English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
magnetic focus کانون مغناطیسی
Other Matches
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
focussing کانون
confocal هم کانون
fireplaces کانون
fireplace کانون
focus کانون
focalpoint کانون
focal spot کانون
focused کانون
focuses کانون
focussed کانون
focusses کانون
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
clubbed کانون مجمع
clubbing کانون مجمع
clubs کانون مجمع
focal surface سطح کانون
focused به کانون دراوردن
focalization تمرکز در کانون
club کانون مجمع
reformatory کانون اصلاح
reformatories کانون اصلاح
bifocals دارای دو کانون
knot کانون [کاموا]
bifocal دارای دو کانون
ball کانون [کاموا]
focused کانون عدسی
clew کانون [کاموا]
bar کانون وکلا
bars کانون وکلا
bundle کانون [کاموا]
focus کانون عدسی
twine کانون [کاموا]
seismic focus کانون زلزله
focussing به کانون دراوردن
image focal point کانون تصویر
focus به کانون دراوردن
true or real focus کانون حقیقی
virtual focus کانون مجازی
focusses کانون عدسی
bar association کانون وکلا
focussed کانون عدسی
focal point کانون توجه
focussed به کانون دراوردن
focussing کانون عدسی
focuses کانون عدسی
focuses به کانون دراوردن
focusses به کانون دراوردن
law society کانون وکلا
focussed کانونی شدن کانون
focusses کانونی شدن کانون
focuses کانونی شدن کانون
focus کانونی شدن کانون
focussing کانونی شدن کانون
house of correction کانون اصلاح وتربیت
focal مربوط به کانون عدسی
bar association کانون وکلا دادگستری
focused کانونی شدن کانون
correctional institution کانون اصلاح و تربیت
focal plane افق مار بر کانون عدسی
bar council هیات مدیره کانون وکلا
vestal روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
reformatory schools کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
study for bar دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
inns of court کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند
probation کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hub (وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
disbar سلب صلاحیت از وکیل کردن ممنوع الوکاله کردن وکیل اخراج وکیل از کانون وکلاء
magnetic bridge پل مغناطیسی
magnetic head هد مغناطیسی
magnetic مغناطیسی
antimagnetic ضد مغناطیسی
magnetized مغناطیسی
magnetical مغناطیسی
magnetic tick تق مغناطیسی
magnetic constant ثابت مغناطیسی
magnetic disk گرده مغناطیسی
magnetic course مسیر مغناطیسی
magnetic dipole دوقطبی مغناطیسی
magnetic couple زوج مغناطیسی
magneto conductivity رسانایی مغناطیسی
magnetic conductivity رسانندگی مغناطیسی
magnetic counter کنتور مغناطیسی
magnetic disk صفحه مغناطیسی
magnetic dip میل مغناطیسی
magnetic core هسته مغناطیسی
magnetic core چنبره مغناطیسی
magnetic damper خفه کن مغناطیسی
magnetic delay line خط تاخیر مغناطیسی
magnetic damping میرایی مغناطیسی
magnetic cycle فرایندمدار مغناطیسی
magnetic cycle دوره مغناطیسی
magnetic cutout افتامات مغناطیسی
magnetic current جریان مغناطیسی
magnetic decay تنزل مغناطیسی
magnetic decay نقصان مغناطیسی
magnetic declination میل مغناطیسی
magnetic declination شیب مغناطیسی
magnetic declination تنزل مغناطیسی
magnetic creep لختی مغناطیسی
magnetic deflection انحراف مغناطیسی
magnetic direction جهت مغناطیسی
magnetic degree زاویه مغناطیسی
magnetic course راه مغناطیسی
magnetic component قطعه مغناطیسی
compass azimuth گرای مغناطیسی
magnetic flux line خط میدان مغناطیسی
line of magnetic flux خط شار مغناطیسی
mag tape نوار مغناطیسی
magnacard کارت مغناطیسی
magnetic conductance رسانایی مغناطیسی
magnatic displacement تغییر مغناطیسی
magner armature جوشن مغناطیسی
magnet core هسته مغناطیسی
magnet steel فولاد مغناطیسی
magnet type loudspeaker بلندگوی مغناطیسی
magnetic armature loudspeaker بلندگوی مغناطیسی
magnetic loadspeaker بلندگوی مغناطیسی
magnetic field line خط میدان مغناطیسی
line of magnetic field strength خط میدان مغناطیسی
compass direction گرای مغناطیسی
compass north شمال مغناطیسی
declination انحراف مغناطیسی
demagnetize دی مغناطیسی کردن
electromagnet اهنربای مغناطیسی
electromagnetic brake ترمز مغناطیسی
electromagnetic relay کلید مغناطیسی
field magnet میدان مغناطیسی
holding magnet گیره مغناطیسی
hysteresis پسماند مغناطیسی
magnetic declination انحراف مغناطیسی
iron clad زره مغناطیسی
magnet wire سیم مغناطیسی
magnetic alloy الیاژ مغناطیسی
magnetic amplifier امپلیفایر مغناطیسی
magnetic cartridge پیکاپ مغناطیسی
magnetic pickup پیکاپ مغناطیسی
reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
variable reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
magnetic character دخشه مغناطیسی
magnetic character کاراکتر مغناطیسی
magnetic characters کاراکترهای مغناطیسی
magnetic circuit مدار مغناطیسی
magnetic clamp گیره مغناطیسی
magnetic clutch کلاچ مغناطیسی
magnetic clutch کلاج مغناطیسی
magnetic card کارت مغناطیسی
magnetic anisotropy ناهمسانگردی مغناطیسی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
magnetic attraction جاذبه مغناطیسی
magnetic axis محور مغناطیسی
magnetic azimuth گرای مغناطیسی
magnetic balance تعادل مغناطیسی
magnetic bar میله مغناطیسی
magnetic brake ترمز مغناطیسی
magnetic bubbles حبابهای مغناطیسی
magnetic buzzer طنان مغناطیسی
magnetic compass قطبنمای مغناطیسی
magnetic recording ضبط مغناطیسی
magnetic spectrograph بیناب مغناطیسی
magnetic starting switch سویچ مغناطیسی
magnetic storage انباره مغناطیسی
magnetic storage منبع مغناطیسی
magnetic storage ذخیره مغناطیسی
magnetic strom طوفان مغناطیسی
magnetic susceptibility قابلیت مغناطیسی
magnetic susceptibility پذیرش مغناطیسی
magnetic sweeping روبیدن مغناطیسی
magnetic switch کلید مغناطیسی
magnetic system سیستم مغناطیسی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com