Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
penny a liner
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
Other Matches
itemizer
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
trainbearer
کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
underestimation
سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
pc file iii
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
koalapad
صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
he writes for the papers
برای روزنامه هامقاله مینویسد
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
balaam
موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
tenor
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
demarche
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
can't see the forest for the trees
<idiom>
ازروی یکی برای جمع قضاوت کردن
papers
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papered
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
(in) care of someone
<idiom>
فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
halterbreak
کره اسب را برای پرش ازروی کمند تربیت کردن
yard man
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
austempering
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
provisor
کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
fashionist
کسیکه برای خوش ایندمردم لباس وعادات خودرابسبک روزدرمیاورد
injudiciously
بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
staffers
مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffer
مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
pig headedly
ازروی کله شقی ازروی کودنی
impartially
ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
discerningly
ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
pusillanimously
ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
fast and loose
ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
straddle trench
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
flagellant
کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
trilcgy
مقالات
tentering
دار کشی
[میخ کشی ]
[اینکار برای اصلاح کجی یا سره فرش صورت می گیرد.]
expertly
ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
reviewing
مقالات انتقادی نوشتن
review
مقالات انتقادی نوشتن
reviews
مقالات انتقادی نوشتن
reviewed
مقالات انتقادی نوشتن
phraseologically
ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
Thanks for calling back.
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
symposia
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposiums
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
publicists
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
enumerative
شماری
multiplication
بس شماری
tonnage
تن شماری
goal average
گل شماری
chronometry
گاه شماری
linage
سطر شماری
slights
ناچیز شماری
trivialization
ناچیز شماری
slighting
ناچیز شماری
slightest
ناچیز شماری
slight
ناچیز شماری
enumeratoin
یکایک شماری
foliation
برگ شماری
word count
واژه شماری
self contempt
خوددون شماری
poll
رای شماری
slighter
ناچیز شماری
polled
رای شماری
polls
رای شماری
isomer couting
همپار شماری
slighted
ناچیز شماری
multiplication tables
جدول بس شماری
multiplication table
جدول بس شماری
stuck beacon
ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
continuous
وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
self imprtance
خود رابزرگ شماری
self depreciation
کوچک شماری خود
self effacement
ناچیز شماری خود
self consequence
خود فزون شماری
self incrimination
مقصر شماری خود
To be counting the days .
روز شماری کردن
lineages
سطر شماری سویه
block counting test
ازمون مهره شماری
disparagement
خوار شماری کاهش
lineage
سطر شماری سویه
leg glance
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
attentions
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
late cut
ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
attention
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
viruses
برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
virus
برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
minimization
کوچک شماری کمینه سازی
self glorification
بزرگ شماری خود لاف
to pace off
با گام شماری جدا کردن
royalty tonnage
ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
Persian
[Iranian ]
calendar
گاه شماری ایرانی
[تقویم فارسی]
sound off
قدم شماری درهنگام رژه رفتن
news reader
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
inks
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
non condensing
ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
link
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
acknowledges
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
appropriation
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
acknowledging
کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
chronology
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
microcomputer
ارزان
penny a line
ارزان
cut rate
ارزان
low priced
ارزان
jitney
ارزان
hand-me-down
ارزان
hand-me-downs
ارزان
cheap
ارزان
cheaper
ارزان
inexpensively
ارزان
cheapest
ارزان
micros
ارزان
inexpensive
ارزان
micro
ارزان
hand me down
ارزان
flivver
اتومبیل ارزان
grotty
ارزان و کثیف
doss-houses
مسافرخانهی ارزان
doss-house
مسافرخانهی ارزان
penny gaff
نمایشگاه ارزان
bargain
خرید ارزان
dirt cheap
بسیار ارزان
brummagem
پست ارزان
look down
ارزان شدن
gasper
سیگارت ارزان
to sell off
ارزان فروختن
to look down
ارزان شدن
red eye
ویسکی ارزان
cheap labor
کار ارزان
undersell
ارزان تر فروختن
cheap money
پول ارزان
to pull down
ارزان کردن
cheapskate
ادم ارزان خر
jerry built
ارزان بناشده
off season
ارزان تر از معمول
jerry-built
ارزان بناشده
easy money
پول ارزان
gimcrack
بازیچه ارزان
hand-me-downs
لباس ارزان ودوخته
gladstone
نوعی شراب ارزان
gaff
تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
woodbind
سیگار برگ ارزان
woodbine
سیگار برگ ارزان
hand me down
لباس ارزان ودوخته
flophouse
اطاق ارزان قیمت
penny a line
ارزان نویس بی مایه
flophouses
اطاق ارزان قیمت
hand-me-down
لباس ارزان ودوخته
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
It is dirt cheap . It is a give - away .
مفت است ( بی نهایت ارزان )
That is despised which is cheaply obtained.
<proverb>
ارزان یافته خوار است .
jerry build
با مصالح ارزان ساختمان کردن
five and ten
مغازه اجناس ارزان قیمت
good deal
<idiom>
قیمت ارزان باکیفیتی بالا
skid row
محله مشروب فروشهای ارزان
calico
پارچههای پنبهای ارزان قیمت
ten cent store
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
bargain
قرارداد معامله خرید ارزان
gallery
جای ارزان اطاق نقاشی
cheap labor
نیروی کار ارزان قیمت
galleries
جای ارزان اطاق نقاشی
cheapened
ارزان شدن تحقیر کردن
profit cannibalism
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
cheapen
ارزان شدن تحقیر کردن
penny barber
دلاک ارزان یا دینار گیر
cheapens
ارزان شدن تحقیر کردن
barrelhouse
میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
bargained
قرارداد معامله خرید ارزان
bargains
قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining
قرارداد معامله خرید ارزان
cheapening
ارزان شدن تحقیر کردن
acknowledging
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
CTR
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
acknowledges
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com