Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 45 (6 milliseconds)
English	Persian
nothing doing	کار خوابیده است
Search result with all words
resting	خوابیده
pullover	پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
pullovers	پرس سینه بحالت خوابیده روی نیکت
sleeper	خوابیده
sleepers	خوابیده
torpid	خوابیده
recumbent	خوابیده
flat	درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flattest	درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
prostrate	روی زمین خوابیده دمر خوابیده
prostrated	روی زمین خوابیده دمر خوابیده
prostrates	روی زمین خوابیده دمر خوابیده
prostrating	روی زمین خوابیده دمر خوابیده
slipshod	پاشنه خوابیده
dormant	خوابیده
asleep	خوابیده
accumbent	تکیه دار خوابیده
at roost	خوابیده
boriontal retort tar	قطران کورههای خوابیده قطران قرعهای خوابیده
bowsprit position	موقعیت دکل خوابیده
cold pig	اب سردی که روی ادم خوابیده میریزند تابیدارشود
decumbent	در بستر خوابیده
face up	خوابیده به پشت
facedown	روی شکم خوابیده
flatways	تخت خوابیده
flatwise	تخت خوابیده
interbedded	خوابیده در میان چینه ها
italiacize	با حروف خوابیده نوشتن
italic	حروف خوابیده
italicize	با حروف یکبری یا خوابیده نوشتن
landscape orientation	شکل خوابیده
procumbent	خوابیده روی زمین
rosulate	روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
sleep walker	خوابیده شب روان
sleep walker	خوابیده رو
sleep walking	خوابیده گردی
sleep walking	خوابیده روی انتقال نومی
somniloquist	خوابیده سخنگو
somniloquy or quence	خوابیده
The clock has stopped.	ساعت دیواری خوابیده است
Things are very slack (quiet) at the moment.	فعلا" که کارها خوابیده
It is a camel that kneels at every mans door . <proverb>	آین شترى است که در خانه همه کس خوابیده است .
to lie dormant	خوابیده بودن
horizontal loom	دار خوابیده [قالی]
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com