English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (11 milliseconds)
English Persian
comprest tile کاشی براق
Search result with all words
azulejo [کاشی سفالی براق]
Other Matches
tiles کاشی
tile کاشی
abaciscus کاشی
tiler کاشی پز
cement tile کاشی سیمانی
tile clay گل کاشی پزی
mosaic tile کاشی موزاییک
tile cutter کاشی تراش
tilery کاشی پزخانه
enamelled brick اجر کاشی
clinker اجر کاشی
acid proof floortile کاشی ضد اسید
decorated tile کاشی زینتی
cut tile کاشی تراشیدن
ceramic tile کاشی سرامیکی
tile lining پوشش کاشی
glazed tile اجر کاشی
tiles اجر کاشی
beaver tail نوعی کاشی
porcelain tile کاشی چینی
tile اجر کاشی
imbrex کاشی خمیده
tile earth خاک کاشی پزی
lacing-course [لایه ای از آجر یا کاشی]
tile drying chamber اطاق هشت کاشی
majolica یکجور کاشی صورتی
maiolica یکجور کاشی صورتی
tile kiln کوره کاشی پزی
tiler کوره کاشی پزی
arabesque کاشی کاری سبک اسلامی
abaculus قطعه مربع کاشی معرق
abaciscus قطعه مربع کاشی معرق
pantile اجر کاشی ناودانی مخصوص بام
set tiles فرش کردن یا چسباندن کاشی بدیوار
alicatado [کاشی کاری منقوش در اسپانیا و آمریکای لاتین]
flossy براق
mercerized براق
sheeny براق
nitid براق
ganoidal براق
glace براق
glazy براق
relucent براق
splendidly براق
sleeker براق
sleek براق
silken براق
lucid براق
shiny براق
brightest براق
ganoidean براق
bright براق
sleekest براق
splendid براق
mirror finish براق
brighter براق
glossy براق
gloss براق
glitzier براق و نورانی
glitziest براق و نورانی
glitzy براق و نورانی
glittered براق شدن
bright finish صافکاری براق
buff براق کردن
glazes براق کردن
glaze براق کردن
glitters براق شدن
angora cat گربهء براق
glitter براق شدن
glazed brick اجر براق
silvery براق صاف
lustring پارچه براق
polishes براق کردن
polish براق کردن
lutestring پارچه براق
buffs براق کردن
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
jet-black سیاه براق و تیره
lusterware فروف سفالین براق
ganoidean دارای فلسهای براق
ganoidal دارای فلسهای براق
clear varnish coat روکش لاکی براق
beady eyes چشمان ریز براق
rhinestones سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
glossily بطور براق و جلا داده
bright luster صیقل کاری کاملا" براق
shines براق کردن روشن شدن
chatoyant سنگ براق وصیقلی وموجدار
shine براق کردن روشن شدن
rhinestone سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
panne پارچه فریفی شبیه مخمل براق
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
brushed برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
wampum صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampumpeag صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
english shepherd سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
straw yellow رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com