English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
sound channel کانال صوتی دریایی
Other Matches
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
split sound system کانال صوتی دوگانه
intercarrier sound system کانال صوتی مخلوط
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
channel جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
channelled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queued 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queues 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
bed levels نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
vocal صوتی
sonic صوتی
vocals صوتی
acoustic صوتی
monaural یک صوتی
sound powered صوتی
phonic صوتی
phonography صوتی
vowels صوتی
vowel صوتی
audio oscillator اوسیلاتور صوتی
hum اغتشاش صوتی
sounp power توان صوتی
hummed اغتشاش صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
sound probe گیرنده صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
vocable کلمه صوتی
affricate ادغام صوتی
sonar ردیاب صوتی
hums اغتشاش صوتی
audio reception دریافت صوتی
audio transformer مبدل صوتی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
audio range ناحیه صوتی
tonal scale مقیاس صوتی
audio frequency فرکانس صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
sound bars نوارهای صوتی
tuning fork دو شاخه صوتی
sound discipline انضباط صوتی
audio amplifier فزونساز صوتی
sound powered وسیله صوتی
sound energy انرژی صوتی
audio frequency بسامد صوتی
phoneme حرف صوتی
phoneme صدای صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
phonetic system سیستم صوتی
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
vocalic صدادار صوتی
fathometer سوند صوتی
sound barrier مانع صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
hammer box چکش صوتی
hammer box ضارب صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
acoustic به طریقه صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
acoustic wave موج صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
sound waves موج صوتی
acoustic memory حافظه صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
sound موج صوتی
sounded موج صوتی
soundest موج صوتی
sounds موج صوتی
phonology نظام صوتی
voice شفاهی صوتی
voices شفاهی صوتی
voicing شفاهی صوتی
sonic booms دیوار صوتی
sonic booms انفجار صوتی
acoustic filter صافی صوتی
sonic boom دیوار صوتی
sonic boom انفجار صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
voice response جواب صوتی
archer موشک صوتی
archer راکت صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
voice communications ارتباطات صوتی
voice input ورودی صوتی
voice mail پست صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
voice output خروجی صوتی
sound wave موج صوتی
vocalization تلفظ صوتی
archers راکت صوتی
vocalical صدادار صوتی
archers موشک صوتی
contrapuntal چند صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
devoice غیر صوتی کردن
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
echo sounder عمق یاب صوتی
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
devocalize غیر صوتی کردن
first audio stage مرحله صوتی نخست
acoustic circuit مدار صوتی مین
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
active acoustic torpedo اژدر صوتی عامل
universal output transformer مبدل صوتی عمومی
screamer موج ساز صوتی
sound spectrograph طیف نگار صوتی
sound ranging مسافت یابی صوتی
phomenic وابسته به واج صوتی
semivowel حرف نیم صوتی
acoustics خواص صوتی ساختمان
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
wundt sound pendulum پاندول صوتی وونت
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
screamer نوسان ساز صوتی
audio amplifier امپلی فایر صوتی
poufs صوتی بیانگر ناباوری
audio amplifier تقویت کننده صوتی
laloplegia فلج دستگاه صوتی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
poof صوتی بیانگر ناباوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com