Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
indifferentist
کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
Other Matches
irreligionist
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
precepts of god
فرایض دینی احکام دینی
to the point
مربوط بموضوع
thematic
مربوط بموضوع
extraneously
چنانکه وابسته بموضوع نباشد
jaunty
لاقید
indifferent
لاقید
devil may care
لاقید
indfferent
لاقید
unconcerned
لاقید
glib
لاقید
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
disregardful
لاقید بی قید
immateriality
بی اهمیتی
insignificance
بی اهمیتی
unsubstantial
بی اهمیتی
insignificancy
بی اهمیتی
disesteem
بی اهمیتی
happy go lucky
برحسب تصادف لاقید
thoughtless
لاقید ناشی از بی فکری
it does not weigh with me
درنظرمن اهمیتی
unsubstantiality
بی اساسی بی اهمیتی
it is indifferent to me
برای من چه اهمیتی ندارد
that in nothing to me
برای من اهمیتی ندارد
shrug your shoulders
<idiom>
نشانه بی علاقه
[لاقید]
یا نا آگاه بودن
[اصطلاح]
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
cheating does not prosper
نمیدهد
it does not make sense
معنی نمیدهد
non-starter
رویدادی که روی نمیدهد
that i snot in keepingwith our
این بانظرماوفق نمیدهد
he would not bade a biner
یک دینارهم تخفیف نمیدهد
the law forbids
قانون اجازه نمیدهد
non-starters
رویدادی که روی نمیدهد
BCC
و لیست آنها را نشان نمیدهد
waste instruction
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
unsigned
که اعداد منفی را نشان نمیدهد
irreligion
بی دینی
godlessness
بی دینی
impiousness
بی دینی
perfidy
بی دینی
heathenishness
بی دینی
indevotion
بی دینی
impiety
بی دینی
chos in action
حق دینی
ungodliness
بی دینی
religious
دینی
blinded
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blind
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
null
دستور برنامه کد کاری انجام نمیدهد
blinds
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
operation
دستور برنامه که کاری انجام نمیدهد
cults
ایین دینی
things in action
اموال دینی
cult
ایین دینی
sacrament
ایین دینی
ghazi
مجاهد دینی
martyry
بشهادت دینی
orthodoxies
راست دینی
mufti
پیشوای دینی
sacrament
رسم دینی
proselytism
تبلیغ دینی
irreligiously
ازروی بی دینی
religious delusion
هذیان دینی
dogmas
عقیده دینی
impiously
از روی بی دینی
sacraments
رسم دینی
sacraments
ایین دینی
religious instruction
اموزش دینی
religious matters
امور دینی
religious rites
اداب دینی
orthodoxy
راست دینی
dogma
عقیده دینی
no operation instruction
دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
blank
دستور برنامه که هیچ کاری انجام نمیدهد
blankest
دستور برنامه که هیچ کاری انجام نمیدهد
no op
دستور برنامه نویسی که کاری انجام نمیدهد
catechesis
کتاب تعلیمات دینی
seminary
مدرسه علوم دینی
seminaries
مدرسه علوم دینی
to discharge of an obligation
از دینی مبرا کردن
theologue
طلبه علوم دینی
ritualization
انجام شعائر دینی
declaration of indulgence
اعلام ازادی دینی
chaplains
افسر امور دینی
chaplain
افسر امور دینی
persuasion
اطمینان عقیده دینی
adultery
بی دینی ازدواج غیرشرعی
persuasions
اطمینان عقیده دینی
karma
سرنوشت مراسم دینی
mystagogy
تفسیر رموز دینی
theological school
مدرسه علوم دینی
catechism
کتاب سوال وجواب دینی
catechisms
کتاب سوال وجواب دینی
hardshell
سخت در رعایت ایین دینی
idles
مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
idlest
مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
idled
مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
idle
مدت زمانی که وسیله روشن شده ولی کاری انجام نمیدهد
non operable instruction
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد
mosaic d.
وضع احکام دینی درزمان موسی
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
theolog
دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
sacramentalism
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
methodize
در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
dispensations
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensation
وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dropping
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
dropped
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drops
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
simony
خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
steady state
مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
Salvation Army
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
modal
1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد
modals
1-مربوط به حالتها. 2-در ویندوز پنجرهای که نمایش داده می شوند و به کاربر امکان انجام کاری خارج از آن را نمیدهد
readers
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
logical
مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
reader
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
ritualize
رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
limit state
حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد
three-day retreat
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
standards
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
random number
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
Energy Star
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
corrects
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
gospeller
کسیکه
dragman
کسیکه
one who
کسیکه
whom
کسیکه
blessed is he who
کسیکه
minimalist
کسیکه خرسنداست
constructionist
کسیکه قانون
long shot
کسیکه درمسابقات
stalker
کسیکه میخرامد
whomso
بهر کسیکه
introspectionist
کسیکه معتقد به
well-behaved
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
well behaved
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
joggers
کسیکه اهسته می دود
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
jogger
کسیکه اهسته می دود
snorter
کسیکه خرناس میکشد
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com