Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
gallows bird	کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
Other Matches
potted	قرمه شده قرمه
fricassees	قرمه
fricassee	قرمه
preserved meat	قرمه
veg	سبزی
vegetable	سبزی
greenless	بی سبزی
greenness	سبزی
green stuff	سبزی
greenth	سبزی
greenstuff	سبزی
virescence	سبزی
greenery	سبزی
green meat	سبزی
green jaundice	سبزی
viridity	سبزی
legume	سبزی
fawner	سبزی پاک کن
coster	سبزی فروش
greengrocery	سبزی فروشی
vegetably	سبزی وار
vegetably	بشکل سبزی
verdancy	حالت سبزی
viridescence	میل به سبزی
wrack	اشغال سبزی
vegetable soup	سوپ سبزی
obsequious	سبزی پاک کن
greengrocer	سبزی فروش
green vegetable	سبزی خوراکی
pot herb	سبزی پختنی
greengrocers	سبزی فروش
virescence	سبزی غیرعادی دربرگهای گل
What vegetables do you have?	چه سبزی هایی دارید؟
pickler	پیازترشی سبزی ترشی
verdure	تازگی سبزیجات سبزی
buble and squeak	قیمه با سبزی یا کلم
vegetable diet	خوراک سبزی دار
maket garden	باغ سبزی کاری
minestrone	سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
costermonger	سبزی فروش دوره گرد
fawningly	ازروی سبزی پاک کنی
olla	یکجور اش سبزی دار دراسپانی
garden stuff	حاصل باغ :سبزی ومیوه
fawning	دم لابه سبزی پاک کنی
logical	حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
borsch	نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borscht	نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
olericulture	سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
flatteringly	متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
the greenish hue of blue	حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
Cooked vegetables digest easily.	سبزی پخته زود هضم است.
green bice	رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
dma	UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics	پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips	برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
gonidium	یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pearlies	جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
supervisory	1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML	مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
worlds	میدهد
world	میدهد
readout	را میدهد
the garden provides food	میدهد
fibre over Etherenet	میدهد
periodic	که مرتب رخ میدهد
creditor's bill	به ورثه میدهد
periodical	که مرتب رخ میدهد
the ship leaks	کشتی اب تو میدهد
point	نشان میدهد
belly dancer	زنیکهرقصشکمانجام میدهد
you are advised that	به شما اگاهی میدهد
factors	ثیر قرار میدهد
gunner	بازیگری که کمترپاس میدهد
gunners	بازیگری که کمترپاس میدهد
he pays his own money	پولش را خودش میدهد
we are informed by him that	محترما` اگاهی میدهد که
previous	آنچه زودتر رخ میدهد
voter	کسی که رای میدهد
voters	کسی که رای میدهد
what is the thir everning	امشب چه نشان میدهد
time	ثیر قرار میدهد
switches	ثیر قرار میدهد
timed	ثیر قرار میدهد
times	ثیر قرار میدهد
transaction	ثیر قرار میدهد.
fasts	کیلو baud میدهد
fasted	کیلو baud میدهد
fast	کیلو baud میدهد
What does this mean?	این چه معنی میدهد؟
sea mark	خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
it gives off a bad odour	بوی بدی میدهد
it smells sour	بوی ترشیده میدهد
switched	ثیر قرار میدهد
factor	ثیر قرار میدهد
switch	ثیر قرار میدهد
fastest	کیلو baud میدهد
tufter	کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
differential	آنچه اختلاف را نشان میدهد
business	نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses	نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
circulating library	کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
gold import point	طلای خالص به فروشنده میدهد
cock a doodle doo	نامی که بچه بخروس میدهد
lending libraries	کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
continual	آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
bureau	ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
upsilon	است وصدای u را در فرانسه میدهد
robustly	که کار را پس از خطا ادامه میدهد
consulting	شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
robust	که کار را پس از خطا ادامه میدهد
bureaus	ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
mill	دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
lending library	کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
circuit	یچ کردن عملیات انجام میدهد
mills	دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
goal predicates blackness	زغال از سیاهی خبر میدهد
logic seeking	دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
flow diagram	ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
clocks	ماشینی که زمان را نشان میدهد
clock	ماشینی که زمان را نشان میدهد
flowchart	ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
QuickTime	گرافیکی امکان نمایش میدهد.
output	امکان نمایش اطلاعات میدهد
adapter	اجازه نصب در سوکت میدهد
compact	روی دیسک فشرده را میدهد
i am tortured with headache	سر درد مرا ازار میدهد
compacted	روی دیسک فشرده را میدهد
circuits	یچ کردن عملیات انجام میدهد
compacting	روی دیسک فشرده را میدهد
differentials	آنچه اختلاف را نشان میدهد
outputs	امکان نمایش اطلاعات میدهد
gossiper	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
compacts	روی دیسک فشرده را میدهد
gate	مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
rates	تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
gate	دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gates	مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates	مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
displaying	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
systems analysis	شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
gate	مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
display	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
rate	تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
plugging	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
displayed	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
microsoft	ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
displays	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
numeral	حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
numerals	حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
frequented	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequents	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
transients	خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
optical	فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
null	حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
locomotor ataxy	بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
plugs	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
lock spit	شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
textualist	کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
leg spin	چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
supinator	ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
simultaneous	آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
discrete	که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
know allmen by these presents	بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
plug	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
frequent	آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
gates	دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
states	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
rate gyro	ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
light	نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
lighted	نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
lightest	نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
omr	وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
bifurcation gate	دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
to be long in coming	خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
state	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
queen's bounty	دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
stating	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
stated	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
state-	وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
wet behind the ears <idiom>	نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
chickens come home to roost <idiom>	زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
A dictionary tell you what words mean .	فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
plain flap	فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
draught line	خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
whyŠthere is the answer	شرط در امده تقریبا معنی میدهد
waterline	خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
multimedia	پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
fasted	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fast	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
transient	خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
equivalence	دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
chandler	فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
to be a long time in the coming	خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
fastest	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fasts	که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
combo box	ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
syenite	نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
transparency	مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com