English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English Persian
serial کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serials کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
Other Matches
serials دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graphs وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
operation کارکردن با یک وسیله
sequential مرتب شده به صورت ترتیبی
synchronous ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
reliability توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
addressing روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
random access حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
sequential data set مجموعه ترتیبی داده
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
sequential data structure ساختار ترتیبی داده
reliability [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loads بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
digital آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
degradation اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
charges که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
function key یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
charge که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
data aggregate مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
serial حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serials حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
technical وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
handshakes سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
to work with a will بامیل کارکردن با شوق وذوق کارکردن
sam Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
cycles عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
sequential داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
MIDI sequencer داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
ground effect وسیله پرواز به صورت هواناو
auxiliary پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliaries پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
cascade connection تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
line printers وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printer وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
switches وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
docket صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
docketing صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dte وسیله ترمینال داده
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
isam Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
packs ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
map بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
maps بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
matrixes آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
pack ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
diddling تحریف کردن به وسیله داده
diddled تحریف کردن به وسیله داده
programming نوشتن داده در وسیله PROM
diddles تحریف کردن به وسیله داده
diddle تحریف کردن به وسیله داده
parallels داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
floating عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
modes روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
parallelled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
digitally حجم نمایش داده شده به صورت دیجیتال
real time داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
paralleling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
paralleled داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
analogues کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
electronic داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
analogue کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
bar codes وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
parallelling ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
paralleling ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
paralleled داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
blows برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
bar graphics وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
parallelled داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
bar code وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
optical وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
parallelled ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
blow برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
paralleling داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallels داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
paralleled ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallels ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallelling داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
packet switching ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
gathered نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gather نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
ARQ که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
verifier وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
aliases وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
alias وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
accepting سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accept سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepts سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
routinely برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
arrays تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
on-screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
array تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
on screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
Kbps اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
primary کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
clearer سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
kilo اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
kilos اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
clearest سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
clear سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
blasts ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blast ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
communication وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
clears سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
paging که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
formed کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
sequences بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
forms کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
charts شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
sequence بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
hertz واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
filed به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
chart شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
charted شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
form کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
charting شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
store ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
storing ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
interfaces مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
lightest امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
light امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lighted امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
compressor برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
reads وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
fosdic وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
X Y وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
compressors برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
communication وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com