Total search result: 25 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
halvers |
کسی که نیم سهم میبرد |
|
|
Search result with all words |
|
rickshaw |
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد |
rickshaws |
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد |
sadist |
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد |
sadism |
نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد |
sadistic |
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد |
sadistically |
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد |
end |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
ended |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
ends |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
ferrybridge |
کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد |
gainer |
کسیکه سود میبرد استفاده کننده |
he leads a miserable life |
زندگی نحسی بسر میبرد |
hoist line |
کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد |
it is a strain on one's energy |
خیلی زور میبرد |
light come light g |
میبرد |
malapropian |
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد |
nepenthes |
دارویی که غم را از بین میبرد |
outside porter |
باربری که بنه مسافران را ازایستگاه راه اهن بیرون میبرد |
purse bearer |
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد |
ricksha |
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد |
easy come, easy go <idiom> |
باد آورده را باد میبرد |
The Pied Piper of Hamelin |
نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند] |
The Pied Piper of Hamelin |
فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند] |
Schadenfreude |
لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد |
Partial phrase not found. |