English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
onionskin کاغذ نازک زرورق
Other Matches
gold leaf زرورق نازک
rice paper کاغذ نازک
onion skin یکجور کاغذ نازک
foreign letter paper کاغذ چاپاری نازک
oxford india paper یکجور کاغذ نازک چاپ کردنی
copper foil ورقه بسیار نازک مسی ورقه مسی زرورق مسی
glassine نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
metal foil زرورق
golden leaf زرورق
foils زرورق بی اثرکردن
gold foil زرورق کلفت
goldbeater زرورق ساز
gold beating زرورق سازی
foiling زرورق بی اثرکردن
gold beater زرورق ساز
magnetic shell زرورق مغناطیسی
dutch gold زرورق بدل
foil زرورق بی اثرکردن
tombac فلز زرورق
foiled زرورق بی اثرکردن
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
tinnily نازک
eggshell نازک
eggshells نازک
touchiest دل نازک
young ice یخ نازک
tenderhearted دل نازک
slim نازک
slimming نازک
slimmest نازک
fine نازک
fined نازک
slimmed نازک
tenuous نازک
finest نازک
ethereal نازک
tender نازک
tendered نازک
tenderest نازک
tendering نازک
feather edged لب نازک
slims نازک
tender hearted نازک دل
touchy دل نازک
frail نازک
frailer نازک
frailest نازک
thinners نازک
soft-hearted نازک دل
papyraceous نازک
thins نازک
thin نازک
thinnest نازک
soft hearted نازک دل
thinned نازک
perone نازک نی
touchier دل نازک
tender hearted دل نازک
tenderhearted <adj.> دل نازک
softhearted نازک دل
svelt نازک
gossamer نازک
fragile نازک
attenute نازک
egg shell نازک
pellicle پوسته نازک
patsy نازک نارنجی
pellicle غشاء نازک
fine draw نازک کردن
thinly به طور نازک
folia طبقات نازک
cords طناب نازک
cord طناب نازک
fine spun نازک ریسته
finespun نازک رشته
thready نازک چسبناک
slat تخته نازک
hairline rule خط بسیار نازک
shim بوش نازک
thin film غشای نازک
folium طبقه نازک
tenderization نازک سازی
tenderhefted دل نازک دل رحیم
small stuff طناب نازک
squeamishness نازک طبعی
scale board تخته نازک
radicle فرعی نازک
thin film لایه نازک
slats تخته نازک
cardboard مقوای نازک
picksome نازک نارنجی
thin skinned نازک نارنجی
thin skinned پوست نازک
lambkino بچه نازک
delicate نازک بین
tanyphonia نازک صدایی
spared نحیف نازک
spare نحیف نازک
feather edge لبه نازک
thinnest نازک کردن
thinners نازک شدن
thinners نازک کردن
racking طناب نازک
thinned نازک شدن
featheredge لبه نازک
thinned نازک کردن
thin نازک شدن
thinnest نازک شدن
thins نازک کردن
joinery نازک کاری
mull ململ نازک
d. constitution وجود نازک
d. touch نازک کاری
filmed پرده نازک
film پرده نازک
thins نازک شدن
card board مقوای نازک
extenuate نازک کردن
finishing نازک کاری
thin نازک کردن
attenuating نازک کردن
softer مهربان نازک
attenuated نازک کردن
attenuates نازک کردن
soft مهربان نازک
thinner نازک کننده
verglas قشر نازک یخ
softest مهربان نازک
attenuate نازک کردن
shear thinning نازک شدن برش
metal foil ورق نازک فلزی
masterstrokes نازک کاری هنری
marline طناب علفی نازک
gold leaf ورقه طلای نازک
gauzy نازک وسوراخ سوراخ
niminy piminy نازک نارنجی و ژستی
laminar دارای ورقههای نازک
touchy نازک نارنجی حساس
thin film memory حافظه غشایی نازک
touchiest نازک نارنجی حساس
touchier نازک نارنجی حساس
oxide skin قشر نازک اکسید
magnetic thin film غشاء نازک مغناطیسی
magnetic thin film فیلم نازک مغناطیسی
wire هادی فلزی نازک
laminal دارای ورقههای نازک
attenuate ضعیف شدن نازک
scruff پرده نازک غشاء
French stick قرصدراز نازک نان
thin skinned دارای پوست نازک
thin plate battery باتری صفحه نازک
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
seam رگه نازک معدن
seams رگه نازک معدن
field point سر تیر بسیار نازک
thin walled cylinder استوانه جدار نازک
hair stroke نازک کاری درخوشنویسی
tin foil ورق نازک قلع
flat colour رنگ نازک مستوی
fleshings جامه نازک تن نما
attenuated ضعیف شدن نازک
strip ماده طولانی نازک
attenuates ضعیف شدن نازک
tissue paper دستمال کاغذی نازک
peeling پارچه لباسی نازک
attenuating ضعیف شدن نازک
thin film circuit مدار غشایی نازک
veneer لایه نازک چوب
deposition سطح با یک لایه نازک
stave شیارهای نازک چوب
splint bone استخوان ساق نازک نی
feathured-edged لبه نازک شده
toile پارچه کتان نازک
wires هادی فلزی نازک
masterstroke نازک کاری هنری
depositions سطح با یک لایه نازک
elaborately ازروی صنعت و نازک کاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com