Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
prankster	کسیکه شوخی زننده کند
pranksters	کسیکه شوخی زننده کند
Other Matches
pranks	شوخی زننده تزئین کردن
prank	شوخی زننده تزئین کردن
wisecracker	کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
A clumsy practical joke.	آدم شوخی است ( شوخی های یدی )
concussive	ضربت زننده صدمه زننده
It is no joke .	این شوخی ندارد ( شوخی نیست )
mediaevalist	کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
mordant	زننده
squalid	زننده
shuffler	زننده
pungent	زننده
nippy	زننده
poignant	زننده
pinching	زننده
repeller	زننده
repercussive	پس زننده
biting	زننده
scabrous	زننده
acrid	زننده
garish	زننده
prickling	زننده
stinking	زننده
knocker	زننده
knockers	زننده
vilest	زننده
viler	زننده
vile	زننده
tarts	زننده
tart	زننده
staring	زننده
starring	زننده
nasty	زننده
nastiest	زننده
nasties	زننده
bitten	زننده
acrimonious	زننده
wetter	نم زننده
repellent	زننده
repellents	زننده
water repellent	پس زننده اب
beater	زننده
unlovely	زننده
nauseam	زننده
applauder	کف زننده
hideous	زننده
forbidding	زننده
loathsome	زننده
nastier	زننده
odoriferous	زننده
striking	زننده
percutient	زننده
strikingly	زننده
clappers	کف زننده
clapper	کف زننده
loathful	زننده
pit a pat	زننده
strikers	زننده
striker	زننده
cornerman	زننده کرنر
calumnious	تهمت زننده
calumniator	افترا زننده
libellant	تهمت زننده
fizzy	جوش زننده
beater	کتک زننده
gaunt	زننده ساختن
repulsive	زننده تنفراور
gaunt	زننده بی ثمر
ad nauseam	بسیار زننده
trudger	قدم زننده
callers	صدا زننده
caller	صدا زننده
catterer	چهچه زننده
coruscant	برق زننده
tacker	کوک زننده
tacker	میخ زننده
libelant	تهمت زننده
sharps	زننده زیرک
picky	ضربه زننده
estimator	تخمین زننده
lasher n	سد شلاق زننده
knotter	گره زننده
repugnant	تنفرانگیز زننده
howlers	جیغ زننده
howler	جیغ زننده
kicker	زننده ضربه با پا
bubbly	جوش زننده
bubbliest	جوش زننده
pickiest	ضربه زننده
pickier	ضربه زننده
sharpest	زننده زیرک
sharp	زننده زیرک
acrimoniousness	سخن زننده
accusant	تهمت زننده
harshest	ناگوار زننده
harsher	ناگوار زننده
accusers	تهمت زننده
accuser	تهمت زننده
harsh	ناگوار زننده
appellant	تهمت زننده
bubblier	جوش زننده
pricker	سیخ زننده
inveigler	گول زننده
germinant	جوانه زننده
pertubative	برهم زننده
scintillating	جرقه زننده
pacer	گام زننده
flogger	زننده شلاق
revolting	بهم زننده
seasoner	ادویه زننده
puddler	بهم زننده
seasoner	چاشنی زننده
garishly	بطور زننده
galssy	بی نور زننده
strider	گام زننده
scarifier	تیغ زننده
scintillant	جرقه زننده
scintillator	جرقه زننده
glare	روشنایی زننده
glared	روشنایی زننده
glares	روشنایی زننده
shackler	بخو زننده
napper	چرت زننده
crying	جار زننده
flogger	تازیانه زننده
flagellator	تازیانه زننده
sourish	به ترشی زننده
staring red	قرمز زننده
gasper	نفس زننده
spicily	بطور زننده
flagellator	شلاق زننده
disturber	برهم زننده
dozer	چرت زننده
malodor	بوی زننده
shouter	فریاد زننده
slumberer	چرت زننده
rankly	بطور زننده یابدبو
invection	سخن سخت زننده
poignantly	بطور تیزیا زننده
sewer	اگو بخیه زننده
fulsome	زننده اغراق امیز
sewers	اگو بخیه زننده
stenches	بوی زننده تعفن
stench	بوی زننده تعفن
mawkish	بطور زننده احساساتی
indign	زننده بدون استحقاق
pungently	بطور زننده یا تند
incisive speech	سخن تند یا زننده
rakish	فاجر جلف و زننده
repulsively	بطور زننده یا دافع
fetid	دارای بوی زننده
boiling	جوش زننده خشمناک
swatter	ضربت سخت زننده
inoffensively	بی انکه زننده باشد
trusser	چوب بست زننده
greeny	بسبزی زننده سبزفام
lurid	کم رنگ وپریده زننده
luridly	کم رنگ وپریده زننده
reddish	مایل بسرخی زننده
hydromancer	تفال زننده بوسیله اب
lunger	ضربت زننده جهش کننده
sharp tongued	بکار برنده سخنان زننده
inside of the foot kick	بغل پای ضربه زننده
loathly	زننده بطور نفرت انگیز
compound riposte	ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
nippingly	بطور زننده یا طعنه امیز
wheeler	دور زننده چرخ دار
smacker	سیلی زننده خوش طعم
stirring	بهم زننده هیجان اور
smacking	سیلی زننده خوش طعم
harsh color	رنگ تند و ناملایم و زننده
deceptive	گول زننده فریب امیز
fanner	قرقی یا باز کوچک باد زننده
out flanking	دور زننده احاطه کننده جناح
broiler	بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
lark	شوخی
jokes	شوخی
waggery	شوخی
jests	شوخی
for fun	به شوخی
joking	شوخی
facetiousness	شوخی
frolicsomeness	شوخی
funniment	شوخی
lightsomeness	شوخی
gamesomeness	شوخی
funny bones	شوخی
persiflage	شوخی
good humouredly	به شوخی
larks	شوخی
facetiae	شوخی
jest	شوخی
bon mot	شوخی
sportiveŠetc	شوخی کن
pranks	شوخی
drollery	شوخی
joke	شوخی
prank	شوخی
game	شوخی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com