Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (15 milliseconds)
English	Persian
work interval	کار فاصلهای تمرین فاصلهای
Other Matches
spatila	فاصلهای
spatial	فاصلهای
intervallic	فاصلهای
interspatial	فاصلهای
interval scale	مقیاس فاصلهای
interval reinforcement	تقویت فاصلهای
interval estimate	براورد فاصلهای
interval schedule	برنامه فاصلهای
fixed interval schedule	برنامه فاصلهای ثابت
fi schedule	برنامه فاصلهای ثابت
variable interval schedule	برنامه فاصلهای متغیر
vi schedule	برنامه فاصلهای متغیر
remote	با کامپیوتر در فاصلهای از مرکز سیستم
remoter	با کامپیوتر در فاصلهای از مرکز سیستم
remotest	با کامپیوتر در فاصلهای از مرکز سیستم
hyperfocal distance	نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
lapped	ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lap	ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
trapdoors	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
an fitting	رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
dry sum	تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill	تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
drills	تمرین
drilled	تمرین
rehearsal	تمرین
work out	تمرین
ure	تمرین
drilling	تمرین
actions	تمرین
action	تمرین
rehearsals	تمرین
use	تمرین
exercised	تمرین
practice	تمرین
train	تمرین
exercise	تمرین
uses	تمرین
drill	تمرین
exercises	تمرین
trained	تمرین
trains	تمرین
gymnastical	تمرین زورخانهای
maneuver	تمرین نظامی
formal exercise	تمرین صوری
fore exercise	تمرین مقدماتی
mass practice	تمرین فشرده
joint exercise	تمرین مشترک
field exercise	تمرین رزمی
drilling	تمرین نظامی
battle drill	تمرین رزم
behavior rehearsal	تمرین رفتار
circuit training	تمرین دایرهای
combat exercise	تمرین رزمی
combatdrill	تمرین رزمی
exercise	تمرین دادن
dry run	تمرین جنگی
exercisable	قابل تمرین
exercise code word	رمز تمرین
exercise term	اسم تمرین
exercize	تمرین تکلیف
fartlek	تمرین دو استقامت
exercised	تمرین دادن
field exercise	تمرین صحرایی
massed practice	تمرین بی وقفه
mobilization exercise	تمرین بسیج
workshop practice	تمرین کارگاهی
try-out	تمرین نهایی
try-outs	تمرین نهایی
workout	تمرین شدید
workouts	تمرین شدید
work out <idiom>	تمرین کردن
practice	تمرین کردن
practice	ورزش تمرین
work out	تمرین امادگی
wind sprint	تمرین دو سریع
negative practice	تمرین منفی
overtrain	تمرین بیش از حد
physical exercise	تمرین بدنی
physical exercise	تمرین ورزشی
practice effect	اثر تمرین
practice period	دوره تمرین
practice teaching	تمرین معلمی
rehearser	تمرین کننده
service practice	تمرین اموزشی
staging	تمرین کردن
training distance	مسافت تمرین
training time	زمان تمرین
unspaced practice	تمرین بی فاصله
staging	تمرین اب خاکی
warm down	تمرین سبک
practise	ورزش تمرین
rehearsing	تمرین کردن
drill	تمرین کردن
rehearsal	تمرین نمایش
drilled	تمرین مته
rehearsals	تمرین از بر خواندن
rehearsal	تمرین از بر خواندن
rehearsals	تمرین نمایش
mule	اتومبیل تمرین
mules	اتومبیل تمرین
rehearses	تمرین کردن
rehearsed	تمرین کردن
practicing	ورزش تمرین
drills	تمرین کردن
practises	ورزش تمرین
exercises	تمرین دادن
practising	ورزش تمرین
drills	تمرین مته
woodshed	تمرین کردن
woodsheds	تمرین کردن
rehearse	تمرین کردن
evolution	تمرین عالی
drill	تمرین مته
drilled	تمرین کردن
pratique	تمرین عملی
experiencing	تمرین دادن
gunning	تمرین تیراندازی
experiences	تمرین دادن
experience	تمرین دادن
training	تعلیم و تمرین
rehearsal	تمرین کردن عملیات
map exercise	تمرین روی نقشه
live exercise	تمرین با تیر جنگی
practice	ممارست تمرین کردن
limber	تمرین نرمش کردن
exercises	ورزش تمرین کردن
gyms	محل تمرین بوکس
practises	ممارست تمرین کردن
toss ball against a wall	تمرین ابشار با دیوار
exercise	ورزش تمرین کردن
triceps extension	تمرین تقویت ماهیچه سه سر
practicing	ممارست تمرین کردن
punch ball	گلابی تمرین بوکس
weight program	تمرین وزنه برداری
mass practice	تمرین بدون استراحت
rehearsals	تمرین کردن عملیات
multiple drill	تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill	تمرین چند یکانی
moom poolgi	تمرین کردن تکواندو
mobilization exercise	تمرین بسیج نیروها
gym	محل تمرین بوکس
sand bag	سستی عمدی در تمرین
work out	برنامه یک جلسه تمرین
speedbag	گلابی تمرین بوکس
punching bags	کیسه شن تمرین بوکس
skeet	انداختن تمرین تیراندازی
punching bag	کیسه شن تمرین بوکس
shadow ball	تمرین گوی اندازی
headharness	کلاه تمرین بوکس
drilling	تمرین نظامی کردن
drill marching	تمرین پیاده روی
dojang	سالن تمرین تکواندو
distributed practice	تمرین فاصله دار
directed exercise	تمرین هدایت شده
controlled exercise	تمرین کنترل شده
command post exercise	تمرین پاسگاه فرماندهی
combat firing	تمرین تیراندازی رزمی
heavy bag	کیسه شن تمرین بوکس
big bag	کیسه شن تمرین بوکس
backboard	دیوار تمرین تنیس
exercised	ورزش تمرین کردن
fire drills	تمرین اطفاء حریق
fire drill	تمرین اطفاء حریق
live exercise	تمرین رزمی حقیقی
headguard	کلاه تمرین بوکس
practise	ممارست تمرین کردن
flash card	ورقه تمرین بصری
practising	ممارست تمرین کردن
head gear	کلاه تمرین بوکس
nets	محوطه تمرین محصوربا تور
combatdrill	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
practice ammunition	مهمات مخصوص تمرین هدف
cavalletto	تیر پرش در تمرین با اسب
triangle exercise	تمرین مثلث گیری درتیراندازی
net	محوطه تمرین محصوربا تور
nett	محوطه تمرین محصوربا تور
grinder	میدان مشق و تمرین صف جمع
singlestick	چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
interval trailing	تمرین استقامت و اماده سازی
drillmaster	فرمانده تمرین نظامی سردسته
road work	دویدن جادهای در تمرین بوکس
grinders	میدان مشق و تمرین صف جمع
string walking	تمرین تیراندازی با تیر وکمان
batting practice	تمرین ضربه زدن به توپ
dummy run	تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patches	محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patch	محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
haute ecole	تمرین اسب سواری از روی مانع
joint exercise	تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
dummy runs	تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
solvent abuse	تمرین تنفس درمحیط های خفه
donkey raise	تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
breezing	تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
batting cage	حصار توری برای تمرین بیس بال
movement off-the-ball	بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
morning glory	اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
lateral raise	تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
breezes	تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
bench	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com