Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
distributor duct
کانال توزیع کننده
Other Matches
trade channel
کانال توزیع کالا
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distributor
توزیع کننده
dispensator
توزیع کننده
reseller
توزیع کننده
distributors
توزیع کننده
channelled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
selector channel
کانال انتخاب کننده
multiplexer channel
کانال تسهیم کننده
distributing tee
سه راهی توزیع کننده
dispatcher
توزیع کننده امکانات
mark-up
سود توزیع کننده
mark-ups
سود توزیع کننده
distributors
تقسیم برق توزیع کننده
distributor
تقسیم برق توزیع کننده
mark up
سود توزیع کننده کالا
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
channelled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queues
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
functional distribution
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
bed levels
نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
channel selector
انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
bra
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
poisson distribution
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
distribution
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions
پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
routes
کانال
canals
کانال
groove
کانال
channeling
کانال
canaliculus
کانال
duct
کانال
cut
کانال
cuts
کانال
conduit
کانال
conduits
کانال
channels
کانال
route
کانال
channelled
کانال
canal
کانال
grooves
کانال
ship canal
کانال
channel
کانال
sliding channel
کانال
tunneled
کانال
tunnel
کانال
tunneling
کانال
tunnelled
کانال
tunnels
کانال
channeled
کانال
canal bridge
پل کانال
dispensations
توزیع
dispensation
توزیع
distributions
توزیع
marketing
توزیع
repartition
توزیع
issues
توزیع
issue
توزیع
t distribution
توزیع تی
allotment
توزیع
dissemination
توزیع
issued
توزیع
allotments
توزیع
distribution
توزیع
mid channel
مرکز کانال
diversion cannel
کانال انحرافی
mid channel
وسط کانال
output channel
کانال خروجی
cross-Channel
برقراریارتباطومسافرت از کانال
main canal
کانال اصلی
canals
کانال ترعه
canal
کانال ترعه
headwater channel
کانال اباره
grade of channel
درجه کانال
data channel
کانال داده
y channel
کانال ایگرگ
digital channel
کانال رقمی
headrace
کانال اباره
gullet
مجرا کانال
gullets
مجرا کانال
luminance channel
کانال روشنایی
quarternary canal
کانال درجه 4
channel
کانال مجرا
channeling
کانال تلویزیون
channeling
کانال مجرا
channel access
دستیابی کانال
channel capacity
گنجایش کانال
channel command
فرمان کانال
channeled
کانال تلویزیون
channel interceptor
کانال چندراهه
channel capacity
فرفیت کانال
channel switch
کلید کانال
channel type
کانال تایپ
channelled
کانال ساختن
channeling
کانال ساختن
monochrome channel
کانال تکرنگ
duplex channel
کانال دو طرفه
channel
کانال تلویزیون
telephone channel
کانال تلفن
channel
کانال ساختن
telephone conduit
کانال تلفن
channeled
کانال ساختن
berm
هره کانال
multichannel
با بیشتر از یک کانال
channeled
کانال مجرا
main lines
کانال اصلی
main line
کانال اصلی
irrigation channel
کانال ابیاری
canalization
کانال سازی
ascension pipe
کانال سرازیری
aqueducts
کانال یا مجرای اب
conduit
کانال لوله
channels
کانال تلویزیون
communication channel
کانال ارتباطی
conduits
کانال لوله
aqueduct
کانال یا مجرای اب
channels
کانال مجرا
trunking
کانال تهویه
instruction pipeline
کانال اطلاعات
feeder canal
کانال تغذیه
open canal
کانال روباز
scanner channel
کانال پیمایشگر
offtake canal
کانال گیرنده
communications channel
کانال مخابراتی
channels
کانال ساختن
channelled
کانال تلویزیون
channelled
کانال مجرا
pareto distribution
توزیع پاراتو
issues
توزیع کردن
gauaaian distribution
توزیع گوسی
allotment
تخصیص توزیع
distribution factors
ضرایب توزیع
functional distribution
توزیع اساسی
deals
توزیع کردن
unissued
<adj.>
توزیع نشده
normal plane
توزیع نرمال
energy distribution
توزیع انرژی
normalized distribution
توزیع بهنجار
equalizing basin
حوضچه توزیع اب
normal distribution
توزیع بهنجار
normal distribution
توزیع نرمال
demotic distribution
توزیع جمعیت
marketing
بازاریابی و توزیع
deal
توزیع کردن
issued
توزیع کردن
distribution of income
توزیع درامد
income distribution
توزیع درامد
distribution of wealth
توزیع ثروت
wealth distribution
توزیع ثروت
distribution panel
تابلوی توزیع
fixed system
توزیع ثابت اب
distribution ratio
نسبت توزیع
distribution system
شبکه توزیع
optimal distribution
توزیع بهینه
fire distribution
توزیع اتش
distribution system
سیستم توزیع
distribution time
زمان توزیع
distributively
بشکل توزیع
distributivity
توزیع پذیری
distribution law
قانون توزیع
distribution function
تابع توزیع
distribution free
نابسته به توزیع
issue
توزیع کردن
distribution curve
منحنی توزیع
frequency distribution
توزیع بسامد
frequency distribution
توزیع فراوانی
market channels
مجاری توزیع
exponential distribution
توزیع نمایی
distributable
قابل توزیع
marketing channel
مجرای توزیع
distributing point
نقطه توزیع
redistribution
توزیع مجدد
distribution factor
ضریب توزیع
optimal distribution
توزیع ایده ال
dispatches
توزیع امکانات
dispensing
توزیع کردن
unit of issue
واحد توزیع
uniform distribution
توزیع یکنواخت
random distribution
توزیع بی نظم
random distribution
توزیع تصادفی
unfair distribution
توزیع ناعادلانه
spatial distribution
توزیع فضائی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com