Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
elephant paper
کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
Other Matches
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
rosette
گل کاغذی
rosettes
گل کاغذی
pulpy
کاغذی
papyraceous
کاغذی
papery
کاغذی
chartaceous
کاغذی
paper tape
نوار کاغذی
fish paper
عایق کاغذی
paper card
کارت کاغذی
fiduciary currency
پول کاغذی
lamplighter
چوب یا کاغذی که
paper chromatography
کروماتوگرافی کاغذی
Kleenexes
دستمال کاغذی
paper tape reader
نوارخوان کاغذی
litmus paper
کاغذی که بماده
paper money
پول کاغذی
paper curency
پول کاغذی
paper electrophoresis
الکتروفورز کاغذی
paper feed
خورش کاغذی
paper gold
طلای کاغذی
quartos
ربع کاغذی
quarto
ربع کاغذی
towels
دستمال کاغذی
paper tiger
ببر کاغذی
paper blockade
محاصره کاغذی
ticker tape
نوار کاغذی
paper capacitor
خازن کاغذی
Kleenex
دستمال کاغذی
masking tape
نوارچسب کاغذی
paper cup
لیوان کاغذی
paper condenser
خازن کاغذی
paper tigers
ببر کاغذی
paper plate
بشقاب کاغذی
towel
دستمال کاغذی
yashmak shawl
دستمال کاغذی
rag paper
کاغذی که ازپارچه بسازند
strip chart recorder
ثبات نوار کاغذی
dust-jackets
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper tape reader
نوار کاغذی خوان
dust-jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
punch paper tape
نوار کاغذی منگنه
paper edition of a book
ویرایش با جلد کاغذی
folding money
اسکناس پول کاغذی
paper tape punch
منگنه کن نوار کاغذی
paper tape punch
منگنه نوار کاغذی
dust-covers
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper money
اسکناس پول کاغذی
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
paper currency
اسکناس پول کاغذی
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
paperbacks
کتاب جلد کاغذی
paperback
کتاب جلد کاغذی
dust jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
long green
دلار کاغذی پشت سبز
perforated paper tape
نوار کاغذی سوراخ دار
dust jacket
جلد کاغذی روی کتاب
to date a letter forward
کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
punched paper tape
نوار کاغذی منگنه شده
dust-jackets
جلد کاغذی روی کتاب
dust-covers
جلد کاغذی روی کتاب
boxes
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
dust-jacket
جلد کاغذی روی کتاب
box
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
minnesota paper form board
ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
quaternion
ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
hornbook
کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
sleeves
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
irredeemable paper money
پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
stationery
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centred
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
punch
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
punched
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punches
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
center
سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
reperforator
ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
edges
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
gauge
اندازه اندازه گیر
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
key
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
bleeds
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
carriages
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
documenting
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
tracts
اندازه
tract
اندازه
metre
اندازه
equalling
: هم اندازه
equals
: هم اندازه
so far forth
تا ان اندازه
dealt
اندازه
symmetric
هم اندازه
degree
اندازه
degrees
اندازه
indefinite
بی اندازه
measurement
اندازه
metres
اندازه
to size up
اندازه
measurements
اندازه
soupcon
اندازه کم
To some extent. Within limits.
تا اندازه ای
immeasurable
بی اندازه
equalled
: هم اندازه
isometric
هم اندازه
isometrics
هم اندازه
what
چه اندازه
in part
<idiom>
تا یک اندازه
bulk
اندازه
immoderately
بی اندازه
inordinate
بی اندازه
what is your size?
اندازه
quantum
اندازه
extent
اندازه
fitted
اندازه
gauge
اندازه
gauged
اندازه
equaling
: هم اندازه
equaled
: هم اندازه
equal
: هم اندازه
immense
بی اندازه
deal
اندازه
deals
اندازه
gauges
اندازه
immensely
بی اندازه
meter
اندازه
magnitude
اندازه
dimensions
اندازه
dimension
اندازه
gauge=gage
اندازه
measure
اندازه
meters
اندازه
floor length
اندازه کف
how far
<adv.>
تا چه اندازه ای
to what extent
<adv.>
تا چه اندازه ای
in what way
<adv.>
تا چه اندازه ای
measurer
اندازه
size
اندازه
screamingly
بی اندازه
hecatompet
[اندازه صد پا]
inordinately
بی اندازه
infintesimal
بی اندازه
attack size
اندازه تک
beyond measure
بی اندازه
isodiametric
هم اندازه
rather
تا یک اندازه
sizes
اندازه
formats
اندازه شکل
immeasurableness
بزرگی بی اندازه
size effect
تاثیر اندازه
stand measure
اندازه قانونی
stand measure
اندازه مقر ر
imside dimension
اندازه داخلی
modules
اندازه میزان
so far as
تا ان اندازه که انچه
format
اندازه شکل
full scale
اندازه طبیعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com