Total search result: 202 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
dollies |
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی |
dolly |
کامپیوترمبادله اطلاعات هوایی |
|
|
Other Matches |
|
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
central air data |
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی |
aeronautical information overprint |
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی |
advisory area |
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی |
information box |
قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی |
titling strip |
قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی |
imagery exploitation |
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی |
hot report |
اطلاعات مهم کسب شده از روی تفسیرعکس هوایی |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
associative storage |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
dow jones information service |
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است |
derived information |
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار |
attribute |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attributes |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attributing |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
radar correlation |
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر |
aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
trapdoor |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
trapdoors |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
read time |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
defense system aquisition |
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
civilian internee information bureau |
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان |
helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
windowing |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
intelligence process |
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات |
chalk number |
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی |
chalk commander |
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی |
tactical air control center |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
air defense action area |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
air position |
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما |
air defense readiness |
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی |
air distant support |
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
heavy lift |
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین |
air alert warning |
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی |
witting |
اطلاعات |
information |
اطلاعات |
counterintelligence |
ضد اطلاعات |
intelligence |
اطلاعات |
data |
اطلاعات |
[pieces of] information |
اطلاعات |
intelligence department |
اداره اطلاعات |
ministry of information |
وزارت اطلاعات |
information on demand |
اطلاعات با تقاضا |
disinformation |
اطلاعات دورغ |
info |
مخفف اطلاعات |
intelligence data |
عناصر اطلاعات |
leakage of information |
نشت اطلاعات |
spial |
کسب اطلاعات |
intelligence annex |
پیوست اطلاعات |
spial officer |
افسرتجسس و اطلاعات |
defense information |
اطلاعات دفاعی |
instruction pipeline |
کانال اطلاعات |
data base |
مبنای اطلاعات |
military intelligence |
اطلاعات نظامی |
information processing |
پردازش اطلاعات |
data communication |
انتقال اطلاعات |
intelligence journal |
دفتریادداشت اطلاعات |
assistant chief of staff,g (intelligenc |
معاونت اطلاعات |
defense information |
اطلاعات نظامی |
information office |
دفتر اطلاعات |
information desk |
میز اطلاعات |
keep up with the news <idiom> |
حفظ اطلاعات |
data processing |
امایش اطلاعات |
budget data |
اطلاعات بودجه |
Ministry of Information . |
وزارت اطلاعات |
data element |
عناصر اطلاعات |
meteorological data |
اطلاعات هواسنجی |
intelligence estimate |
براورد اطلاعات |
departmental intelligence |
اطلاعات اداری |
information unit |
واحد اطلاعات |
information science |
علم اطلاعات |
information service |
خدمات اطلاعات |
genetic information |
اطلاعات وراثتی |
information source |
منبع اطلاعات |
basic data |
اطلاعات اولیه |
technical data |
اطلاعات فنی |
information system |
سیستم اطلاعات |
information theory |
نظریه اطلاعات |
information transmission |
انتقال اطلاعات |
tactical intelligence |
اطلاعات جنگی |
information revolution |
تحول اطلاعات |
weather intelligence |
اطلاعات هواشناسی |
inquiry office |
دفتر اطلاعات |
input information |
اطلاعات ورودی |
information |
مفروضات اطلاعات |
input information |
اطلاعات اولیه |
stationary information |
اطلاعات لایتغیر |
wrong information |
اطلاعات نادرست |
data bank |
بانک اطلاعات |
information retrieval |
بازیابی اطلاعات |
data banks |
بانک اطلاعات |
tactical intelligence |
اطلاعات تاکتیکی |
records available |
اطلاعات موجود |
intelligence service |
قسمت اطلاعات |
data element |
جزئیات اطلاعات |
information technology |
تکنولوژی اطلاعات |
flow of information |
گردش اطلاعات |
data input |
اطلاعات ورودی |
pemican |
اطلاعات خلاصه |
combatintelligence |
اطلاعات رزمی |
secret |
اطلاعات سری |
secrets |
اطلاعات سری |
intelligence service |
اداره اطلاعات |
information center |
مرکز اطلاعات |
filter center |
مرکزتوزیع اطلاعات |
financial data |
اطلاعات مالی |
perfect information |
اطلاعات کامل |
logistical data |
اطلاعات لجستیکی |
critical intelligence |
اطلاعات حیاتی |
marketing intelligence |
اطلاعات بازاریابی |
information explosion |
انفجار اطلاعات |
communication |
عبور اطلاعات |
public information |
اطلاعات عمومی |
data item |
جزئیات اطلاعات |
data processing |
تهیه اطلاعات |
pemmican |
اطلاعات خلاصه |
ir |
بازیابی اطلاعات |
critical intelligence |
اطلاعات مهم |
data processing |
پرورش اطلاعات |
essential elements of information |
عناصراصلی اطلاعات |
handout |
برگه اطلاعات |
information sheet |
برگه اطلاعات |
intelligence office |
دفتر اطلاعات |