Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
English
Persian
motortruck
کامیون باری
Other Matches
weapon carrier
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
carryall truck
کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
freighter
باری
idle runing
بی باری
unloads
بی باری
unloaded
بی باری
unload
بی باری
idling
بی باری
utility
باری
sterility
بی باری
empty load
بی باری
infertility
بی باری
infecundity
بی باری
barye
باری
freighters
باری
cl
کامیون پر
camion
کامیون
lorries
کامیون
truck vehicle
کامیون
lorry
کامیون
road transport vehicle
کامیون
vehicular
کامیون
cl
کامیون کامیون
truck
کامیون
truckloads
یک کامیون پر
truckload
یک کامیون پر
trucked
کامیون
trucks
کامیون
trucking
کامیون
fourgon
واگون باری
road transport vehicle
ماشین باری
dead weight tonnage
گنجایش باری
fright car
واگن باری
cargo ship
کشتی باری
cargo liner
کشتی باری
cargo boat
کشتی باری
idling cycle
سیکل بی باری
idle current
جریان بی باری
idle frequency
فرکانس بی باری
railroad carriage
واگن باری
praam
باری یاتوپدار
no load voltage
ولتاژ بی باری
no load switching
سوئیچینگ بی باری
no load speed
سرعت بی باری
no load current
جریان بی باری
neutral position
وضعیت بی باری
freight trains
قطار باری
freight train
قطار باری
lighterage
قایق باری
no load condition
حالت بی باری
idle time
زمان بی باری
idle period
پریود بی باری
scow
یدک کش باری
freight car
واگن باری
van
واگن باری
rafts
قایق باری
lorries
ماشین باری
raft
قایق باری
lorry
ماشین باری
vans
واگن باری
lighter
قایق باری
lighters
قایق باری
freight cars
واگن باری
wrecker
کامیون اخراجات
trucked
کامیون بارکش
truckload
به اندازهی یک کامیون
truck
کامیون بارکش
truckloads
به اندازهی یک کامیون
wreckers
کامیون اخراجات
truckage
بارکشی با کامیون
trucks
کامیون بارکش
truck trailer
ترایلر کامیون
truckman
راننده کامیون
truck loading
سربار کامیون
teamster
کامیون ران
small truck
کامیون کوچک
trucker
راننده کامیون
truckers
راننده کامیون
trucking
کامیون بارکش
van
کامیون سر بسته
carload
یک بار کامیون
dump truck
کامیون کمپرسی
high speed truck
کامیون پردور
vans
کامیون سر بسته
sexual promiscuity
بی بند و باری جنسی
lighter
کشتی باری کوچک
promiscuity
بی بند و باری جنسی
cargo master
نوعی هواپیمای باری
ideal no load voltage
ولتاژ بی باری ایده ال
no load loss
تلف یا تلفات بی باری
lorries
اتومبیل باری گاری
no load torque
گشتاور پیچشی بی باری
lorry
اتومبیل باری گاری
overload principle
اصل اضافه باری
truckload
به گنجایش یک ماشین باری
van
واگن باری سرپوشیده
autoloading
باری نیم خودکار
ideal no load d.c. voltage
ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
lighters
کشتی باری کوچک
idle current connection
اتصال جریان بی باری
idling current connection
اتصال جریان بی باری
perfunctory
باری بهر جهت
boxcar
یکنوع واگن باری
truckloads
به گنجایش یک ماشین باری
floating cargo
باری که دردریا است
lift helicopter
هلی کوپتر باری
vans
واگن باری سرپوشیده
tow car
کامیون جرثقیل دار
stake truck
کامیون نرده دار
tow truck
کامیون جرثقیل دار
cl
برحسب بار هر کامیون
dump truck
کامیون زباله بر شهرداری
fot
تحویل روی کامیون
freighter
کرایه کننده کشتی باری
wanigan
سقف تراکتور یا ماشین باری
galliot
کرجی باری یا ماهی گیری
wannigan
سقف تراکتور یا ماشین باری
floating cargo
باری که باکشتی حمل میشود
freighters
کرایه کننده کشتی باری
to have
[or bear]
a maximum
[minimum]
load of something
حداکثر
[حداقل]
باری را پذیرفتن
nosing
باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
the supreme
خداوند متعال باری تعالی
Bobtail
[tractor unit]
[American English]
تراکتور
[کامیون بدون تریلر]
tonner
کامیون دارای فرفیت معینی
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
lighters
با قایق باری کالا حمل کردن
lighter
با قایق باری کالا حمل کردن
galiot
کرجی باری یاماهی گیری هلندی
carack
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
carrack
کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
to jackknife truck-trailers
تا شدن کامیون در جاده
[بیشتر در تصادفات]
dumper
ماشین حمل زباله کامیون تخلیه کن
truck mixing
مخلوط کردن بتن روی کامیون
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
milner bary gambit
گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
plateform car
واگن باری بدون دیوار راه اهن
globe master
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
transit-truck mixer
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-agitator truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
ready-mix truck
کامیون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
heian sandan
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
ready-mix truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
cement truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
transit-truck mixer
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
truck mixer
بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
transit-agitator truck
کامیون بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
[حمل و نقل]
compartment marking
تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
limit load
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
container
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
containers
صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
portable
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
jackknifing
[with trailer or semi-trailer]
تا شدن
[به ۹۰ درجه و بیشتر ]
کامیون در حال حرکت
[با تریلر یا تریلر مسقف]
maid of honor
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
neutral position
وضعیت خنثی یا خلاص حالت خلاص یا بی باری
maid of honour
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
maids of honor
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
cabs
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cab
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com