English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
spot goods کالاهای اماده تحویل
Other Matches
goods intake کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای درحال تحویل
overdue goods کالاهای تحویل نشده
goods receiving کالاهای درحال تحویل
finished goods کالاهای اماده فروش
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
off the shelf تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
impact shipment کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
ramp alert اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
winterize اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
warning order دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
durable goods کالاهای بادوام
durables کالاهای بادوام
social good کالاهای اجتماعی
soft goods کالاهای بی دوام
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
differentiated products کالاهای ناهمگن
differentiated products کالاهای متفاوت
inwards goods کالاهای وارداتی
social good کالاهای عمومی
goods inwards کالاهای دریافتی
spot goods کالاهای موجود
intermediate goods کالاهای واسطه
supporting goods کالاهای حمایتی
goods receiving کالاهای دریافتی
goods on consignment کالاهای امانی
substitute goods کالاهای جانشین
goods intake کالاهای دریافتی
hazardous goods کالاهای خطرناک
fancy goods کالاهای تجملی
heavy goods کالاهای سنگین
expendable supplies کالاهای مصرفی
visibles کالاهای مرئی
goods in transit کالاهای عبوری
intermediate goods کالاهای واسطهای
purpose made کالاهای خاص
public goods کالاهای عمومی
nondurable goods کالاهای بی دوام
luxury goods کالاهای تشریفاتی
luxury goods کالاهای تجملی
complementary goods کالاهای مکمل
merit goods کالاهای مطلوب
merit goods کالاهای ایده ال
consumer goods کالاهای مصرفی
mixed goods کالاهای مختلط
collective goods کالاهای جمعی
capital goods کالاهای سرمایهای
available goods کالاهای موجود
attractive goods کالاهای جذاب
exports کالاهای صادراتی
imports کالاهای وارداتی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
necessities کالاهای ضروری
labor intensive goods کالاهای کاربر
prohibited goods کالاهای ممنوعه
producer's goods کالاهای مولد
consumption goods کالاهای مصرفی
producer goods کالاهای سرمایهای
producer goods کالاهای تولیدی
consumables کالاهای مصرفی
commercial items کالاهای تجارتی
investment goods کالاهای سرمایهای
alert force نیروهای اماده باش نیروهای اماده
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
prohibited goods کالاهای منع شده
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
service stock اماد و کالاهای جنگی
secondhand goods کالاهای دست دوم
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
man made goods کالاهای ساخت بشر
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
soft goods کالاهای مصرف شدنی
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
visibles کالاهای قابل رویت
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
stock markets بورس کالاهای مختلف
stock market بورس کالاهای مختلف
fabrication کالاهای ساخته شده
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
competitive goods کالاهای مورد رقابت
finished goods کالاهای ساخته شده
stock accounting حساب کالاهای موجود
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
free list صورت کالاهای بی گمرک
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
utilization تحویل
solstice تحویل
bailment تحویل
landing, storage, delivery تحویل
processes تحویل
process تحویل
devolvement تحویل
livery تحویل
liveries تحویل
frees تحویل
deliveries تحویل
delivery تحویل
free تحویل
freed تحویل
freeing تحویل
prehension تحویل
transter تحویل
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
fob تحویل کشتی
supplied تحویل ذخیره
ex mill تحویل در کارخانه
supplied تحویل دادن
ex factory تحویل در کارخانه
cash dispensers تحویل دارخودکار
exq تحویل در بارانداز
delivery valve سوپاپ تحویل
recorded delivery تحویل سفارشی
deliver تحویل دادن
cash dispenser تحویل دارخودکار
delivers تحویل دادن
transference تحویل حواله
delivery notice اعلامیه تحویل
supplying تحویل ذخیره
delivery note حواله تحویل
delivery free تحویل رایگان
delivery date تاریخ تحویل
deliverer تحویل دهنده
surrenders تحویل دادن
delivered at frontier تحویل در مرز
deliverable state در حالت تحویل
deliverable قابل تحویل
surrendered تحویل دادن
supplying تحویل دادن
delivery order حواله تحویل
supply تحویل دادن
supply تحویل ذخیره
demand satisfaction تحویل درخواستها
delivery to the home تحویل در خانه
renditions پرداخت تحویل
rendition پرداخت تحویل
delivery terms نحوه تحویل
delivery terms شرایط تحویل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com