English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
have one's nose in a book <idiom> کرم کتاب خوانی داشتن
Other Matches
have one's nose in a book <idiom> دائم سر توی کتاب داشتن
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
solfeggio نت خوانی سولفش خوانی
solfege نت خوانی سولفش خوانی
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
recitals از بر خوانی
sol fa نت خوانی
association هم خوانی
lip-reading لب خوانی
recital از بر خوانی
associations هم خوانی
lip reading لب خوانی
recitation از بر خوانی
solmization نت خوانی
call in تو خوانی
recitations از بر خوانی
recitative از بر خوانی
lamentations مرثیه خوانی
harangued رجز خوانی
palinlexia وارونه خوانی
antiphony تهلیل خوانی
mirror reading وارونه خوانی
flyting رجز خوانی
lamentation مرثیه خوانی
harangues رجز خوانی
catalexia مکرر خوانی
psalmody مزمور خوانی
solmizate نت خوانی کردن
map reading نقشه خوانی
illegutimation حرمزادگی خوانی
solmization وزن خوانی
phrenology جمجمه خوانی
haranguing رجز خوانی
psalmody سرود خوانی
to stab in the back ریزه خوانی
harangue رجز خوانی
thought reading اندیشه خوانی
scatter read پراکنده خوانی
telepathy اندیشه خوانی
silent reading بیصدا خوانی
phrenological وابسته به جمجمه خوانی
map reading نقشه خوانی کردن
epigraphy علم کتیبه خوانی
incantation افسون خوانی جادوگری
declaims رجز خوانی کردن
illegutimation نادرستی نامشروع خوانی
incantations افسون خوانی جادوگری
prayerfulness عادت نماز خوانی
call statement حکم فرا خوانی
direct reading instrument دستگاه مستقیم خوانی
psalmodic وابسته به زبور خوانی
solos تک خوانی بطور انفرادی
orthoepic مبنی بر درست خوانی
nocturn سحر خوانی شبانه
declaiming رجز خوانی کردن
declaimed رجز خوانی کردن
declaim رجز خوانی کردن
proofread نمونه خوانی کردن
solo تک خوانی بطور انفرادی
proofreading نمونه خوانی کردن
proofreads نمونه خوانی کردن
news room اطاق روزنامه خوانی
slip اشتباه در نقشه خوانی
kapell meister رئیس دسته سرود خوانی
gray oral reading test ازمون بلند خوانی گری
recitetion از حفظ خوانی پس دادن درس
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
recitation از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
recitations از حفظ خوانی بازگو نمودن درس حفظی شرح
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep up از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
cost قیمت داشتن ارزش داشتن
abhors بیم داشتن از ترس داشتن از
to have by heart ازحفظ داشتن درسینه داشتن
hopes انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped انتظار داشتن ارزو داشتن
differs اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hope انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping انتظار داشتن ارزو داشتن
differing اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffers تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering تقدیم داشتن عرضه داشتن
differed اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean مقصود داشتن هدف داشتن
meanest مقصود داشتن هدف داشتن
resided اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorring بیم داشتن از ترس داشتن از
meaner مقصود داشتن هدف داشتن
resides اقامت داشتن مسکن داشتن
reside اقامت داشتن مسکن داشتن
abhorred بیم داشتن از ترس داشتن از
upkeep بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
text کتاب
texts کتاب
booked کتاب
bokk کتاب
letter writer کتاب
book کتاب
books کتاب
i sold the book for rials 0 کتاب را
that book ان کتاب
hexateuch شش کتاب
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
lead a dog's life <idiom> زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
to have something in reserve چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
text book کتاب درسی
bibliograph کتاب شناس
bibiliography کتاب شناسی
primer کتاب الفباء
primers کتاب الفباء
textbooks کتاب درسی
studious کتاب خوان
abecedarium کتاب الفباء
booklets کتاب کوچک
booklet کتاب کوچک
jackets جلد کتاب
jacket جلد کتاب
scriptures کتاب مقدس
sketchbooks کتاب مسوده
sketchbook کتاب مسوده
songbook کتاب سرود
speller کتاب املاء
White Papers کتاب سفید
White Paper کتاب سفید
avesta کتاب زرتشت
bookmakers کتاب نویس
bookmaker کتاب نویس
postscript ضمیمه کتاب
postscripts ضمیمه کتاب
textbook کتاب درسی
glossary کتاب لغت
book plates برچسب کتاب
book plate برچسب کتاب
your book کتاب شما
wordbook کتاب لغت
texts کتاب درسی
text کتاب درسی
word book کتاب لغت
white book کتاب سفید
vademecum کتاب موردمراجعه
vademecum کتاب درسی
cataloguing کتاب فهرست
catalogues کتاب فهرست
catalogued کتاب فهرست
catalogue کتاب فهرست
catalogs کتاب فهرست
cataloging کتاب فهرست
casebook کتاب موارد
casebook کتاب زایه
casebooks کتاب موارد
dictionary کتاب لغت
lexicon [dictionary] کتاب لغت
word book کتاب لغت
wordbook کتاب لغت
grammars کتاب دستور
grammar کتاب دستور
novels کتاب داستان
novel کتاب داستان
storybook کتاب داستان
personae اشخاص یک کتاب
comic books کتاب کاریکاتور
comic book کتاب کاریکاتور
casebooks کتاب زایه
cataloged کتاب فهرست
telephone directories کتاب تلفن
telephone directory کتاب تلفن
cookbooks کتاب اشپزی
cookbooks کتاب طباخی
statute book کتاب نظامنامه
statute book کتاب قانون
ABC کتاب الفبا
pocketbook کتاب جیبی
pocketbooks کتاب جیبی
bibliographies کتاب شناسی
bibliography کتاب شناسی
the holy کتاب مقدس
scripture کتاب مقدس
genesis کتاب پیدایش
that is my book کتاب من است
that book این کتاب
cookbook کتاب طباخی
cookbook کتاب اشپزی
workbooks کتاب دستورعملیات
directories کتاب راهنما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com