|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||
| Total search result: 11 (4 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| bull in a china shop <idiom> | کسی که همه چیزرا به هم میریزد | ||||
| Other Matches | |||||
| pantheist | مشرک کسی که همه چیزرا خدامیداند | ||||
| water butt | سطلیکهمخصوصجمعآوریبارانیاستکهازبام میریزد | ||||
| fall out | ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد | ||||
| combings | مویی که درشانه کردن میریزد | ||||
| deciduous | گیاهی که در زمستان برگ میریزد | ||||
| dripping pan | فرفی که چکیده کباب دران میریزد | ||||
| overshot | گردنده به نیروی ابی که ازبالا میریزد | ||||
| noil | خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد | ||||
| needle bath | شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد | ||||
| Linotype | ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند | ||||
| Recent search history | |
|