Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
culver
کبوتر- کفتر- ادم ساده لوح
Other Matches
fan tailed pigeon
کبوتر یا کفتر چتری
wild pigeon
کبوتر چاهی کفتر چاهی
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
basic
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
l like like
کبوتر با کبوتر
columbae
کبوتر
pigeon
کبوتر
pigeons
کبوتر
columba
کبوتر
ring dove
کبوتر
structures
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
homing pigeons
بازگشت کبوتر
pigeonry
کبوتر خان
pigeonry
برج کبوتر
pigeon hole
لانه کبوتر
stockdove
کبوتر چاهی
homing pigeons
کبوتر خانگی
homing pigeon
بازگشت کبوتر
pigenhole
لانه کبوتر
homer
کبوتر خانگی
wood pigeon
کبوتر جنگلی
pigeon house
برج کبوتر
pigeon house
کبوتر خان
turtledoves
کبوتر قمری
pigeon house
لانه کبوتر
homing pigeon
کبوتر خانگی
homing pigeon
کبوتر جلد
colombarium
کبوتر خانه
homing pigeons
کبوتر جلد
cubbyhole
لانه کبوتر
turtledove
کبوتر قمری
carrier pigeons
کبوتر قاصد
carrier pigeons
کبوتر نامه بر
carrier pigeon
کبوتر قاصد
carrier pigeon
کبوتر نامه بر
pigeonry
لانه کبوتر
rock dove
کبوتر کوهی
rock pigeon
کبوتر کوهی
cushat
کبوتر جنگلی
pigeon-hole
لانه کبوتر
pigeon-holes
لانه کبوتر
pigeongram
نامه کبوتر
ringneck
کبوتر طوقی
fantail
کبوتر چتری
pigeongram
پیغام کبوتر
fan tail
کبوتر چتری
dovelet
جوجه کبوتر
dovelet
بچه کبوتر
piper
جوجه کبوتر لوله کش
pipers
جوجه کبوتر لوله کش
coo
صدای کبوتر وقمری
coos
صدای کبوتر وقمری
cooed
صدای کبوتر وقمری
cote
کبوتر خانه کلبه
cooing
صدای کبوتر وقمری
runt
کبوتر خانگی درشت کوتوله
passenger pigeon
کبوتر وحشی امریکای شمالی
runts
کبوتر خانگی درشت کوتوله
stoolie
کبوتر یامرغ دام که بچوبی بندند جاسوس
untutored
ساده
semplice
ساده
downright
ساده
simplistic
ساده
artless
ساده
frugal
ساده
plain hearted
ساده دل
unassuming
ساده
simple hearted
ساده دل
cleans
ساده
cleanest
ساده
naive
ساده
simplex
ساده
simpleminded
ساده دل
explicit
ساده
positive
ساده
inexpensive
ساده
clean
ساده
cleaned
ساده
homespun
ساده
unsophisticated
ساده
idiot
ساده
sheepishly
ساده دل
sheepish
ساده دل
free spoken
ساده گو
freestanding
ساده
fructose
ساده
naif
ساده
incomplex
ساده
fraudless
ساده
bald
ساده
balder
ساده
baldest
ساده
idiots
ساده
charmless
ساده
conversable
<adj.>
ساده دل
daff
ساده دل
fanciless
ساده
clodhoppers
ساده
clodhopper
ساده
baldly
ساده
incomposite
ساده
taffetized
ساده
innocent
<adj.>
ساده دل
unceremonious
ساده
unceremoniously
ساده
simple-hearted
<adj.>
ساده دل
simpler
ساده دل
simpler
ساده
plain
ساده
simplest
ساده
simplest
ساده دل
seemly
<adj.>
ساده دل
unmeaning
ساده
expansive
<adj.>
ساده دل
unaadorned
ساده
good-humored
ساده دل
plainer
ساده
plains
ساده
simple minded
ساده دل
simple
ساده
slick
ساده
slickest
ساده
unaffected
ساده
simple
ساده دل
plainest
ساده
(a) snap
<idiom>
خیلی ساده
plain design
طرح کف ساده
flat rate
نرخ ساده
simplistic
ساده طبع
nincompoops
ساده لوح
credulousness
ساده لوحی
phonemes
صداهای ساده
free spokenness
ساده گویی
nincompoop
ساده لوح
lamb
ادم ساده
lambs
ادم ساده
clean collection
وصولی ساده
clean bill
برات ساده
cats paw
ساده لوح
book keeping by single e.
دفترداری ساده
booby
ساده لوح
basic circuit
مدار ساده
take it easy
<idiom>
ساده بگیر
empirical formula
فرمول ساده
simple mean
میانگین ساده
dupable
ساده لوح
simple interest
سود ساده
simplified
ساده شده
clean bill of lading
بارنامه ساده
simplex channel
مجرای ساده
simple parry
دفاع ساده
simple oscillator
نوسانگر ساده
sementem
معنی ساده
reducible
ساده شدنی
primary cell
پیل ساده
plain weave
بافت ساده
plain rib
تیغه ساده
plain paper
کاغذ ساده
simplex transmission
مخابره ساده
simple attack
حمله ساده
simplifcation
ساده سازی
plain flap
فلپ ساده
simplifier
ساده کننده
simple magnet
مغناطیس ساده
simple fraction
کسر ساده
simple eye
چشم ساده
simple average
میانگین ساده
simple beam
تیره ساده
simple beam
تیر ساده
simple bending
خمش ساده
simple compression
فشار ساده
simpleminded
ساده لوح
simple truss
خرپای ساده
simple structure
ساخت ساده
simple stress
تنش ساده
simple shear
برش ساده
simple schizophrenia
اسکیزوفرنی ساده
simple correlation
همبستگی ساده
simple distillation
تقطیر ساده
single bevel but weld
جوش لب به لب "وی " ساده
single bond
پیوند ساده
infrugal
غیر ساده
underhand service
سرویس ساده
unfigured
بی صورت ساده
in plain english
به انگلیسی ساده
gullibility
ساده لوحی
gowk
ساده لوح
gobemouche
ساده لوح
galah
ساده لوح
unskilled worker
کارگر ساده
deck hand
ملوان ساده
deck hands
ملوان ساده
In simple (plain) English.
به انگلیسی ساده
gaby
ساده لوح
ingenue
دختر ساده
king post truss
خرپای ساده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com