Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (16 milliseconds)
English
Persian
pay
کار سازی داشتن
paying
کار سازی داشتن
pays
کار سازی داشتن
Search result with all words
simulate
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
longed
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
to keep down
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
proffer
تقدیم داشتن عرضه داشتن
meanest
مقصود داشتن هدف داشتن
meaner
مقصود داشتن هدف داشتن
mean
مقصود داشتن هدف داشتن
hoping
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped
انتظار داشتن ارزو داشتن
hope
انتظار داشتن ارزو داشتن
resides
اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorring
بیم داشتن از ترس داشتن از
reside
اقامت داشتن مسکن داشتن
to have by heart
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
differ
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffering
تقدیم داشتن عرضه داشتن
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
resided
اقامت داشتن مسکن داشتن
differs
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhors
بیم داشتن از ترس داشتن از
proffers
تقدیم داشتن عرضه داشتن
differing
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffered
تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhorred
بیم داشتن از ترس داشتن از
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
upkeep
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
lead a dog's life
<idiom>
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
compaction
تو پر سازی
flooring
کف سازی
individualize
تک سازی
retortion
خم سازی
idolization
بت سازی
truncation
بی سر سازی
retortion
کج سازی
bridgework
پل سازی
local anasthesia
سر سازی
stylization
مد سازی
padding
له سازی
individualises
تک سازی
individualising
تک سازی
flection
خم سازی
pavements
کف سازی
individuation
تک سازی
individualizing
تک سازی
deflexion
خم سازی
repk lection
پر سازی
individualised
تک سازی
individualizes
تک سازی
individualization
تک سازی
individualized
تک سازی
bridge building
پل سازی
pavement
کف سازی
wanted
کم داشتن
owned
داشتن
want
کم داشتن
redolence
بو داشتن
lacks
کم داشتن
having
داشتن
to be feverish
تب داشتن
to be in a f.
تب داشتن
possesses
داشتن
to have possession of
داشتن
to possess
داشتن
to have
داشتن
to have f.
تب داشتن
possess
داشتن
to hold
داشتن
have
داشتن
doubts
شک داشتن
doubting
شک داشتن
doubted
شک داشتن
doubt
شک داشتن
lacked
کم داشتن
lackvt
کم داشتن
bear
داشتن
bear
در بر داشتن
intercommon
داشتن
own
داشتن
owns
داشتن
to hold a meeting
داشتن
relieves
داشتن
relieving
داشتن
owning
داشتن
possessing
داشتن
bears
در بر داشتن
lack
کم داشتن
relieve
داشتن
to go hot
تب داشتن
monogyny
داشتن یک زن
bears
داشتن
impregnation
ابستن سازی
equality gate
برابر سازی
inurement
معتاد سازی
statue
پیکر سازی
simplifications
ساده سازی
wearisomeness
کسل سازی
statues
پیکر سازی
divestment
بی بهره سازی
image formation
تصویر سازی
divestiture
بی بهره سازی
divestiture
برهنه سازی
immortalization
جاوید سازی
irksomeness
کسل سازی
simplification
ساده سازی
seduction
گمراه سازی
weight training
بدن سازی
domestication
اهلی سازی
malting
مالت سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
dwelling construction
خانه سازی
individualization
منفرد سازی
individualization
فرد سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
inebriation
مست سازی
infuriation
خشمگین سازی
inspissation
غلیظ سازی
enthralment
بنده سازی
incavation
پوک سازی
emulsification
امولسیون سازی
invalidation
باطل سازی
emulation
نمونه سازی
inceration
موم سازی
inculcation
جایگیر سازی
elution
پاکیزه سازی
duplexing
مضاعف سازی
intensification
پر قوت سازی
individuation
جدا سازی
industrialization
صنعتی سازی
wicking
فتیله سازی
sound effects
صدا سازی
wirework
سیم سازی
wooden lattice work
گره سازی
xeransis
خشک سازی
zymoplastic
انزیم سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
glasswork
شیشه سازی
gemination
جفت سازی
relaxation
سست سازی
what instrument can you play?
چه سازی میتوانیدبزنید
nationalization
ملی سازی
humanization
مردمی سازی
enrichment
غنی سازی
fading
محو سازی
grillwork
شبکه سازی
polarization
قطبی سازی
flooring
مصالح کف سازی
neutralization
خنثی سازی
gold beating
زرورق سازی
gelatination
دلمه سازی
gaingiving
مشتبه سازی
rip-off
مغبون سازی
exclusion
محروم سازی
rip-offs
مغبون سازی
pacification
ارام سازی
forging signatures
امضا سازی
foundation materials
مصالح پی سازی
throwback
متوقف سازی
throwbacks
متوقف سازی
form work
کاذب سازی
remakes
دوباره سازی
remake
دوباره سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com