به دانشکده
polytechnics دانشکده صنعتی
medical college دانشکده طبی
state college دانشکده دولتی
provost نافم دانشکده
lawfaculty دانشکده حقوق
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
monitored واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
screenful فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
images ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
menu مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
menus مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
intermezzo حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
pages حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
paged حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
page حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
artistically بطور هنرمندانه یا هنری
idealism سبک هنری خیالی
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
masterstroke نازک کاری هنری
prolusion اثر هنری مقدماتی
masterstrokes نازک کاری هنری
Art Nouveau مکتب هنری آرنوو
fine art هر مهارت هنری وفریف
piracy دزدی هنری یاادبی
compositions سرایش قطعه هنری
ballet رقص ورزشی و هنری
ballets رقص ورزشی و هنری
romanticism مکتب هنری رومانتیک
composition سرایش قطعه هنری
pop down menu منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
dress rehearsals اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
screened محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
screen محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
dress rehearsal اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
screens محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
screening, screenings محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
dot آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
wetzel عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
dotting آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
format تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
formats تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
non destructive cursor نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
ansi که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
cadets دانشجوی دانشکده افسری
cadet دانشجوی دانشکده افسری
faculty نیروی ذهنی دانشکده
faculty اولیای مدرسه دانشکده
mattriculation دخول در دانشکده یادانشگاه
academian عضو دانشکده یادانشگاه
student of law شاگرد دانشکده حقوق
faculties نیروی ذهنی دانشکده
faculties اولیای مدرسه دانشکده
medical دانشکده پزشکی سرپزشک
gaudyday روزمهمانی دانشکده روزشادی
enhancing صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
enhances صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com