English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (6 milliseconds)
English Persian
hire کرایه
hires کرایه
hiring کرایه
lease کرایه
leases کرایه
fraught کرایه
freight کرایه
fare کرایه
fared کرایه
fares کرایه
faring کرایه
rent کرایه
cost of transport کرایه
meed کرایه
passage money کرایه
transport charges کرایه
Other Matches
hire purchase کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
back freigt پس کرایه
back rent پس کرایه
balance of freight پس کرایه
carriage forward پس کرایه
carrige forward پس کرایه
freight forward پس کرایه
backfreight پس کرایه
freight collect پس کرایه
to charter کرایه کردن
carrige کرایه حمل
faring کرایه مسافر
fares کرایه مسافر
rent کرایه کردن
back freigt پرداخت کرایه
let out on hire کرایه دادن
carfare کرایه ماشین
carfare کرایه اتوبوس
passage money کرایه مسافر
renter کرایه نشین
hach کرایه دادن
affreight کرایه کردن
demurrage کرایه معطلی
hack درشکه کرایه
hiring کرایه کردن
hiring کرایه دادن
tenant کرایه نشین
tenants کرایه نشین
hacks درشکه کرایه
hacked درشکه کرایه
hires کرایه کردن
freight کرایه کشتی
freight کرایه کردن
fared کرایه مسافر
passage دریا کرایه
fare کرایه مسافر
passages دریا کرایه
hires کرایه دادن
hire کرایه دادن
hire کرایه کردن
portage کرایه فرفیت کشتی
to rent out something کرایه دادن چیزی
railway freight کرایه راه اهن
twon car اتومبیل کرایه مسافری
hire اجرت کرایه کردن
to hire out something کرایه دادن چیزی
to let something on a lease کرایه دادن چیزی
to let something [British E] [Real Estate] کرایه دادن چیزی
hires اجرت کرایه کردن
hiring اجرت کرایه کردن
How much is the fare to ... ? کرایه تا ... چقدر است؟
to freight out and home دوسره کرایه کردن
chartered دربست کرایه دادن
carriage forward کرایه در مقصدپرداخت میشود
charters دربست کرایه دادن
tenant کرایه نشین متصرف
charter دربست کرایه دادن
fared کرایه حمل و نقل
faring کرایه حمل و نقل
tenants کرایه نشین متصرف
cartage کرایه گاری مکاری
fares کرایه حمل و نقل
fare کرایه حمل و نقل
back rent کرایه عقب افتاده
chartering دربست کرایه دادن
carriage payed کرایه حمل پرداخت شده
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
time charter کرایه کردن موقت کشتی
What's the charge per hour? کرایه هر ساعت چقدر است؟
carrige forward کرایه به عهده گیرنده کالا
What is the charge per day? کرایه روزانه چقدر است؟
fiacre کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
freighters کرایه کننده کشتی باری
Rented (rental) car. اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
hackney درشکه کرایه اسب کرایبه
advance freight پیش پرداخت کرایه حمل
freighter کرایه کننده کشتی باری
circulating library کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
rent کرایه اجاره کردن یا دادن
subsidized accommodation منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
lodging house محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
What's the fare to Manchester? کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
cost and frieght قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
out leased انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
What's the fare to the airport? نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
voyage charter کرایه کشتی جهت سفری خاص
i am behind in my rent کرایه خانه ام عقب افتاده است
tie line کانال مخابراتی کرایه داده شده
What's the fare to this address? نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
freight کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
dead carriage کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
What's the fare to city centre? نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
livery stable اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
dead freight کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
baltic exchange بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
forwarding merchant حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
carriage بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hackney coach کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
carriages بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hires اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hiring اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hire اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
leases کرایه کردن اجاره کردن
lease کرایه کردن اجاره کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com