Dictiornary-Farsi | کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
valetudinarian	کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
valetudinary	کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است


Other Matches

fundamentalist	کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
mediaevalist	کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
good health	تندرستی
wellbeing	تندرستی
soundness	تندرستی
hygeia	تندرستی
health	تندرستی
healthiness	تندرستی
the p health of old men	تندرستی ناپایدارپیران
hygeia	دارگونهء تندرستی
health insurance	بیمه تندرستی
bill of health	گواهی تندرستی
the pink ofhealth	کمال تندرستی یا صحت
insalubrious	مضر برای تندرستی
in the pink	در کمال تندرستی یا صحت
peace	سلامتی
Cheerio!	به سلامتی!
recoveries	سلامتی
recovery	سلامتی
Cheers! [British E]	به سلامتی!
CHEERS	به سلامتی
strippers	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
clean bill of health <idiom>	گواهی سلامتی
health centre	مرکز سلامتی
wellbeing	سلامتی و خوشی خوشبختی
health impairing	مضر برای سلامتی
to propose a person	سلامتی کسیرا گفتن
back on one's feet <idiom>	به بهترین سلامتی رسیدن
leverage	نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law	جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan	توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
hygeian	وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
Watch your health!	مواظب سلامتی خودت باش!
She always ignores her health.	هیچوقت بفکر سلامتی اش نیست
liftjet	توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
valetudinarianism	احساس ضعف و سستی وسواس سلامتی
Exercize is good for the health.	ورزش برای سلامتی خوب است
lucidity	اشکاری دوره سلامتی وهوشیاری روشن بینی
prorata	برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable	قابل نسبت دادن نسبت دادنی
nationallism	مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.	در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
one who	کسیکه
dragman	کسیکه
blessed is he who	کسیکه
whom	کسیکه
gospeller	کسیکه
long shot	کسیکه درمسابقات
minimalist	کسیکه خرسنداست
constructionist	کسیکه قانون
whomso	بهر کسیکه
introspectionist	کسیکه معتقد به
stalker	کسیکه میخرامد
snorter	کسیکه خرناس میکشد
joggers	کسیکه اهسته می دود
jogger	کسیکه اهسته می دود
tugger	کسیکه کوشش وتقلامیکند
misogynist	کسیکه از زن بیزار است
misogynists	کسیکه از زن بیزار است
figurant	کسیکه باجمع میرقصد
benedick	کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist	کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
rumormonger	کسیکه شایعه میسازد
nobs	کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe	کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer	کسیکه در همراهی با جنازه
obstructionist	کسیکه برای جلوگیری
nob	کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker	کسیکه معجزه میکند
scaler	کسیکه مقیاس بکارمیبرد
watchers	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
fruitarian	کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiast	کسیکه در بزم شرکت میکند
first nighter	کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
processionist	کسیکه با دستهای راه میافتد
malaprop	کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
symposiarch	کسیکه جلسهای را اداره میکند
watcher	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
faunist	کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
scapegoats	کسیکه قربانی دیگران شود
embracer	کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac	کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
inductee	کسیکه وارد خدمت شده
sandbagger	کسیکه کیسه شن بکار برد
gunfighter	کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fruiter	کسیکه درخت میوه میکارد
revenant	کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
griper	کسیکه مرتب شکایت میکند
gossiper	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
falconers	کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer	کسیکه با شاهین شکار میکند
winegrower	کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
soliloquizer	کسیکه باخود حرف میزند
autodidact	کسیکه پیش خود میاموزد
lobbyer	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman	کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
purse bearer	کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologist	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
gigman	کسیکه درشکه تک اسبه دارد
light sleeper	کسیکه خوابش سبک است
proselyte	کسیکه تازه بدینی واردشود
hylicist	کسیکه معتقد به مادیات است
fillbelly	کسیکه درکاری حریص باشد
negroid	کسیکه خون سیاهان در او باشد
soliloquist	کسیکه باخود حرف میزند
browser	کسیکه جسته وگریخته میخواند
ghost-writers	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smoker	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
contrapuntist	کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
chain smoker	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
prankster	کسیکه شوخی زننده کند
pranksters	کسیکه شوخی زننده کند
lobbyist	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
ghost writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ortorian	کسیکه شرکت در خواندن بنماید
sweaters	کسیکه عرق میکند پلوور
paralogist	کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist	کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger	کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
cessionary	کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
songwriter	کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
sweater	کسیکه عرق میکند پلوور
somnambulistic	کسیکه درخواب راه میرود
speller	کسیکه لغت را هجی میکند
personator	کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
stargazer	کسیکه به ستاره ها خیره شده
pledger	کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
weaner	کسیکه بچه را از شیر میگیرد
nightwalker	کسیکه شب در خواب راه میرود
deadhead	کسیکه بدون بلیط سوار
non entity	کسیکه بودونابوداو یکی است
night walker	کسیکه در خواب راه میرود
libertine	کسیکه پابند مذهب نیست
waxer	کسیکه موم مالی میکند
demonist	کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
sitters	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
ghost-writer	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
presentee	کسیکه چیزی باوعرضه شده
libertines	کسیکه پابند مذهب نیست
sitter	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
depositor	کسیکه پول در بانک میگذارد
colonist	کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
air controlman	کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
heteroclite	کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
hemiplegic	کسیکه نیم بدنش فلج است
gainer	کسیکه سود میبرد استفاده کننده
engrosser	کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
color bearer	کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
end gatherer	کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
demonstrationist	کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
wool stapler	کسیکه تجارت پشم خام میکند
dragsman	لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
interpolator	کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
sadistically	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
head liner	کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
garreteer	کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
covenantee	کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
conventionalist	کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
whitener	شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
dabster	کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
free thinker	کسیکه دارای فکر ازاد بوده
bedder	لله کسیکه بچه را خواب میکند
vacuist	کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee	کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
arsonist	کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
weekender	کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
death watch	پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
sadistic	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
ambidexter	کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
canonist	کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
undertaking	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
nonunion	کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon	کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
undertakers	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
moonlighter	کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
misanthropist	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
milch cow	کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
parroter	کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
colonists	کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
smatterer	کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
pone	کسیکه ورق بازی رابر میزند
prison bird	کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar	کسیکه در نزد دادگاه متهم است
undertaker	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
mumbler	کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
sadist	کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
lumberjacks	کسیکه الوار وتیر اره میکند
non abstainer	کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
lumberjack	کسیکه الوار وتیر اره میکند
would be	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would-be	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
spoilsports	کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport	کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
orthoepist	کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man	کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
my neighbour at dinner	کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است