Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
chap book
کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
Other Matches
vulgarizer
عوام پسند کننده
You name it , they have it in thes department store.
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
booklet
کتابچه
booklets
کتابچه
blank book
کتابچه
cahier
کتابچه
bankbook
کتابچه بانک
notebook
کتابچه یادداشت
notebooks
کتابچه یادداشت
note book
دفتر کتابچه
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
pocketbooks
درامد کتابچه یا دفتر بغلی
pocketbook
درامد کتابچه یا دفتر بغلی
tea is sold by the kilogramme
چایی را کیلویی می فروشند چایی به کیلو فروخته میشود
condition book
کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
check book
کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
ready reckoner
کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
popular
عوام
laity
عوام
commons
عوام
plebs
عوام
communities
عوام
third estate
عوام
the vulgar
عوام
the common people
عوام
community
عوام
the common people
عوام الناس
commoners
: مردم عوام
common
: مردم عوام
vulgus
عوام الناسی
vulgarization
عوام پسندسازی
vulgarian
ادم عوام
high-sounding
عوام فریب
commonest
: مردم عوام
patois
لهجه عوام
rabble rouser
عوام انگیز
lower class
طبقه عوام
subclass
طبقه عوام
underclass
طبقه عوام
rabble-rousers
عوام انگیز
populace
عوام الناس
rabble-rouser
عوام انگیز
roturier
از طبقه عوام
high sounding
عوام فریب
House of Commons
مجلس عوام
general assembly
مجلس عوام
demagogy
عوام فریبی
demagogism
عوام فریبی
demagogic
عوام فریب
demagogical
عوام فریب
construction batalion
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
demagogues
ادم عوام فریب
booboisie
طبقه عوام الناس
plebeianize
در طبقه عوام اوردن
mobocracy
حکومت عوام الناس
House of Commons
مجلس عوام انگلیس
plebeians
عضو طبقه عوام
snide
ادم عوام فریب
plebeian
عضو طبقه عوام
rabble-rouser
عوام انگیز
[سیاست]
Pied Piper
عوام انگیز
[سیاست]
demagog
ادم عوام فریب
demagogue
ادم عوام فریب
plebeianness
وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
exoteric
عمومی قابل فهم عوام
roturier
عضو طبقه عوام رنجبر
commonalty
عوام الناس توده مردم
choicest
پسند
choice
پسند
choices
پسند
approbation
پسند
choicer
پسند
food preference
پسند غذایی
fastidious
مشکل پسند
savory
مورد پسند
admiring
پسند امیز
wondrous
<adj.>
قابل پسند
f.in taste
مشکل پسند
miminy piminy
مشکل پسند
self affected
خود پسند
self conscious
خود پسند
xerophytes
خشکی پسند
admire
پسند کردن
admired
پسند کردن
admires
پسند کردن
admiration
پسند تحسین
hard to please
مشکل پسند
wonderful
<adj.>
قابل پسند
vervain
گل شاه پسند
dodo
کهنه پسند
dodoes
کهنه پسند
dodos
کهنه پسند
mainlining
همه پسند
mainlines
همه پسند
mainlined
همه پسند
mainline
همه پسند
lowest common denominator
عامه پسند
fuddy-duddy
دیر پسند
zerophytes
خشکی پسند
fuddy-duddies
دیر پسند
finicky
دیر پسند
verbena
گل شاه پسند
prodigious
<adj.>
قابل پسند
picksome
مشکل پسند
popular
توده پسند
savoury
مورد پسند
amazing
<adj.>
قابل پسند
astonishing
<adj.>
قابل پسند
popular
مردم پسند
astounding
<adj.>
قابل پسند
stupendous
<adj.>
قابل پسند
startling
<adj.>
قابل پسند
lowest common denominators
عامه پسند
marvellous
[British]
<adj.>
قابل پسند
popularly
بطورعوام پسند
admirable
<adj.>
قابل پسند
marvelous
[American]
<adj.>
قابل پسند
gobsmacking
[British]
[colloquial]
[amazing]
<adj.>
قابل پسند
flavoursome
مورد پسند
[غذا]
lantana
شاه پسند گرمسیری
by popular
[demand]
request
درخواست توده پسند
miminy piminy
دیر پسند خودساز
mangroves
خانواده شاه پسند
mangrove
خانواده شاه پسند
finicking
جلوه فروش مشکل پسند
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
lemon plant
یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
demagogisme
استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
ramblers
سر گردان
sq
گردان
battalions
گردان
levogyrous
چپ گردان
winching
گردان
pivoting
گردان
winches
گردان
versatile
گردان
rambler
سر گردان
swing doors
در گردان
swing bridge
پل گردان
swing door
در گردان
doubled edge
لب گردان
battalion
گردان
winched
گردان
winch
گردان
rotary
گردان
levorotatory
چپ گردان
revolving
گردان
turnstiles
گردان در
turnstile
گردان در
swivels
مفصل گردان
swivels
حلقه گردان
pivoted lever
اهرم گردان
swivelled
مفصل گردان
swivelled
حلقه گردان
swivel
مفصل گردان
tape drive
نوار گردان
swivel joint
مفصل گردان
swivel knee
زانویی گردان
swivel vise
گیره گردان
imprest
تنخواه گردان
rotary crane
جراثقال گردان
revolving credit
اعتبار گردان
tape drives
نوار گردان
moving magnet
اهنربای گردان
swivel
حلقه گردان
rotary converter
مبدل گردان
ervolving credit
اعتبار گردان
engineer battalion
گردان مهندسی
merry go round
چرخ گردان
daisy
گل افتاب گردان
daisies
گل افتاب گردان
sunshades
افتاب گردان
sunshade
افتاب گردان
sunflowers
گل افتاب گردان
cylinderical rotary valve
شیر گردان
engineer battalion
گردان مهندس
roll over credit
اعتبار گردان
revolving fund
تنخواه گردان
visors
افتاب گردان
revolving kiln
کوره گردان
helianthus
گل افتاب گردان
rotary kiln
کوره گردان
treadmills
نوار گردان
treadmill
نوار گردان
rotary beam antenna
انتن گردان
swivel block
قرقره گردان
propeller fan
پروانه گردان
rotary table
میز گردان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com