Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 145 (8 milliseconds)
English	Persian
grubbier	کثیف شلخته
grubbiest	کثیف شلخته
grubby	کثیف شلخته
Other Matches
malkin	زن شلخته
dowdy	زن شلخته
draggle tail	زن شلخته
frouzy	شلخته
frowsy	شلخته
frowzy	شلخته
frump	زن شلخته
frumps	زن شلخته
sloven	شلخته
slattern	زن شلخته
slipslop	شلخته
slatternly	شلخته
sordid	شلخته
trapes	زن شلخته
frumpy	شلخته
blowzed	شلخته
drabbest	زن شلخته
drabber	زن شلخته
slovenly	شلخته
drabbish	شلخته
slut	زن شلخته
sluts	زن شلخته
drab	زن شلخته
frumpish	شلخته
trollop	زن شلخته
draggle tailed	شلخته
slatternly	شلخته وار
sow	شلخته وچاق
slopworker	شلخته کار
slattern	ادم شلخته
slipshod	لا قید شلخته
clumsily	شلخته وار
sloppily	نامرتب شلخته
sloppy	نامرتب شلخته
dowdily	شلخته وار
sluttish	شلخته وار
grobian	لوده شلخته
sows	شلخته وچاق
sowed	شلخته وچاق
blowzy	سرخ گونه شلخته
sludge	ادم شلخته لجن مال شدن
nastiest	کثیف
nasties	کثیف
soapless	کثیف
nasty	کثیف
mucky	کثیف
snotty	کثیف
filthy	کثیف
filthiest	کثیف
filthier	کثیف
lousy	کثیف
dauby	کثیف
sloppy	کثیف
wild and woolly	کثیف
sloppily	کثیف
grimy	کثیف
smoochy	کثیف
bedrabbled	کثیف
nastier	کثیف
draggy	کثیف
dirties	کثیف
scabious	کثیف
dirtiest	کثیف
scabbiness	کثیف
dirty	کثیف
bedraggled	کثیف
dirtying	کثیف
mussy	کثیف
dirtier	کثیف
smeary	کثیف
amiss	بد کثیف
squalid	کثیف
scabione	کثیف
dirtied	کثیف
bedraggle	کثیف کردن
smutch	کثیف کردن
besmear	کثیف کردن
piggy wiggy	بچه کثیف
to [make] muddy	کثیف کردن
bemire	کثیف کردن
scall	سعفه کثیف
slubber	کثیف کردن
slub	کثیف کردن
grotty	ارزان و کثیف
in mourning	کثیف سیاه
smutch	لکه کثیف
slums	محله کثیف
sump	استخراب کثیف
dirtying	کثیف کردن
dirty	کثیف کردن
dirtiest	کثیف کردن
dirties	کثیف کردن
dirtier	کثیف کردن
dirtied	کثیف کردن
soils	کثیف کردن
sludge	کثیف شدن
soiling	کثیف کردن
soil	کثیف کردن
messy	کثیف شلوغ
impure	کثیف ناصاف
splodges	کثیف کردن
splodge	کثیف کردن
slum	محله کثیف
sumps	استخراب کثیف
pigpen	جای کثیف
piggery	جای کثیف
piggeries	جای کثیف
bugger	کثیف وفاسد
buggering	کثیف وفاسد
pigpens	جای کثیف
buggers	کثیف وفاسد
pigsty	جای کثیف
pigsties	جای کثیف
slopping	ادم کثیف
sordid	کثیف دون
slopped	ادم کثیف
slop	ادم کثیف
ragamuffin	ادم کثیف و بی سر وپا
off-color <idiom>	بد مزه ،کثیف ،بیادب
ragamuffins	ادم کثیف و بی سر وپا
slummer	ساکن محلات کثیف
contaminates	الوده یا کثیف کردن
grimily	بطور سیاه و کثیف
contaminate	الوده یا کثیف کردن
contaminated	الوده یا کثیف کردن
contaminating	الوده یا کثیف کردن
litterbugs	آدم کثیف وآشغال پاش
How dirty the house is !	چقدر خانه کثیف است
draggle tail	دارای دامن کثیف والوده
litterbug	آدم کثیف وآشغال پاش
sludge	جای کثیف ولجن الود
sculleries	جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
scullery	جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool).	خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
patina	[جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
establish	1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing	1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes	1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
slobs	ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
slob	ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
gunk	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
befoul	کثیف کردن الوده کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com