English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
gainer کسیکه سود میبرد استفاده کننده
Other Matches
purse bearer کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
sadist کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
sadistically کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
malapropian کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
usufructuary کسیکه از عین ونماات ملک دیگری حق دارد استفاده کند
exerciser وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
improviser تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
improvisor تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
utilizer استفاده کننده
user استفاده کننده
users استفاده کننده
user program برنامه استفاده کننده
end user استفاده کننده نهایی
dominant user استفاده کننده عمده
using agency مقام استفاده کننده
using agency یکان استفاده کننده
user's terminal ترمینال استفاده کننده
computer user استفاده کننده کامپیوتر
user group گروه استفاده کننده
user profile جدول نمودار استفاده کننده
user area فضای مخصوص استفاده کننده
multiple user system سیستم چند استفاده کننده
user's manual کتاب راهنمای استفاده کننده
computer users group گروه استفاده کننده کامپیوتر
user oriented language زبان استفاده کننده گرا
light come light g میبرد
stripper کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
delimit تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
user defined key کلید تعریف شده توسط استفاده کننده
delimited تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
hot zone ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
delimits تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
signing on فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
user defined function عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است
log in name نامی که توسط ان سیستم کامپیوتر استفاده کننده را می شناسد
nepenthes دارویی که غم را از بین میبرد
it is a strain on one's energy خیلی زور میبرد
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
he leads a miserable life زندگی نحسی بسر میبرد
halvers کسی که نیم سهم میبرد
configured in وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
configured off وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured out وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
computer nik استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
hoist line کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
Schadenfreude لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
rickshaws کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaw کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ricksha کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
ferrybridge کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
outside porter باربری که بنه مسافران را ازایستگاه راه اهن بیرون میبرد
field alterable control element یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
soft keys کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
end روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ends روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
sadism نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد
ended روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
The Pied Piper of Hamelin نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
logo یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
The Pied Piper of Hamelin فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
subschema زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
poaching دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
dependent غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
digit نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digits نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
filename اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
easy come, easy go <idiom> باد آورده را باد میبرد
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
multiuser system سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
wimps نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
solenoid sweep پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
blessed is he who کسیکه
whom کسیکه
one who کسیکه
dragman کسیکه
gospeller کسیکه
constructionist کسیکه قانون
minimalist کسیکه خرسنداست
long shot کسیکه درمسابقات
introspectionist کسیکه معتقد به
whomso بهر کسیکه
stalker کسیکه میخرامد
nobs کسیکه از طبقات بالاباشد
nob کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe کسیکه ازافتاب بیزاراست
benedick کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
figurant کسیکه باجمع میرقصد
rumormonger کسیکه شایعه میسازد
wonder worker کسیکه معجزه میکند
tugger کسیکه کوشش وتقلامیکند
pall bearer کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
joggers کسیکه اهسته می دود
misogynist کسیکه از زن بیزار است
snorter کسیکه خرناس میکشد
misogynists کسیکه از زن بیزار است
scaler کسیکه مقیاس بکارمیبرد
jogger کسیکه اهسته می دود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
night walker کسیکه در خواب راه میرود
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
nightwalker کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity کسیکه بودونابوداو یکی است
proselyte کسیکه تازه بدینی واردشود
inductee کسیکه وارد خدمت شده
pseudologer کسیکه مرتبا دروغ میگوید
processionist کسیکه با دستهای راه میافتد
pseudologist کسیکه مرتبا دروغ میگوید
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
light sleeper کسیکه خوابش سبک است
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
elephantiac کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
fruiter کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiarch کسیکه جلسهای را اداره میکند
first nighter کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fillbelly کسیکه درکاری حریص باشد
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper کسیکه مرتب شکایت میکند
sweaters کسیکه عرق میکند پلوور
symposiast کسیکه در بزم شرکت میکند
demonist کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
negroid کسیکه خون سیاهان در او باشد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
depositor کسیکه پول در بانک میگذارد
presentee کسیکه چیزی باوعرضه شده
gunfighter کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
sweater کسیکه عرق میکند پلوور
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com