Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
jogger
کسیکه اهسته می دود
joggers
کسیکه اهسته می دود
Search result with all words
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
Other Matches
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stews
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
slow footed
اهسته
slows
اهسته
tardo
اهسته
lightly
اهسته
plodder
اهسته رو
slowest
اهسته
slowly
اهسته
silently
اهسته
languidly
اهسته
ritardando
اهسته تر
low
اهسته
slower
اهسته
at a slow pace
اهسته
below ones breath
اهسته
gradual
اهسته
lento a
اهسته
limper
اهسته رو
fabian
اهسته رو
indistinct
اهسته
slowed
اهسته
largo a
اهسته
quietly
اهسته
lentamente
اهسته
low low
اهسته اهسته
slowing
اهسته
slow down
اهسته
cattish
اهسته رو
catlike
اهسته رو
slow
اهسته
tapping
اهسته زدن
slow and steady
اهسته وپیوسته
jiggles
تکان اهسته
jiggling
تکان اهسته
to slack up
کم کم اهسته کردن
jiggled
تکان اهسته
jiggle
تکان اهسته
tap
اهسته زدن
tapped
اهسته زدن
slackens
اهسته کردن
slid
اهسته رفتن
trudge
قدم اهسته
trudged
قدم اهسته
trudges
قدم اهسته
trudging
قدم اهسته
dab
اهسته زدن
dabbed
اهسته زدن
dabs
اهسته زدن
softens
اهسته ترکردن
softened
اهسته ترکردن
crawls
اهسته خزیدن
crawled
اهسته خزیدن
slackening
اهسته کردن
slackened
اهسته کردن
slacken
اهسته کردن
slow paced
اهسته گام
slow paced
اهسته خرام
goose-step
قدم اهسته
goose-stepped
قدم اهسته
goose-stepping
قدم اهسته
goose-steps
قدم اهسته
crawl
اهسته خزیدن
soften
اهسته ترکردن
slow ahead
اهسته به جلو
lagging
اهسته کند
jogging
اهسته دویدن
jogged
اهسته دویدن
to burn down or low
اهسته ترسوختن
to burn down ar low
اهسته ترسوختن
jog
اهسته دویدن
rallenttando
بتدریج اهسته تر
dead slow
خیلی اهسته
dink
ضربه اهسته
sluggish
بطی اهسته رو
percuss
اهسته زدن به
mealy-mouthed
اهسته حرف زن
pianissimo
بسیار اهسته
mealy mouthed
اهسته حرف زن
low
پایین اهسته
piaffer
یورتمه اهسته
jogs
اهسته دویدن
to wear away
اهسته راندن
trickle charge
پر کردن اهسته
andante
نسبتا اهسته
tipping
ضربت اهسته
goose step
قدم اهسته
dogtrot
یورتمه اهسته
jog trot
کاریکنواخت و اهسته
languid
بی حال اهسته
largo
اهسته و مفصل
simmering
اهسته جوشیدن
susurration
سخن اهسته
tip
ضربت اهسته
simmers
اهسته جوشیدن
lockstep
قدم اهسته
simmered
اهسته جوشیدن
simmer
اهسته جوشیدن
coddling
اهسته جوشاندن یا پختن
indistinct noise
صدای اهسته و نامعلوم
heavy footed
اهسته وسنگین درحرکت
elutriate
اهسته خالی کردن
gentler
اهسته ملایم کردن
fox trot
یورتمه اهسته اسب
gentle
اهسته ملایم کردن
doggo
اهسته ناپدید شونده
gentlest
اهسته ملایم کردن
jiggled
اهسته تکان دادن
creeper
گوی غلطان و اهسته
feather
اهسته زدن گوی
jiggles
اهسته تکان دادن
drifts
مقصود جریان اهسته
drifting
مقصود جریان اهسته
jiggling
اهسته تکان دادن
drifted
مقصود جریان اهسته
drift
مقصود جریان اهسته
jiggle
اهسته تکان دادن
ruffle
صدای طبل اهسته
slow motion picture
تصویر با حرکت اهسته
decelerate
کندکردن اهسته کردن
decelerated
کندکردن اهسته کردن
decelerates
کندکردن اهسته کردن
decelerating
کندکردن اهسته کردن
creepers
گوی غلطان و اهسته
ruffles
صدای طبل اهسته
ruffling
صدای طبل اهسته
slow burning conductor
سیم اهسته سوز
coddles
اهسته جوشاندن یا پختن
oozed
اهسته جریان یافتن
ooze
اهسته جریان یافتن
slowing
اهسته کردن یاشدن
clammy
سرد ومرطوب اهسته رو
slowest
اهسته کردن یاشدن
whispery
اهسته صحبت کننده
tapping
ضربت اهسته شیر
slow
اهسته کردن یاشدن
tapped
ضربت اهسته شیر
slowed
اهسته کردن یاشدن
slower
اهسته کردن یاشدن
tap
ضربت اهسته شیر
slows
اهسته کردن یاشدن
oozes
اهسته جریان یافتن
decanting
اهسته خالی کردن
to speak under one's breath
اهسته سخن گفتن
oozing
اهسته جریان یافتن
to tread light
اهسته لگد زدن
decants
اهسته خالی کردن
decant
اهسته خالی کردن
steady on
اهسته به سمت هدف
coddle
اهسته جوشاندن یا پختن
coddled
اهسته جوشاندن یا پختن
decanted
اهسته خالی کردن
spiller
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
patted
دست زدن اهسته قالب
fudge
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging
فریفتن اهسته حرکت کردن
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
pats
دست زدن اهسته قالب
to pat upon something
اهسته دست بر چیزی زدن
pat
دست زدن اهسته قالب
patting
دست زدن اهسته قالب
logged
اهسته وکند شده در حرکت
flicks
ضربت اهسته و سبک با شلاق
retard
عقب انداختن اهسته کردن
retarding
عقب انداختن اهسته کردن
retards
عقب انداختن اهسته کردن
flicking
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flick
ضربت اهسته و سبک با شلاق
coos
اهسته بازمزمه ادا کردن
joggers
دونده با گامهای اهسته ومنظم
jogger
دونده با گامهای اهسته ومنظم
cooing
اهسته بازمزمه ادا کردن
flicked
ضربت اهسته و سبک با شلاق
cooed
اهسته بازمزمه ادا کردن
coo
اهسته بازمزمه ادا کردن
plodded
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
to p aperson on the back
اهسته دست به پشت کسی زدن
entrain
اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
plodding
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
whom
کسیکه
dragman
کسیکه
one who
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
gospeller
کسیکه
bunting
روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
still hunting
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
minuet
رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com