Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
ansi
کدهای استاندارد ANSI
Other Matches
asynchronous
2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
basic
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basics
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
ansi
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند
fibre distributed data interface
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
ansi screen control
کنترل صفحه نمایش ANSI
ieee
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documented
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
T committee
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
codes
کدهای مخفی
function codes
کدهای کار
hidden codes
کدهای پنهان
civilian occupational specialty
کدهای تخصصی غیرنظامی
air ground liaison code
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
blinded
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinds
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blind
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
ansi
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
simultaneous
ارسال داده و کدهای کنترل در دو جهت همزمان .
prints
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
printed
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
non printing codes
کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده
conversion
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
formatter
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
false
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
formatter
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
wands
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wand
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
sequences
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
supervisory
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
standards
استاندارد
modulus
استاندارد
standard
استاندارد
canonical
استاندارد
high and dry
<idiom>
استاندارد
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
standardizing
استاندارد نمودن
standardizes
استاندارد نمودن
standard rate
نرخ استاندارد
standard class
درجه استاندارد
standard
استاندارد همگون
standard price
قیمت استاندارد
standard pitch
گام استاندارد
standard pascal
پاسکال استاندارد
standard ohm
اهم استاندارد
standardize
استاندارد نمودن
standardising
استاندارد نمودن
dialect
ی در زبان استاندارد
dialects
ی در زبان استاندارد
substandard
زیر استاندارد
traditional chess
شطرنج استاندارد
table lamp
لامپ استاندارد
standardization
استاندارد سازی
standard specification
مقررات استاندارد
standard specification
دستورات استاندارد
standard solution
محلول استاندارد
standard section
پروفیل استاندارد
standardises
استاندارد نمودن
standard measure
اندازه استاندارد
standard interface
رابط استاندارد
standards
استاندارد همگون
standard resistor
مقاومت استاندارد
resistance standard
مقاومت استاندارد
standardized
استاندارد شده
standardised
استاندارد نمودن
primary standard
استاندارد اولیه
standard temperature and pressure
شرایط استاندارد
normal temperature and pressure
شرایط استاندارد
nonstandard
غیر استاندارد
magnetic standard
اهنربای استاندارد
frequency standard
استاندارد فرکانس
boilerplate
متن استاندارد
basic standard cost
قیمت استاندارد
secondary standard
استاندارد ثانویه
silver standard
استاندارد نقره
standard interface
واسطه استاندارد
standard function
تابع استاندارد
standard error
خطای استاندارد
standard costs
هزینههای استاندارد
standard condition
شرایط استاندارد
standard cell
پیل استاندارد
standard candle
شمع استاندارد
standard bar
میله استاندارد
standard atmosphere
اتمسفر استاندارد
standard of living
استاندارد زندگی
standards of living
استاندارد زندگی
basic standard
استاندارد اولیه
atmospheres
اتمسفر استاندارد جو
atmosphere
اتمسفر استاندارد جو
NDIS
واسط دستور استاندارد
standard product cost
ارزش تولید استاندارد
clark
پیل استاندارد کلارک
standard conversion factor
ضریب تبدیل استاندارد
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
standard electrode potential
پتانسیل الکترود استاندارد
standard electrode potential
پتانسیل استاندارد الکترود
calibration
مین یک بررسی استاندارد
standard penetration
ازمایش نفوذی استاندارد
ieee
واسط استاندارد IEEE
standard heat of formation
گرمای تشکیل استاندارد
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
pop up menu
منوی غیر استاندارد
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
standard oil company
استاندارد اویل کمپانی
up to par/scratch/snuff/the mark
<idiom>
متناسب با استاندارد طبیعی
standard oil company
شرکت نفت استاندارد
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
standard oxidation potential
پتانسیل اکسایش استاندارد
cut the mustard
<idiom>
به حد استاندارد لازم رسیدن
mnemonic
استاندارد اختصار کلمه
nibble
نصف طول بایت استاندارد
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
nibbled
نصف طول بایت استاندارد
nibbles
نصف طول بایت استاندارد
nibbling
نصف طول بایت استاندارد
standard free energy of formation
انرژی ازاد تشکیل استاندارد
standards
عیار قانونی استاندارد مقرر
dif
استاندارد مخصوص فایلهای داده
calibrating standard
تنظیم شده به صورت استاندارد
standard
عیار قانونی استاندارد مقرر
ieee
استاندارد مون Token Bus
raunchy
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
nybble
نصف طول بایت استاندارد
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
raunchiest
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchier
پست تر از استاندارد یا میزان متداول
RJ connector
استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
ntp
pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
per standard compass
برحسب قطب نمای استاندارد
stp
pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
current standard cost
هزینه استاندارد و مورد قبول
metric
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
feed back
اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
NetBIOS
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
clouting
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clout
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
Bell compatible modem
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
bogies
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
density attitude
ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
ansi
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
bogey
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogeys
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogeys
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
army standard score
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
bogies
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
clouts
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
standardises
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
ECMA
استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
ieee
استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
Industry Standard Architecture
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
standardised
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
FTAM
روش استاندارد ارسال فایل OSI
standardising
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
advanced
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
standardize
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
ice point
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
standardizing
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
tons
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
ton
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
bogey
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
eisa
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
international file format
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
qualities
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
V series
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
quality
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com