Total search result: 178 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
codes |
کدهای مخفی |
|
|
Other Matches |
|
underground |
مخفی شبکه مخفی جنگ غیر منظم |
function codes |
کدهای کار |
hidden codes |
کدهای پنهان |
civilian occupational specialty |
کدهای تخصصی غیرنظامی |
ansi |
کدهای استاندارد ANSI |
air ground liaison code |
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی |
blind |
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد |
blinded |
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد |
blinds |
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد |
print |
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه |
printed |
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه |
prints |
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه |
simultaneous |
ارسال داده و کدهای کنترل در دو جهت همزمان . |
basics |
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص |
basic |
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص |
non printing codes |
کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده |
conversion |
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر |
conversions |
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر |
formatter |
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار |
formatter |
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند |
false |
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط |
VT terminal emulation |
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند |
wand |
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند |
wands |
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند |
sequence |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
sequences |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
closeted |
مخفی |
closeting |
مخفی |
closets |
مخفی |
concealed |
مخفی |
perdu or due |
مخفی |
closet |
مخفی |
secret |
مخفی |
covert |
مخفی |
furtive |
مخفی |
slinkiest |
مخفی |
slinky |
مخفی |
secrets |
مخفی |
hidden |
مخفی |
hid |
مخفی |
slinkier |
مخفی |
clandestine |
مخفی |
hush hush |
مخفی |
hush-hush |
مخفی |
undercover |
مخفی |
hugger mugger |
مخفی کردن |
submerges |
مخفی کردن |
submerging |
مخفی کردن |
by ballot |
با رای مخفی |
hideaway |
مخفی گاه |
hidden codes |
رمزهای مخفی |
hidden file |
فایل مخفی |
stowing |
مخفی کردن |
hideaways |
مخفی گاه |
occult |
مخفی کردن |
bugging |
میکروفن مخفی |
emissaries |
مامور مخفی |
bugs |
میکروفن مخفی |
bug |
میکروفن مخفی |
emissary |
مامور مخفی |
covert operations |
عملیات مخفی |
hickok belt |
مخفی کردن زه |
under |
مخفی درزیر |
under- |
مخفی درزیر |
clandestinely |
بطور مخفی |
hid |
مخفی شده |
submerged |
مخفی کردن |
submerge |
مخفی کردن |
conceal |
مخفی کردن |
hidy-hole |
مخفی گاه |
hidey-hole |
مخفی گاه |
defector in place |
مامور مخفی |
mole |
مامور مخفی |
blinds |
مخفی گاه |
blinded |
مخفی گاه |
blind |
مخفی گاه |
hidden |
مخفی شده |
cover |
مخفی در بر گرفتن |
coverings |
مخفی در بر گرفتن |
covers |
مخفی در بر گرفتن |
skeleton in one's closet <idiom> |
رازهای مخفی |
obscure |
مخفی کردن |
obscured |
مخفی کردن |
obscurer |
مخفی کردن |
obscures |
مخفی کردن |
obscurest |
مخفی کردن |
obscuring |
مخفی کردن |
submergence |
مخفی سازی |
secret ballot |
رای مخفی |
submers |
مخفی کردن |
secret agent |
مامور مخفی |
stowaways |
مسافر مخفی |
stowaway |
مسافر مخفی |
stow |
مخفی کردن |
stowed |
مخفی کردن |
stows |
مخفی کردن |
secret agents |
مامور مخفی |
conceals |
مخفی کردن |
plainclothesman |
پلیس مخفی |
supervisory |
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند |
redundancy |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
redundancies |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
falsi crimen |
مخفی کردن حقیقت |
fig leaves |
لاپوش مخفی کننده |
fig leaf |
لاپوش مخفی کننده |
camouflages |
مخفی کردن پوشاندن |
camouflaging |
مخفی کردن پوشاندن |
bugged |
مجهز به میکروفن مخفی |
camouflaged |
مخفی کردن پوشاندن |
camouflage |
مخفی کردن پوشاندن |
ballots |
رای مخفی دادن |
hides |
مخفی نگاه داشتن |
ballot |
رای مخفی دادن |
hide |
مخفی نگاه داشتن |
balloted |
رای مخفی دادن |
prints |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
print |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
printed |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
wand |
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند |
authentication |
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است |
wands |
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند |
huddle |
مخفی کردن درهم ریختگی |
hush |
ارامش دادن مخفی نگاهداشتن |
perdu |
مخفی سرباز جان فشان |
perdue |
مخفی سرباز جان فشان |
covered approach |
پیشروی پوشیده معابر مخفی |
cover |
مخفی گاه [جامعه شناسی] |
blind |
مخفی گاه [جامعه شناسی] |
spial |
عمل مخفی انجام دادن |
cover |
پوشش مخفی [جامعه شناسی] |
huddling |
مخفی کردن درهم ریختگی |
conclearer of stolen goods |
مخفی کننده اموال مسروقه |
huddles |
مخفی کردن درهم ریختگی |
blind |
پوشش مخفی [جامعه شناسی] |
huddled |
مخفی کردن درهم ریختگی |
gestapo |
گشتاپو سازمان پلیس مخفی |
hickok belt |
مخفی شدن پنهان کردن |
hit the dirt <idiom> |
خیزرفتن به زمین ،درجایی مخفی شدن |
discloses |
یات چیزی که باید مخفی می ماند |
disclose |
یات چیزی که باید مخفی می ماند |
disclosing |
یات چیزی که باید مخفی می ماند |
ambushing |
مخفی گاه سربازان برای حمله |
ballots |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
espial |
جاسوسی عمل مخفی انجام دادن |
covered position |
محوطه تحت پوشش موضع مخفی |
balloted |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
ballot |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
ambushes |
مخفی گاه سربازان برای حمله |
ambushed |
مخفی گاه سربازان برای حمله |
ambush |
مخفی گاه سربازان برای حمله |
He has been exposed as a traitor. |
هویت مخفی او [مرد] بعنوان خائن افشا شد. |
rear takedown with outside leg tackle |
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود |
apparatus |
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله |
screens |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
screening, screenings |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
secret ballot |
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها |
screened |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
screen |
ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن |
acid house party |
نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی |
culls |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
cull |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
culled |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
culling |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
signal |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signalled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signaled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. |
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد. |
assembles |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
assembled |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
assemble |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
ansi |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
burned |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
backstreet |
فعالیتهای غیر رسمی و مخفی و اغلب غیر قانونی |
HTML |
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |
conventicle |
انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی |
secret police |
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی |