Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (5 milliseconds)
English
Persian
skew polygon
کثیرالاضلاع نامنظم
Other Matches
multilateral
کثیرالاضلاع
polygons
کثیرالاضلاع
polygon
کثیرالاضلاع
polygon of forces
کثیرالاضلاع نیروها
polygons
چند ضلعی کثیرالاضلاع
polygon
چند ضلعی کثیرالاضلاع
regular solid
کثیرالاضلاع پنج ضلعی منظم
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
out of kelter
نامنظم
haywire
نامنظم
unconventional
نامنظم
acrostic
نامنظم
aperiodic
نامنظم
erratic
نامنظم
random
نامنظم
randomly
نامنظم
irregular
نامنظم
infrequent
<adj.>
نامنظم
sporadic
<adj.>
نامنظم
irregular polymer
بسپار نامنظم
erratic block
بلوک نامنظم
irregulars
ارتش نامنظم
statistic copolymer
همبسپار نامنظم
disorderly
نامنظم مختل
jerky
نامنظم رونده
by fits and starts
<idiom>
به طور نامنظم
random test
ازمایش نامنظم
cross grained
دارای رگههای نامنظم
flare
باشعله نامنظم سوختن
random wound
سیم پیچ نامنظم
poorly graded
دانه بندی نامنظم
jitter
حرکت نامنظم اتفاقی
flares
باشعله نامنظم سوختن
sporadic group
گروه نامنظم
[ریاضی]
out of square
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
buffet
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
biases
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
bias
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
buffeted
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffets
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
randomly
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
flares
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
buffeting
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
flare
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
grout
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
cyclopean
[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
to wobble
[rotate unevenly]
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
airbrush
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
anti knock
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
fracto stratus
ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
asynchronous transmission
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com